عدالت برای ایران: مطابق گزارشی که توسط عفو بین‌الملل و عدالت برای ایران منتشر شده، شواهد جدید از جمله تصاویر ماهواره‌ای، فیلم‌های ویدیویی و عکس‌ها نشان می‌دهند که مقامات ایران عامدانه در حال تخریب گورهای جمعی قطعی یا احتمالی مربوط به کشتار ۶۷ هستند. در جریان کشتار ۶۷، هزاران زندانی به دلایل سیاسی دستگیر شده، قهرا ناپدید و به صورت فراقانونی اعدام شدند.

گزارش “اختفای جنایت: تخریب گورهای جمعی جان‌باختگان کشتار سال ۶٧ توسط حکومت ایران” از اقدامات مسئولان ایرانی برای تخریب گورهای جمعی پرده برمی‌دارد. این اقدامات شامل مسطح‌سازی به وسیله بولدوزر، ساخت جاده و ساختمان، انباشت زباله یا ساخت قبرهای جدید در محل گورهای جمعی است. این روند موجب از بین رفتن شواهد و آثار جرمی می‌شود که می‌تواند در کشف حقیقت درباره ابعاد جنایت‌های انجام گرفته، اجرای عدالت و جبران خسارت قربانیان و خانواده‌هایشان به کار آید. گورهای جمعی همواره تحت نظر نیروهای امنیتی قرار داشته‌اند. این امر مؤید آن است که نهادهای قضایی، اطلاعاتی و امنیتی در فرآیندهای تصمیم‌گیری مربوط به تخریب و هتک حرمت این مکان‌ها دخیل هستند.

فیلیپ لوتر، مدیر تحقیقات خاورمیانه و شمال آفریقا در سازمان عفو بین‌الملل می‌گوید: «جنایت‌های انجام شده در جریان کشتار ۶۷ همانند زخمی است که با وجود گذشت سه دهه همچنان التیام نیافته است. مسئولان ایران با نابود کردن شواهد و آثار جرم، عامدانه به تحکیم فضای مصونیت کمک می‌کنند.»

شادی صدر، از مدیران عدالت برای ایران معتقد است «صحنه‌های جرم موجود باید تا زمان انجام رسیدگی‌های قانونی مستقل و مقتضی برای تشخیص هویت بقایای کشته‌شدگان و پی بردن به چگونگی ماوقع به صورت دست‌نخورده محافظت شوند.»

در شهر تبریز در شمال غربی ایران مسئولان بر روی بیش از نیمی از محل احتمالی یک گور جمعی بتن پاشیده‌اند. تصاویر ماهواره‌ای که عفو بین‌الملل و عدالت برای ایران به دست آورده‌اند نشانگر تغییرات چشمگیر این محل در فاصله خرداد ۱۳۹۵ تا شهریور ۱۳۹۶ است.

نمونه دیگر مربوط به شهر قروه در استان کردستان است. در تیر ماه ۱۳۹۵ مسئولان سنگ‌قبرها و نشان‌های یادبودی را که خانواده‌های عزادار در محل گورها قرار داده بودند به بهانه اینکه زمین موردنظر کاربری «کشاورزی» داشته است با بولدوزر تخریب کردند.

قریب سه دهه است که مقامات ایران پیوسته سرنوشت و محل دفن قربانیان را پنهان کرده‌اند. این رفتار مصداق ناپدید کردن قهری است که مطابق قوانین بین‌المللی جرم محسوب می‌شود. امروزه هنوز تعداد دقیق افرادی که به صورت فراقانونی در سال ۱۳۶۷ اعدام شدند مشخص نیست، با این‌حال تخمین‌ها حاکی از آن است که حداقل چهار تا پنج هزار نفر در این واقعه کشته شده‌اند. تاکنون هیچ‌یک از مسئولان ایرانی در این‌باره مورد بازجویی یا محاکمه قرار نگرفته‌اند، و برخی از متهمان به ارتکاب این جنایات همچنان دارای مناصب سیاسی یا سمت‌های مهم در دستگاه قضایی هستند.

خانواده‌ها اجازه برگزاری مراسم گرامیداشت یا آراستن محل گورها با گل و پیام‌های یادبود را ندارند، و به این ترتیب از انجام اعمالی که بخش مهمی از آداب و رسوم تدفین و عزاداری در فرهنگ ایرانی به حساب می‌آید محروم‌اند. آنها همچنین به دلیل جستجوی حقیقت و عدالت با آزار و اذیت و زندان مواجه بوده‌اند.

مطابق برآورد عدالت برای ایران بیش از ۱۲۰ مکان در سراسر ایران وجود دارد که باور می‌رود  گورهای جمعی مربوط به کشتار ۶۷ در آن باشد. در این گزارش، هفت گور جمعی قطعی یا احتمالی که در فاصله سال‌های ۱۳۸۲ تا ۱۳۹۶ در معرض تخریب قرار داشته‌اند، شناسایی شده‌اند. محل این گورها به این شرح است: در قبرستان بهشت رضا در مشهد، استان خراسان رضوی؛ نزدیک گورستان بهشت‌آباد اهواز، استان خوزستان؛ قبرستان وادی رحمت در تبریز، استان آذربایجان شرقی؛ قبرستان گلستان جاوید در خاوران؛ قبرستان تازه‌آباد در رشت، استان گیلان؛ مجاور قبرستان بهاییان در قروه، استان کردستان؛ و زمین‌های واقع در محل ساختمان سابق دادگاه انقلاب سنندج در استان کردستان.

تاریخچه

کشتار ۶۷، اندکی پس از پایان جنگ ایران و عراق و به دنبال حمله ناموفق سازمان‌ مجاهدین خلق ایران در تیر ماه همان سال آغاز شد. در این زمان در سرتاسر کشور تماس زندانیان سیاسی با بیرون زندان ناگهان قطع شد. در مرداد و شهریور ۶۷ شایعاتی مبنی بر اعدام دسته‌جمعی زندانیان و دفن آنها در گورهای جمعی بی نام و نشان به گوش می‌رسید. خانواده‌های پریشان‌خاطر گورستان‌های اطراف را برای یافتن نشانه‌هایی از گودال‌های تازه حفر شده جستجو می‌کردند. سرنوشت و محل دفن اکثر قربانیان تا به امروز مشخص نشده است.

از اواخر سال ۶۷ مسئولان به طور شفاهی خبر کشته شدن زندانیان را به خانواده‌هایشان دادند، اما هیچ‌گونه اطلاعاتی درباره چگونگی ماوقع ارائه نکردند. آنها پیکر قربانیان را به خانواده‌ها بازنگرداندند و مکان دفن اجساد را نیز عمدتاً فاش نکردند. اکثر افرادی که به صورت فراقانونی اعدام شدند در حال سپری کردن احکام طولانی زندان بودند که غالبا به دلیل استفاده مسالمت‌آمیز از حقوق خود، از جمله انجام فعالیت‌هایی نظیر پخش روزنامه و نشریه، شرکت در تظاهرات مسالمت‌آمیز ضدحکومتی و داشتن ارتباط واقعی یا تصورشده با سازمان‌های سیاسی مخالف صادر شده بود. برخی از آنان چندین سال پیش‌تر آزاد و سپس در هفته‌های پیش از کشتار دوباره دستگیر شده بودند. برخی دیگر نیز علیرغم پایان یافتن دوران محکومیت‌شان، به دلیل امتناع از «ابراز ندامت» آزاد نشده بودند.