سرطان لوزالمعده از سرطان های بسیار کشنده است و از این نظر بین همه سرطان ها جایگاه ویژه ای دارد. خوشبختانه این سرطان بسیار نادر است و فقط ۳درصد انواع تومورها را تشکیل می دهد. تا پنج سال پیش در امریکا از نظر آمار مرگ و میز رتبه ی چهارم را داشت، امروزه متأسفانه به مقام سوم رسیده است و می رود که جای سرطان کولون را بگیرد و رتبه دوم را به دست آورد و بلافاصله پشت سرطان ریه قرار گیرد. مهم تر از درجه کشندگی آن شیوع و عمومیت پیدا کردن آن رو به افزایش است. در امریکا با این که از سرعت انتشار آن کاسته شده است سالی ۵درصد به میزان شیوع آن اضافه می شود. کشورهای فرانسه، ژاپن و تایوان هم گزارش جهش سریع میزان انتشار آن را داده اند.

علت این روند صعودی چیست؟ بسیار نگران کننده است که رتبه مرگ و میر این تومور به سرعت بالاتر رفته و از چهارم به دوم رسیده است. به علاوه تعداد مبتلایان هم رو به افزایش است و سال به سال از ۳درصد بیشتر می شود و این نشان می دهد که بشریت در آینده با مشکل بزرگی روبرو می شود و دست به گریبان توموری خواهد بود که از نظر مرگ و میر دومین نوع سرطان است و پراکندگی هم سال به سال زیادتر می شود.

در این مقاله به بررسی تغییر و ارتقا جایگاه مرگ و میر آن می پردازیم و می بینیم که چرا از رتبه چهارم به دوم صعود کرده است.

بالاتر رفتن جایگاه یک نوع سرطان از نظر کشندگی از یک دیدگاه چیز خوبی است و این نشانه ی موفقیت در جنگ با سایر سرطان هاست و نشان می دهد که مرگ و میر انواعی که جایگاه بالاتری داشتند کمتر شده است. به عبارت دیگر از این نقطه نظر سرطان لوزالمعده کشنده تر نشده، بلکه بقیه سرطان ها وضع بهتری پیدا کرده اند و جای خود را به او داده اند و در میدان رقابت کسب درجه دوم کشندگی برای سرطان لوزالمعده آسان تر شده است.

دومین علت افزایش درجه تومور لوزالمعده این است که متأسفانه نوآوری ها در روش های سرطان ها مثلا روش ایمنی درمانی (ایمونوتراپی) روی تومور لوزالمعده جواب نداده است، در صورتی که شناسایی، غربالگری و درمان اغلب تومورها مانند پستان، پروستات و کولون نتیجه ی خوبی داشته است. افزایش تعداد موارد ابتلا هم فاکتوری است که موجب شده این بیماری بیشتر مورد توجه واقع شود.

علت سوم ارتقاء رتبه ی کشندگی این تومور این است که در سال های اخیر روش های تصویربرداری و تشخیص تومورها بهتر شده و تشخیص نمونه های بیوپسی هم دقیق تر شده است و مواردی که قبلا شناسایی نمی شدند امروزه شناخته می شوند و مواردی که قبلا خوب شناسایی نمی شدند و برچسب “منشأ ناشناخته” به آنها زده می شد، به طور کامل شناخته می شوند و بین آنها مواردی هم تومور لوزالمعده بوده که به آمار اضافه شده است و از این راه هم به بالا رفتن رتبه تومور لوزالمعده رسیده ایم. پس سومین علت، شناسایی بهتر تومورها بوده است.

علت چهارم این است که طول عمر در جوامع بشری بیشتر شده است و تعداد افراد با سنین بالای عمر بسیار زیادتر شده است و می دانیم طول عمر بیشتر شانس ابتلاء به تومورها را بالا می برد و تومور لوزالمعده هم مشمول این اصل است. هر چه عمرمان بالاتر برود و پیرتر بشویم خطاهای ژنیتیکی بیشتری انباشته می کنیم که می توانند علت ایجاد تومورها باشند که در این حالتDNA برای عمل کردن و پاکسازی این انباشتگی، قدرت کمتری پیدا می کند.

در مورد تومور لوزالمعده بیشتر از سه چهارم موارد جدید در سنین ۵۵ تا ۸۴ سالگی ایجاد می شوند. علاوه بر تمامی موارد ذکر شده فاکتورهای دیگری هم مؤثر هستند مانند مصرف دخانیات و کشیدن سیگار که امکان ابتلای سیگاری ها دو برابر غیرسیگاری هاست. با این که اعتیاد به سیگار در امریکا کمتر شده، ۳۰ تا ۴۰ سال وقت لازم است تا اثر آن روی سقوط نسبت تومورها دیده شود. به علت تقلیل مصرف سیگار به طور تئوری باید ابتلا به تومور لوزالمعده کمتر شده باشد بخصوص از سال ۱۹۷۰ به بعد که مصرف سیگار کمتر شده است، اما با تأسف عوامل دیگری مانع عملی شدن این نظریه شده است. عواملی مانند افزایش چاقی و دیابت نوع دو که همچنان عامل خطرساز در مورد تومورها هستند.

رابرت ولف متخصص سرطان در دانشگاه تکزاس مرکز سرطانMD Anderson که بیست سال روی سرطان لوزالمعده کار کرده است می گوید: در خلال سال هایی که من روی بیماران کار می کنم چرخشی از مصرف سیگار به چاقی را مشاهده کرده ام. مراجعان من به طور متوسط توده بدنی ۳۰ تا ۳۵ داشته اند که ۳۰ و بالاتر چاقی محسوب می شود. اکثر آنها دیابتی یا پیش دیابتی بوده اند، فشار خون بالا داشته اند و تحت کنترل چربی خون هم بوده اند. ولف با توجه به سابقه ی مصرف سیگار چنین بیمارانی می گوید که اینک زمان پرداختن به سرطان لوزالمعده است. چاقی و دیابت نوع دو از عوامل مستعدکننده برای ایجاد بسیاری از سرطان ها هستند. از بین عوامل مؤثر دیگر، التهاب مزمن، انسولین زیاد، هورمون های اضافی و فاکتورهای رشد منتشر شده با بافت چربی و معایب متابولیستی هستند.

محققان در پی یافتن آزمایشی اختصاصی روی خون و بافت برای تشخیص زودرس و اولیه سرطان لوزالمعده هستند که بتوانند روی بزرگسالان۵۰ ساله به بالا که تازگی دیابت آنها تشخیص داده شده انجام دهند.

لولا راهیب دانشمندی از مرکز سرطان لوزالمعده  Action Network که طرح تحقیقاتی را حمایت می کند، می گوید: در نزدیک  به یک درصد چنین بالغینی در خلال سه سال بیماری پیشرفت می کند. او اضافه می کند چالشی در جریان است تا یک تومورمارکر حیاتی (بیومارکر) دقیق پیدا کنیم که جواب دقیقی بدهد و اختصاصی باشد تا از جواب های مثبت و منفی غلط جلوگیری شود و از این راه مانع مصرف هزینه های زیاد و همچنین مانع بروز آثار عاطفی جواب های کاذب شود.

اوتیس براولی(Otis Brawley)  رئیس مرکز پزشکی وتحقیق سرطان امریکا اشاره می کند که بیوپسی های مایع و تست های تشخیص تومورها روی خون در سرطان شناسی در دسترس هستند که از نظر اختصاصی بودن وضع واقعا وحشتناکی دارند و برای یافتن تست های اختصاصی تومور لوزالمعده که روی خون انجام شود هنوز راه درازی در پیش داریم. اگر روزی تستی اختصاصی داشته باشیم و بتوانیم تومور لوزالمعده را در مراحل اولیه تشخیص دهیم، درمان بیماری پیشرفت خواهد کرد و نتایج خوبی خواهد داشت. البته برخلاف بسیاری از تومورها که اگر در مراحل اولیه تشخیص داده شوند نتیجه خوبی دارند و قابل درمان هستند تومورهای لوزالمعده سریع متاستاز می دهند.

براولی می گوید: سلول مانند یک ذرت بو داده فرو می ریزد و در هم می شکند. در راه شناسایی و درمان تومور لوزالمعده پیشرفت های آرامی در جریان است. بررسی های ۵ ساله تومور لوزالمعده ۶ تا ۹ درصد در همین سال اخیر نتیجه داده است.

ولف باور دارد که در آینده روش های تازه تر و دقیق تر درمانی، در نهایت بیماران او را کمک خواهد کرد بخصوص آن دسته از بیمارانی که ده درصد یا بیشتر آنها سرطانشان منشأ توارثی دارد تا روش زندگی آنها، که این پیام مهمی برای پیشگیری از بیماری است.

ولف می گوید:”تومور لوزالمعده تا ۳۰ درصد قابل پیشگیری است؛ با مبارزه با چاقی، رژیم غذایی سالم و بهتر، ورزش بیشتر و اجتناب از کشیدن سیگار”.

و کلام آخر این که غده لوزالمعده (پانکراس) عضو بسیار حساسی است، مرکز ترشح انسولین و کنترل قند است و باید بیشتر مراقب آن باشیم.