به دعوت نهضت مقاومت ملی ایران

بر طبق دعوتی که از یک ماه پیشتر از سوی نهضت مقاومت ملی ایران اعلام شده بود در روز ۱۵ مردادماه ۱۳۹۷، برابر با ششم اوت ۲۰۱۸، به مناسبت بیست و هفتمین سال قتل فجیع شاپور بختیار به دست آدمکشان جمهوری اسلامی، مراسم بزرگداشت آخرین نخست وزیر نظام مشروطه ی ایران، با حضور جمع کثیری از هموطنان، مرکب از استادان و نویسندگان و هنرمندان و ایرانیان آزادیخواه، در گورستان مونپارناس پاریس برگزارشد.

مزار شاپور بختیار و سروش کتیبه با پرچم های سه رنگ شیروخورشید نشان ایران و تاج گل های زیبا آراسته شده بود. مراسم با نواختن سرود ای ایران آغاز گردید و سپس به یاد شاپور بختیار و دستیار وفادار او سروش کتیبه و همه‌ی قربانیان جنایات سی‌ونه‌ساله‌ی جمهوری اسلامی یک دقیقه سکوت اعلام گردید.

سپس آقای حسن نقیبی رئیس شورای نهضت مقاومت ملی ایران برنامه را اعلام کرد.

ابتدا آقای علی شاکری از سوی سرکار بانو شهین تاج بختیار، همسر دکتر شاپور بختیار، قدرشناسی ایشان از حضور هموطنان در این مراسم را به اطلاع حاضران رسانید و از طرف ایشان اعلام داشت که اگرچه از دل و جان مایل به شرکت در این مراسم و در میان دیگر هموطنان هستند امسال نیز به سبب گرفتاری های بزرگ خانوادگی قادر به انجام سفر و حضور در محل نبوده اند و امیدوارند که در سال آینده بتوانند در این کار توفیق یابند.

آنگاه آقای امیررضا امیربختیار پیامی کتبی از سوی بانو شهین تاج بختیار، به مضمون زیر را قرائت کردند:

متن پیام خانم بختیار

« خانم ها و آقایان !

من معتقدم که شاپور بختیار شخصیتی اسطوره ای است که به همه ی ملت ایران تعلق دارد. میراث سیاسی دکتر بختیار نیز به تمامی ایرانیانی که به اصول تفکر او اعتقاد دارند و برای بستن پرانتز سیاه جمهوری اسلامی و برقراری حکومت ملی تلاش و جانفشانی می کنند تعلق دارد.  از اینرو هرگز نخواسته ام مراسم یادبود دکتر بختیار صورت خانوادگی بگیرد و از زحماتی که همرزمان دکتر بختیار هرسال برای برگزاری این مراسم متقبل شده اند همیشه و بی نهایت متشکرم.

به امید پیروزی ملت ایران

ایران هرگز نخواهد مرد

شهین‍ تاج بختیار»

در این هنگام پیام آقای دکتر علی گوشه، یکی از دیرینه ترین مبارزان و فعالان ملی، رئیس اولین کنگره ی جبهه ملی ایران در اروپا (۱۳۴۱ ـ۱۹۶۲)، که به علت ضعف مزاج ناشی از یک عارضه ی اخیر قادر به شرکت در مراسم نشده بودند، توسط آقای حسن نقیبی به سمع حاضران رسید.

پس از این پیام نوبت به سخنرانی آقای ﻣﺣﻣﺩ امینی، که مورد توجه حاضران قرار گرفت و متن آن باید جداگانه منتشرگردد، رسید.

سپس نوشته ای از خانم مِری عباسی به یاد شاپور بختیار توسط بانو گیتی کاوه قرائت گردید.

پیام جمعیت هواداران سوسیال دموکراسی که از سوی آقای دکتر مسعود نقره‌کار رسیده بود در این هنگام توسط آقای فرامرز فهیمی به سمع حاضران رسید.

پس از این پیام نوبت به پیام حزب مشروطه ی ایران(لیبرال دموکرات) رسید که توسط آقای حسن نقیبی قرائت گردید.

در این جا دومین سخنران مراسم، علی شاکری زند، عضو شورای نهضت مقاومت ملی ایران و آخرین رئیس هیأت اجرائی این سازمان در زمان حیات دکتر شاپور بختیار رشته ی سخن را به دست گرفت. در این سخنرانی ابتدا جایگاه استثنائی آخرین نخست وزیر نظام مشروطه ی ایران و بنیانگذار نهضت مقاومت ملی در تاریخ معاصر ایران مورد بررسی قرار گرفت و سپس درباره ی مکانیسم انتقال قدرت از جمهوری اسلامی به دولت موقتی که باید جانشین آن گردد و اتحاد عمل لازم میان آزادیخواهان اصیل بدین منظور سخن رفت. مشروح این سخنرانی  نیز، که تنها خلاصه ای از آن در مراسم ادا گردید، در اینجا بخوانید.

پس از این سخنرانی مراسم با نواختن سرود نهضت مقاومت ملی ایران پایان یافت.

پیام “جمعیت هواداران سوسیال دموکراسی” به مناسبت سالگشتِ ترور شاپور بختیار

بیست و هفت سال پیش جمهوری اسلامی در اقدامی وحشیانه با به قتل رساندن ِ شاپور بختیار جنبش سوسیال دموکراسی در ایران را از درس گیری و بهره مند شدن از متفکر، رهبر سیاسی و پشتیبانی بزرگ و قابل اتکا محروم کرد.

شاپور بختیار سیاست مدار برجسته به عنوان یک سوسیال دموکرات متفکر، کوشنده، جسور و شجاع  نشان داد که در زندگی ای پُرفراز و نشیب و افتخارآفرین خواست و گرایش غالب اش تلاش و مبارزه در راه تحقق آزادی، عدالت و حقوق بشر بود.

شاپور بختیار جسارت و درایت یک سوسیال دموکرات ستیزنده با ارتجاع مذهبی را در دوران کوتاه نخست وزیری اش در سال ۱۳۵۷ نشان داد، و در دوران ۳۷ روزه نخست وزیری اش به برخی از خواست های آزادیخواهانه و عدالت جویانه مردم، از جمله آزادی بیان و مطبوعات جامه عمل پوشاند.

وی در روزهای طوفانی و پُرتلاطم شکل گیری انقلاب بهمن خردمندانه و شجاعانه در گفتار و کردار از سکولاریسم، آزادی، عدالت و حقوق بشر دفاع کرد و خطر قدرت گیری حکومت توتالیتر و مستبد دینی و پیامدهای زیانبار و فاجعه آفرین آخوندیسم را هشدار داد. گفتار و کردار، و دستاوردهای ناشی از فعالیت های سیاسی شاپور بختیار حاوی درس هائی ارزشمند برای جنبش رو به رشد سوسیال دموکراسی در میهنمان خواهند بود.

یاد، آموزه ها و گنجینه ی برجای مانده از تلاش و مبارزه ی آزادیخواهانه و عدالت جویانه ی شاپور بختیار، گرامی و پایدارخواهند ماند.

جمعیت هواداران سوسیال دموکراسی

۱۵مرداد ۱۳۹۷ – ۶ آگوست ۲۰۱۸ 

 

 

 

 

پیام دکتر علی گوشه به‌ مناسبت ششم اوت ۲۰۱۸ بیست ‌وهفتمین سالگرد قتل دکتر شاپور بختیار و سروش کتیبه

دوستان گرامی

از آنجا که امکان شرکت در جمع شما را که بخاطر قدردانی از زحمات و فداکاری های بزرگمرد آزاده و وطن پرستی که همه چیز خود را برای دست یابی به استقلال و آزادی ایران در طبق اخلاص گذاشت برایم میسر نشد، دوست دارم از راه دور و از این طریق با بیانی خالصانه در این ارجگزاری و قدردانی شریک باشم.

دکتر شاپور بختیار یک عمر در کنار دکتر ﻣﺣﻣﺩ مصدق و همراه و همدل با نهضت ملی برای سربلندی مردم بلازده ایران مبارزه نمود و سرانجام نیز در این راه پرافتخار جان خود را از دست داد.

در آن زمان و در بحبوحه ی شوروهیجانی که علیه دیکتارتوری شاه به راه افتاده بود و خمینی نیز با خدعه و تزویر در تکاپوی کسب قدرت و برپا ساختن حکومت ولایت فقیه بود، دکتر شاپور بختیار با دوراندیشی و تیزبینی قابل تحسینی و برخلاف عقیده صاحب نظران آن زمان تصمیم گرفت با قبول نخست وزیری و ایجاد ثبات در جامعه ی پریشان و متشنج در آن مقطع تاریخی از پیشروی ارتجاع سیاه مذهبی که نتیجه ای جز تباهی و ایجاد یک حکومت استبداد دینی نداشت جلوگیری نماید.

با این که او توانست با وجود مشکلات و کارشکنی های پی در پی و فراوان اقدامات مؤثری در جهت بهبود وضع موجود انجام دهد، لیکن شوربختانه بخاطر فقدان حمایت از جانب نیروهای ملی و آزادیخواه و نیروهایی که مدعی طرفداری از آزادی، استقلال و تمامیت ارضی ایران بودند، یک همبستگی، وحدت و همدلی برای جلوگیری از پیروزی ارتجاع سیاه مذهبی بوجود نیامد و سرانجام آن کوشش که می توانست در آن مقطع تاریخی با وحدت عمل همه نیروهای آزاده و مترقی و دموکرات به پیروزی نهائی دست یابد، با شکست مواجه گردید و امروز مردم ما چهل سال است که تاوان جانکاه آن غفلت و ضعف در تصمیم گیری ها را با تحمل شکنجه، ظلم و ستم و اعدام می پردازند.

دوستان گرامی

مردم چین ضرب المثل زیبایی دارند؛ می گویند که کودک اول زمین خوردن را یاد می گیرد و از طریق زمین خوردن است که راه رفتن را می آموزد. مردم ایران تاکنون چندین و چندبار زمین خورده اند و من امیدوارم که این آخرین زمین خوردن ما باشد.

ما برای آزادی، استقلال و تمامیت ارضی ایران راهی جز مبارزه، و ادامه ی راه مصدق و بختیار و نهضت ملی ایران نداریم. ما قادریم و می توانیم با تجربه از زمین خوردن های خود و با بحث و گفتگو و ایجاد وحدت و هماهنگی همه ی نیروهای ملی و آزادیخواه، یعنی نیروهایی را که  اتکائی جز به مردم ایران ندارند راه را برای ایجاد یک حکوت مردمی هموار سازیم.

وقت تنگ است و احتمال آشفتگی ها و آشوب های بیشتر و از هم گسیختگی شیرازه ی نظم و وحدت در کشور ما بسیار.

زمان آن است که همه ی صاحبان عزم و همتی که دل جز در گرو آزادی ملت و سعادت مردم ندارند دست به دست یکدیگر داده راه را برای پایان این شب تاریک باز کنند و با اتحاد عمل خود پایه های ایران سربلند فردا را بگذارند.

پیروزی از آن ملت هایی است که برای آزادی  خود از کوشش و گذشت های لازم برای اتحاد فروگذار نمی کنند.