گفت وگوی شهروند با محسن نامجو به بهانه کنسرتش در تورنتو
بعد از مدتها اولین بار است که صدایش را میشنوم. آن هم از پای تلفن و در حالی که من در دفتر شهروند در تورنتو هستم و او چند هزار کیلومتر آنطرفتر در کالیفرنیای آمریکا.
از دفعه اولی که با کار نامجو، «دانشجوی اخراجی موسیقی»، آشنا شدم و تا زمانی که بیشتر از نزدیک با خودش آشنا شدم و درک خودم بیشتر شد تا بهتر با کارهای قدیمی و جدیدش و عمق نظراتش آشنا شوم، هیچوقت نوشتن راجع به او و «مصاحبه» با او برایم کار راحتی نبوده است، با اینکه عمیقا از هرگونه صحبت با او احساسی پر از لذت و سرمستی داشتهام. به این دلیل ساده برایم راحت نبوده است که بگویم «وقتی از نامجو صحبت میکنیم از چه صحبت میکنیم». به این دلیل که نمیدانستم چگونه حضورش را، چه دور چه نزدیک، که پرقدرت است و پر رنگ، روی کاغذ بیاورم.
محسن نامجوی ۳۴ ساله که اشعار و افکارش تحولی بنیادین در موسیقی ایران به وجود آورده همچون ستارهای بر تارک موسیقی نوین ایران میدرخشد. انگار او نقطه اوج ندارد و منبع بیپایانی است از موسیقی و افکار جدیدی که در قالب شعر و ملودی خود را عرضه میکند. خروجش از ایران و زندگیاش در اروپا و اکنون ایالات متحده، چنانکه خودش میگوید، «تاثیر» چندانی بر کارش نداشته. یعنی چیزی بنیادین را در مورد هنر او عوض نکرده، گرچه حتما به او فرصتی داده تا کارهای نکرده بسیار را انجام دهد، از ضبط موسیقی تا نوشتن نظراتش.
نامجو یک سال و اندی پیش در ویلودیلِ تورنتو کنسرتی بسیار موفق داشت و سالن مرکز هنرهای تورنتو را پر کرد. خودش اینرا یکی از بهترین اجراهای دوران حرفهاش میداند. دو هفته دیگر، شنبه ۱۶ اکتبر، او دوباره به تورنتو میآید، این بار قرار است به همراه گروهش ۱۶۰ دقیقه تمام در مرکز هنرهای نمایشی سونی در مرکز شهر اجرا کند. سونی سنتر با بیش از ۳۰۰۰ نفر ظرفیت از بزرگترین سالنهای آمریکای شمالی است و بسیاری مشتاقند اجرای نامجو را در چنین ظرفیتی تماشا کنند.
با نامجو در مورد اجرای قبلیاش در تورنتو و آمدن دوبارهاش به شهرمان گپ میزنم. قرار میشود صحبتمان بیشتر عمومی و مختصر باشد و صحبتهای مفصلتر را بگذاریم برای وقتی که به تورنتو آمد.
میگوید در زندگیاش دو «تجربه بی نظیر» از اجرای تکی داشته است، یکی اجرا در «پالاس آو فاین آرتز» (سالن هنرهای زیبا) در لس آنجلس در سال ۲۰۰۸ و دومی همین اجرای سال قبلش در تورنتو. و اما چرا این اجرا در نظرش این قدر ارزش دارد؟
«به خاطر حسی که از تماشاگر گرفتم و اجرایی که کردم یعنی از اجرای خودم راضی بودم، چون حس و حال اجرای تکی، به واسطه این که بعضی لحظاتش مبتنی به بداهه است، خیلی به حس سالن بستگی دارد».
یک اجرای گروهی هم هست که آنرا از همه بیشتر دوست دارد و آن اجرایش در میلانِ ایتالیا در تابستان ۲۰۰۹ است. در آن اجرا محسن با گلشیفته فراهانی و گروه نوازندگان ایتالیایی همراه شد تا یکی از لحظات به یادماندنی حرفهاش را رقم بزند. خودش میگوید: «آن اجراهای گروهی هم برای من خیلی تجربه عالی و به یاد ماندنی بود. دی وی دی آن اجرا به صورت کاملا حرفهای و ادیتشده محصول جدیدی است که روزِ کنسرت برای اولین بار در تورنتو منتشر میشود».
اجرای جدید نامجو در تورنتو به دلایل متعدد میتواند مثل اجراهایی که خودش نام میبرد تاریخی و خاطرهانگیز باشد و از نقاط عطف کارنامهاش به حساب بیاید. مثلا شاید به این دلیل که برای اولین بار در چنین کنسرت عظیمی با گروهی کار میکند که بیشترشان نوازندههای حرفهای خارجی هستند.
در مورد گروهش میگوید: «از زمانی که آمدم آمریکا در یکی دو تا فستیوال خارجی با کمک موزیسینهای ایرانی دور و برم در دانشگاه استانفورد اجرا کردیم. اما برای اجرای لس آنجلس، گروه را تغییر دادیم. با چند موزیسین آمریکایی آشنا شدم که از کارشان راضی هستم و من با ساختار اصلی همان گروه به تورنتو میآیم.»
در این سفر قرار است چهار نوازنده آمریکایی او را همراهی کنند: گیتار الکتریک، گیتار بیس، کیبورد و پیانو، و درام. به اضافه گیتار ریتم و دو نفر وکال و یک نفر دفنواز که ایرانی هستند. در ضمن حداقل ۲، ۳ قطعه هم هست که برای اولین بار در تورنتو معرفی میشود. نامجو میگوید: «دوست دارم در هر کنسرتی قطعات جدیدترم را اجرا کنم و هیچوقت کنسرت قبلی تکراری نباشد و به اندازه چندین کنسرت آینده هم قطعه جدید دارم که اجرا کنم.»
اما خودش اضافه میکند که به دو دلیل در کنسرتها تنها قطعات جدید را اجرا نمیکند یکی اینکه «مخاطب همیشه دوست دارد قطعههایی که ازش خاطره دارد در کنسرت بشنود، مثل جبر و ترنج» و نکته دوم اینکه «قطعههای جدید حیف میشوند چون هر چقدر هم کنترل بشود، بعضی فیلم میگیرند و میگذارند روی یوتیوب و من ترجیح میدهم این قطعات را اول خودم ضبط کنم». با این حال وعده میدهد که «در کنسرت تورنتو هم ۲، ۳ قطعه جدید داریم».
به وعدهام وفا میکنم و خیلی وارد سئوالهای عمیق نمیشوم، اما دلم نمیآید حالا که پس از مدتی با هم همصحبت شدهایم، نپرسم چه تاثیری از زندگی در خارج از ایران و در محیط دانشگاهی گرفته است. برایم تعریف میکند که در استانفورد چند مقاله نظری راجع به موسیقی تالیف کرده و وعده میدهد نسخهی فارسیِ یکی از آنها را برای شهروند بفرستد تا هفته آینده برای اولین بار منتشر شود.
نامجو میگوید: «باید اساسا در نظر داشت که زندگی کردن به مثابه موزیسین و آرتیست هیچ وقت از درون آدم را از رضایت پر نمیکند. اگر هم من امروز از ایران آمدهام و در کالیفرنیا زندگی میکنم، هیچ موقع رضایت کامل ندارم. موزیسین بودن یا کار هنری کردن همیشه با ناراضی بودن در تماس است. چیزی که منبع الهام شعر یا ملودی من است انتقاداتی به زندگی بشری است که در ذهنم شکل میگیرد. در نتیجه سیر ساختن و ملودی ساخته شدن مطلقا نسبت به ایران تفاوتی نکرده و تجربه من در آمریکا هم جوری بوده که سیر ساختن آهنگها اصلا قطع نشده و کم و زیاد نشده». سپس اضافه میکند که مثل ایران به طور متوسط سالی پنج، شش شعر یا ملودی «آمده است».
نامجوی آنلاین
آغاز به کار سایت اختصاصی
در خلال صحبتها محسن دو اعلامیهی مهم را هم برایم میگوید و قرار میشود آنرا از زبان شهروند برای همه اعلام کنیم.
یکی اینکه «بعد از فراز و فرودهای بسیار، سایت Mohsennamjoo.com به لطف دوست عزیزم بابک پیامی و کمکهای محمود شریکر و طراحی تکین آغداشلو به راه افتاده و از این به بعد این تنها پایگاه من است برای مخاطبان. در فیسبوک هم صفحهای به نام Official Mohsen Namjoo هست به همین منظور». محسن سپس از همه میخواهد کسانی که صفحات متعددی به نامش در فیسبوک باز کردهاند «با همین صفحه در ارتباط قرار بگیرند تا همه اینها با هم یککاسه بشود و همه اطلاعات دقیق و دست اول را از همین صفحه بگیرند».
مطلب دیگری هم هست که اعلام میکند: «ما قصد داریم در چند ماه آینده کل فعالیتهایم، نوشتنیها و تمام کارهایی که از قدیم بوده، شامل سولو، کارهای ارکسترال، سیدی و …. را بگذاریم روی سایت Mohsennamjoo.com، بخشی به صورت رایگان و بخشی هم برای خریداری. نکتهای که میخواهم بگویم این است که خیلی از مردمی که به من لطف داشتند سعی کردند سیدیهای من را از روی اینترنت خریداری کنند ولی میخواهم اینجا اعلام کنم به جز آلبوم «OY» و «جبر جغرافیایی» هیچ کدام از آلبومهای دیگر منبعش به من وصل نیست. یعنی کسانی اینرا روی اینترنت و جاهای مختلف گذاشتهاند و من در آنها ذینفع نیستم به جز آن دو موردی که اسم بردم».
او سپس میگوید به کمک پیامی در حال پیگیری برای ثبت کپیرایت این کارها است و تقاضای اصلیاش این است که «از این بعد برای چیزی که از من میخواهید به وبسایتم مراجعه کنید. هر کم و کاستی هم که دارد ایمیل بزنید و تذکر بدهید.»
***
صحبت تمام میشود تلفن را قطع میکنم، آماده هر کاری هستم جز اینکه بتوانم دست به قلم ببرم و گفتگو را بنویسم. نامجو است آخر، نوشتنش آسان نیست.
این است که برای الهام گرفتن چند ترانهاش را برای خودم پخش میکنم. و آن «non-conformist» بودنی که به آن معروف است از لا به لای تمام آنها بیرون میزند. نه فقط در «بی نظیر» که در «کاروان».
محسن نامجو هفته دیگر به تورنتو میآید و شنبه ۱۶ اکتبر، ساعت ۷:۳۰ ارکستر بزرگ و ۱۶۰ دقیقهای خود را در مرکز هنرهای نمایشی سونی (شماره ۱ خیابان فرانت شرقی) اجرا میکند. بلیتهای ۵۰، ۷۵ و ۱۲۵ دلاری (با ۱۵ درصد تخفیف دانشجویی) را میتوانید از سایت Ticketmaster یا فروشگاههای ایرانی (سوپر خوراک، پارس ویدئو، کتابفروشی پگاه، سرای بامداد) تهیه کنید. گزینه دیگر تهیه مستقیم آنها از دفتر پیام با شماره تلفن ۴۱۶۵۱۳۹۹۶۰ است.
نامجو در طول حضورش قرار است در جلسهای در دانشگاه تورنتو به دعوت کانون ایرانیان این دانشگاه (IAUT) هم صحبت کند.
از سال قبل یادمان هست که با حضور نامجو در شهر، جامعه ایرانی اصلا حال و هوای دیگری میگیرد. من یکی که لحظهها را میشمارم تا در سونی اجرایش را نظاره کنم و دوباره از نزدیک با او دیدار کنم. چرا؟ گفتم که. احساسش نوشتنی نیست.