رمان «آن‌ها ما آن‌ها» حکایت روزگاری است که پس از مرگ آقای سامی، همسر خانم سامی و پدر دو فرزند خانواده، در ذهن همسرش بازسازی می‌شود و نگاهی است به روزهایی که گذشته تا روز مرگ و سوزاندن جسد آقای سامی. در مورد کتاب می‌توان گفت:

ما می‌دانیم ترلیون‌ها میکروب در بدن ما در حال زیستن هستند و درست به همین دلیل زیستن ما را نیز امکان‌پذیر می‌کنند و وقتی ما از واژه ‌ی من برای نشان دادن هویت خود استفاده می‌کنیم، هرگز به این فکر نمی‌کنیم که بدون میکروب‌های درون بدن‌مان ما قادر به بودن و زیستن نبودیم و در نتیجه هویت فردی و اجتماعی‌ ی ما نیز نمی‌توانست موضوعیت داشته باشد.

آقا و خانم سامی شخصیت‌های رُمان “آن‌ها ما آن‌ها” هر دو به کار دبیری مشغول هستند. آقای سامی در دوران تحصیلش علاقه زیادی به مطالعه درباره‌ی میکروب‌ها داشته، اما به ‌دلایل مالی قادر به ‌ادامه تحصیل در رشته‌ دلخواهش نمی ‌شود و به‌ ناچار به شغل دبیری رو می‌آورد و دبیر زیست‌شناسی می‌شود. پس از مرگ پدر و مادر آقای سامی ارثی به او می‌رسد و او به این فکر می‌افتد یک کتابفروشی باز کنند و پس از جستجوی بسیار موفق به این کار می‌شوند و نام خانه کتاب را بر کتاب فروشی می‌گذارند و آن جا به‌ مرور زمان محلی برای برگزاری‌ ی نشست‌های ادبی و علمی می‌شود و در خلال آن نشست‌ها آقای سامی با تعدادی استاد دانشگاه آشنا می‌شود و این آشنایی‌ ها باعث می‌شوند که او بار دیگر به موضوع زیست‌شناسی بپردازد و دنیای میکروب‌ها او را به خود جلب می‌کند. در حالی که آن‌ها با ذوق و شوق فراوان در خانه کتاب کار می‌کنند، اتفاقی می‌اُفتد و زندگی‌ شان به شکل نامطلوبی دگرگون می ‌شود.

نشر آفتاب

بخشی از رمان

– یک روز به اطراف خود نگاه کردم و در خیال زمین را سوخته و خاکستری دیدم و آسمان گرفته و ابری بود نه گیاهی بر زمین و نه پرنده‌ای در آسمان و ابری که پیش از این آب بر زمین بود به آسمان رفته بود تا به شکل باران دوباره بر زمین برگردد و باران آمد و بی ‌وقفه بارید و دریاها پدید آمدند و رودخانه‌ها جاری شدند و زمان گذشت و کسی نمی‌داند چگونه گذشت و طی گذشت زمان در جاهای پست زمین آب راکد ماند و املاح در آب غوطه ‌ور شدند و چیزی شکل گرفت که نه آب بود و نه خاک اما از هر دو پدید آمده بود و این‌ طور زندگی آغاز شد و در طول بلند زمان گیاهان و آبزیان شکل گرفتند و سرانجام ما پدید آمدیم و بسیار شدیم. گاهی از خود می‌پرسم از کجا آمده‌ایم و چرا این گونه شکل گرفته‌ایم؟ پرسش‌های منطقی و پاسخ‌های فراوان، برای زیستن جایی و برای زنده ماندن آب و نان و هوایی و برای چگونه زیستن راهی، فکری احساسی و همسفری و برای آرامش کاری، نه اختیاری برای آمدن و نه اجتنابی در رفتن، شاید مثل بادی که می‌آید و جا به جا می‌کند و سپس آرام می‌گیرد.

پرسش‌ها بسیار و پاسخ‌ها نیز و شک و تردید مثل آمدن سیل بر همه ‌ی آن‌ها، هیچ کلامی تمام حقیقت را بیان نمی‌کند و سکوت نیز نه، شاید بهتر باشد رویاها را به سنگ واقعیت بست و در انتظار باد نشست، قله ‌ای که فتح کرده ‌ای از پستی پدیدار شده، این‌جا و هر جای دیگر نه آغاز راه است و نه پایان آن، عناصری که ما را می ‌سازند در حرکتند و همیشه نه به‌ سویی که ما آرزو می‌کنیم و افکار نیز، به آنچه با دستان ما رشد می‌کنند و به احساسی که از دیدن آن رشد شکل می‌گیرد و به فردایی که ادامه ‌ی امروز است. شاید این گونه باید زیست و امروز را با فردا گره زد.

پس از این‌ که آن زن مطلبش را تمام کرد همه برایش کف زدند و نوبت به یکی دیگر از زنان رسید و پیش از این‌که او نوشته ‌اش را بخواند گفت آن را پس از دیدن عکس ‌های قربانیان جنگ نوشته، بخصوص عکس ‌های بچه‌های کشته شده و سپس شروع به خواندن کرد.

– آن‌هایی که آن خانه‌ها را ساختند هرگز فکر نمی‌کردند روزی زیر سقف‌ها و دیوارهای فرو ریخته‌ ی خانه‌هایشان مدفون خواهند شد. آن‌ها و بچه‌هایشان دیگر نیستند تا شاهد ادامه ویرانی باشند. دیروز آن‌جا و امروز این‌جا و فردا جایی دیگر و تاریخ ویرانه باز تکرار می‌شود.

درحالی‌که آن زن مطلبش را درباره جنگ و ویرانی می‌خواند او داشت به این فکر می‌کرد چگونه جنگ بر کسانی که از بیرون آن را مشاهده می‌کنند تأثیر مخرب می‌گذارد. صدای آن زن گاهی موقع خواندن دچار لرزش می‌شد و این لرزشِ صدا، شنونده را بیش‌تر به شنیدن ترغیب می‌کرد و شاید اگر صدای آن زن موقع خواندن مطلبش نمی‌لرزید برخی از کسانی که دور آن میز نشسته بودند آن حرف‌ها را تکراری و غم ‌انگیز می‌یافتند اما حالات چهره و چشم‌های کسانی که در آن جا حضور داشتند نشانگر حس و درک آنچه می‌شنیدند بود. ما خواسته و ناخواسته حرف‌های زیادی را می‌ شنویم و درک می‌ کنیم اما همیشه آنچه می‌شنویم و درک می کنیم را حس نمی‌ کنیم و پاره‌ ای از موضوعات نیازی به حس شدن ندارند و کافی‌ست منطقی باشند تا درک شوند اما مشکلاتی نیز هستند که علاوه بر لزوم درک آن‌ها، تا زمانی که حس نشوند به آن‌ها پرداخته نخواهد شد و در نتیجه آسیب‌های آن‌ها بر طرف نمی ‌شوند.

شناسنامه کتاب:

آن‌ها ما آن‌ها

م. ب. پگاه

چاپ اول: ژانویه ۲۰۱۹

صفحه‌آرایی: مهتاب محمدی

طرح جلد کتاب: م. ب. پگاه

اجرای طرح جلد: نادیا ویشنوسکا

ناشر: نشر آفتاب، نروژ

     

شابک چاپی: ۷-۳۴۱۱۷-۳۵۹-۰-۹۷۸

برای تهیه کتاب که سیزده دلار امریکا قیمت دارد می توانید به یکی از آدرس های زیر مراجعه کنید:

دوستانی که در ایران هستند و مایل به خرید نسخه الکترونیکی کتاب هستند می توانند به نشر آفتاب ایمیل بفرستند تا برای چگونگی خرید نسخه الکترونیکی کتاب راهنمایی شوند. قیمت کتاب در ایران برای نسخه پی دی اف محافظت شده ده هزار تومان است.

آدرس پست الکترونیکی نشر آفتاب

aftab.publication@gmail.com

آدرس سایت نشر آفتاب

http://aftab.opersian.com/

آدرس فروشگاه اینترنتی شرکت لولو

http://www.lulu.com/shop/m-b-pegah/they-we-they/paperback/product-23948685.html