نشر آفتاب منتشر کرد
مجموعه داستان «داستانیکا-کشمکش» با دو داستان کوتاه، نمایاننده بخشهایی از گوشه و کنار زندگی شهروندان ایران امروز و شناساننده برخی تأثیرات آموزش و پرورش رسمی و غیررسمی حاکم بر آن است. آموزشی که گویا ارمغان آن شیوه زندگی شکنجهگر با کشمکشی همیشگی و بی بهره و گاهی چه بسا نابودگر و منحوس است. کشاکشی که نه با خالی کردن میدان چاره میشود و نه دستاوردی در پیروزی اش به چشم میآید و گویی گرداب آزاردهنده و کشنده ناشی از آن نه تنها قشر مسلط بر حکومت ایران را ناراحت و وادار به چارهاندیشی نمیکند، بلکه حتی از برخی شواهد چنین برمیآید که مورد استقبال ایشان و دست نشاندگان ایشان نیز بوده و هست. اما آنچه انگیزه نوشتن داستانها شده نه نالهها و زاریها و روضه خوانیهای چندشآور پامنبری است و نه مظلوم نمایی برای ملت فقیر و گرفتار دربند ایران. بلکه در دل این رخدادها و گفت و شنودها کوششی هست برای افشا کردن دروغ خرافات و فریبکاریهای بی شرمانه تاریخ و فراخوانی است از خواننده برای به کار انداختن یگانه ابزار آزادی و آزادیخواهی انسان یعنی «خرد و اندیشه». داستانیکا در گویش محلی میشود داستانهای کوتاه.
بخشهایی از دو داستان این مجموعه:
«جوان، شاداب، تپل، ترگل ورگل و خجالتی. رانش وقتی به سر زانویم سایید خودم را هزار بار تف لعنت کردم که چرا یک شماره تلفنِ حاضر و آماده با خط خوش توی جیبم نگذاشتهام؟ درِ کیفش باز بود و میشد هنگام پیاده شدن، شماره را توی آن انداخت و دل را به امید زنگ زدنش صابون زد. هرچند یک ماه پیش تا این حرکت را زدم چنان آبروریزی شد که تا پای کتککاری با دو نفر مسافر بسیجیِ فضولِ خودشیرینِ با بصیرت پیش رفتم. که گیر داده بودند: «چرا مزاحم این خانم شدی؟»
***
کاش مثل دیشب دوباره خواب دختر آقا رضا را ببینم که مانند فرشتهها شده بود و مرا از دست دزدهایی که آمده بودند داروی قلابی بهم بفروشند و داروی بابا را از چنگم دربیاورند نجات داد. اصلا ایکاش فردا این پیرمرد هشتادوپنج ساله را مرخص نکنند و دختر آقا رضا به عیادت پدربزرگش بیاید… ایکاش بابا هم به این زودیها مرخص نشود چون معلوم نیست چقدر مخارجش میشود و هنوز نمیدانیم از کجا باید پول بیاوریم تا مرخصش کنیم.
ایکاش این کیوان بدبخت هم زودتر بچهدار شود تا اگر بابا مُرد فائقه خانه را از دستمان درنیاورد و مامان را سر پیری ویلان نکند. کاش فردا به برکت وجود این آیتالله گردن کلفت، کارمند خدماتی تغییر رفتار دهد و ملافه را مثل وحشیها از زیرم نکشد و عین آدم مردم را بیدار کند… ایکاش… ایکاش… ایکاش…
***
برای تهیه
کتاب به آدرس فروشگاه آنلاین شرکت لولو رفته و کتاب را سفارش دهید. قیمت کتاب ده
(۱۰) دلار آمریکا است.
کسانی که در
ایران هستند و خواهان دریافت نسخه الکترونیکی کتاباند، میتوانند به پست
الکترونیکی نشر آفتاب ایمیل بفرستند تا برای پرداخت مبلغ هشت هزار تومان راهنمایی
شوند.
آدرس فروشگاه آنلاین شرکت لولو
http://www.lulu.com/…/confl…/paperback/product-24173813.html
آدرس سایت نشر آفتاب
www.aftab.pub
آدرس پست الکترونیکی نشر آفتاب
info@aftab.com
شناسنامه کتاب:
نام
کتاب: داستانیکا – کشمکش
نویسنده:
علیرضا شاکر
ژانر:
داستان بلند
سال
انتشار: ۱۳۹۸ شمسی
طرح
روی جلد: نادیا ویشنوسکا
صفحهپرداز:
مهتاب محمدی
ناشر:
نشر آفتاب، نروژ
شماره
شابک: ۳-۷۲۱۱۵-۳۵۹-۰-۹۷۸