پاسخ به چهار پرسش شهروند
مهدی کوهستانی – فعال کارگری و اجتماعی
مبارزات اخیر مردم ایران در بیش از صد شهر علیه رژیم جمهوری اسلامی را چگونه ارزیابی می کنید؟
برای درک بهتر مبارزات جاری که بسیاری آن را یک خیز بلند نام نهاده اند، ابتدا باید به این نکته توجه کنیم که اعتراضات دو سال گذشته چگونه شکل گرفته است؟ عناصر تشکیل دهنده این اعتراضات چه نیروی اجتماعی است؟
جنبش کارگری سالهاست که به مشکلات اساسی اقتصادی و نبود نهادهای سیاسی مردمی اشاره کرده است، یعنی نبود حق تشکل و سیاست اقتصادی صحیح.
بر زمینه یک دیکتاتوری نهادینه شده ما شاهد یک فساد نهادینه شده در تمامی ارکان قدرت، اقتصاد مافیایی، بیکاری میلیون ها جوان و حاشیه نشینی هستیم که بیش از هفتاد درصد جامعه بر روی خط فقر زندگی می کنند. این اعتراضات در جهتی حرکت می کند که نه قدرتمند، خواهان تغییر سیاست شان بر اساس سرکوب هستند، و نه زحمتکشان دیگر قبول می کنند که بیشتر سرکوب شوند و هر روز وضعیت شان بدتر از روز قبل شود.
با تمامی نگرانی های موجود حرکت اعتراضات جاری در مسیری قرار دارد که نیروهای مخالف نظم موجود مجبور هستند در جهت تغییر بنیادی حرکت کنند. مبارزات حتی به روستاها نیز رسیده است و سراسری شده است.
تفاوت این دور از مبارزات با گونه های پیشین چیست، و چرا به نظر می رسد که بیشتر امیدوارانه است؟
اگر در دو دهه گذشته سالانه چند هزار اعتراض کارگری در بخش های مختلف اقتصادی را شاهد بوده ایم، ولی از دی ماه ۹۶ به این طرف اعتراضات از بخش های اقتصادی به کل جامعه زحمتکش رسیده است و بسیار فراگیرتر، بنیادی تر شده است و از جناح های حکومتی گذر کرده و کل نظام را زیر سئوال برده است و نیروهای تشکیل دهنده آن را حتی دانش آموزان مدارس تشکیل می دهند.
تفاوت اعتراضات چند هفته گذشته با دوره های قبل در این است که در این دوره بنزینی بر روی آتش خواسته های مردم ریخته اند که شعله هایش در هر کران پیداست و نمی توانند به راحتی خاموش اش کنند. امیدی که در میان مردم شکل گرفته است این گونه نشان می دهد که اعتراضات کاخ جماران را لرزانده است، ولی نگرانی سرکوب های عریان خواب از چشم بسیاری ربوده است، چرا که ما با رژیمی روبرو هستیم که جوابگو نیست و تا آخرین فشنگ را برای مبارزه علیه هر مخالف اش استفاده می کند.
به نظر شما ایرانیان بیرون کشور علاوه بر تظاهرات خیابانی چه کمک هایی می توانند به مردم ایران در مبارزه آنها برای احقاق حقوقشان از نظام جمهوری اسلامی بکنند؟
جامعه ایران در یک دوران گذار بسیار مهمی قرار دارد که نقش فعالیت های دمکراتیک خارج از کشور به عنوان حامی مبارزات مردم ایران اساسی است. نقش ایرانیان خارج از کشور از این جهت مهم است که بتوانیم نیروی خودمان را در هماهنگی هر چه بیشتر با همدیگر پیش ببریم.
تظاهرات خیابانی خوب است ولی کافی نیست، باید نگذاریم تفاوت هایمان بر اشتراکاتمان سایه بیاندازد. از دوباره کاری بپرهیزیم و سعی کنیم فضا را بر همدیگر تنگ نکنیم، بجای رقابت و درگیری برای نشان دادن اینکه چه نیرویی آینده ایران را درست می کند، باید به شرایط تغییر در ایران کمک کنیم. نیرویی که بتواند هر گونه تغییری را پیش بیاورد در خود ایران وجود دارد و ما باید به آن کمک کنیم.
نقش و وظیفه نیروهای اپوزیسیون ایرانی در خارج و داخل کشور در این برهه حساس چیست؟
خوشبختانه ما در کشوری زندگی می کنیم که دولت اش رژیم ایران را در انزوای سیاسی نگه داشته است همان چیزی که در داخل ایران از ما می خواهند یعنی انزوا و ایزوله کردن سیاسی رژیم در عرصه بین المللی.
دومین مساله مهم دولت کانادا در قطعنامه ای که به آن رای داده است سپاه پاسداران را به عنوان یک نهاد تروریستی می شناسد، نهاد تروریستی که بر تمامی ارکان اقتصادی و سرکوب جامعه ایران نقش دارد و خوشبختانه نیروهای اجتماعی ایرانی خواهان اضافه کردن بسیج به عنوان نهاد تروریستی در لیست تروریستی هستند.
البته نباید از کارگزاران رژیم که به اینجا آمده اند غافل شد و در ادامه رشد مبارزات مردم ایران باید به آنها نیز توجه شود. دولت کانادا روز همبستگی با زندانیان در ایران دارد و رژیم ایران را رژیمی می داند که جنایت علیه بشریت انجام داده است و کسانی که در کشتار نقش داشته اند را شامل پیگرد قانونی می داند.
دولت کانادا هر ساله در نوشتن پیش نویس قطعنامه های حقوق بشر سازمان ملل نقش اساسی داشته است و باید از این قطعنامه ها فراتر برود و به انزوای بین المللی بیشتر ایران کمک کند و این امر در گسترش و ارتباط با سیاستمداران کانادا و فعالیت های روشنگرانه بیشتر نهفته است.
با فعالان کشورهای دیگر که رژیم ایران در آن کشورها دخالت می کند مانند عراقی ها، لبنانی ها ، سوریه ای ها و یمنی هایی که در کانادا هستند و فعالیت می کنند باید هماهنگ شویم و بتوانیم برنامه های مشترک بگذاریم. باید در این کشور دمکراتیک نشانه های فردایی که برای ایران را می خواهیم را روبروی همگان بگذاریم. این نشان هم چیزی نیست جز به رسمیت شناختن نظرات همدیگر.