۱

کاهش تنش و خطر جنگ شادی آفرین و امیدوار کننده است اما نمی توان نگران آینده نبود، چرا؟  چون سیاست گذاری ها و اقدام های رهبران دو کشور ایران و امریکا نشان داده اند که اینان و اتاق های فکرِسیاسی – اقتصادی شان فاقد عقل سلیم و انسانی و سلامت روانی اند و فاصله سلامت روانی و عقلی این جماعت تا “شیرین عقلی” شان موئی بیش نیست. احمد شاملو دیکتاتورها و این دست رهبران را به درستی “مشنگ” لقب داده بود، و مردم ایران و امریکا، و جهان طی یکی دوهفته گذشته شاهد بروز نشانه های این شیرین عقلی و تصمیم های غیرمنتظره و حیرت انگیز، و ذره ای هم ” بودار” بوده اند.

۲

تاگ در ادبیات سیاسی در امریکا یعنی کسی که سیاستِ تهدید به کار می گیرد، و با توسل به خشونت زبانی و رفتاری رعب و وحشت ایجاد می کند تا از این طریق خواست ها و امیال سیاسی خود را به کرسی بنشاند. سمبُل یک تاگ و تاگیسم سیاسی، دونالد ترامپ، رئیس جمهور امریکاست. ترامپ به گواه ِ گفتار و رفتار، و با تائید بسیاری از روانشناسان و روانپزشکان امریکائی مبتلا به اختلال روانی خودشیفتگی بدخیم و دروغگوئی ِ پاتولوژیک است. ترامپ عوافریبی قَدَر است و برای حفظ قدرت سیاسی و مالی خود و خاندان اش به هر نوع کلام و رفتاری متوسل می شود. نمونه اش ترورِ قاسم سلیمانی تروریست و جنایتکار و تهدیدها و” خالی بندی” های بعد از این ترور و “نرمش قهرمانانه اش” در برابر موشک پرانی ها و رجزخوانی های حکومت اسلامی است، نمونه ای برجسته در تائید نشانه ها و علائمی که به آن ها اشاره شد. ترامپ  سیاست خارجی اش ابزاری ست صرفا برای مصرف داخلی در راستای حفط و تحکیم قدرت شخصی و خانوادگی اش. وی برای کسب آرای بیشتر در انتخابات آتی ریاست جمهوری، و به حاشیه راندن موضوع استیضاح اش، و نیز تقویت فضای ناسیونالیسم افراطی، ضد خارجی، نژادپرستانه و سلطه گرانه ای که وی با همفکران اش در امریکا دامن زده اند، دست به این ماجراجوئی “رمبو” ئی زد بی آنکه  ارزیابی درست و سنجیده ای ازعواقب این  تروردر ایران و منطقه داشته باشد.  

ترور قاسم سلیمانیِ تروریست و جنایتکار و تهدیدها و رفتارِتاگیستیِ، آقای ترامپ را به خواست های سیاسی ای که در داخل امریکا دنبال می کند خواهد رساند اما درایران، با  پاسخ موشک پرانۀ حکومت اسلامی، پیامدهائی زیانبار، درپیوند با حرکت ها و خیزش های اعتراضی عدالت جویانه و آزادیخواهانۀ رو به ارتقا و رشد، داشته و خواهد داشت.

به نظرمن این ها پیامدهای کوتاه مدت ترورِتروریست در جامعه ما خواهند بود:

۱-  حکومت اسلامی، که بحرانی ترین دوران حیات خود در عرصه های سیاسی، اقتصادی و بین المللی را پیشاروی داشت  با بهره گیری روانشناسی توده ای  – اسلامی، ناسیونالیسم اسلامی  و ” مظلوم نمائی شیعی” از این ترور، بحران ها رابه طور موقت دور خواهد زد، و ادامۀ حیات خودش را برای مدتی تحکیم می بخشد.

۲- پیامدهای خیزش عدالت جویانه  و آزادیخواهانه آبانماه برای مدتی به حاشیه و سایه رانده می شود، و حکومت اسلامی هر حرکت و اعتراضی را شدیدتر و وحشیانه تر از گذشته سرکوب خواهد کرد.

۳- ترورتروریست و پیامدهای آن برروند رو به رشد و ارتقای  جنبش های سیاسی، مدنی و صنفی  به طور موقت تاثیر بازدارنده خواهد داشت.

۴-  توپ و تشرها و تهدیدهای  آفای ترامپ که با حمله موشکی جمهوری اسلامی پاسخ داده شد، جمهوری اسلامی را به عنوان قَدَر قدرت در منطقه  تا مدتی تثبیت خواهد کرد، و روحیه حکومتیان و هواداران شان را برای ادامه جنگ افروزی و سلطه طلبی در منطقه بالا خواهد بُرد.

۵- حکومت اسلامی با دستمایه قرار دادن شرایط ویژه، مشکلات اقتصادی و اجتماعی ِ ناشی از  سوء مدیریت و بی لیاقتی های رهبران و مسئولان، و ستمگری ها و سرکوبگری های خود را بیش از پیش توجیه خواهد کرد.

۶- حکومت اسلامی با کشاندن صدها هزارتن از توده های وابسته و هوادارش به خیابان ها و شرکت در مراسم تشییع و دفن ِ تروریست و تروریست های دیگر، قدرت نمائی و تبلیغ پوپولیستی و نجات بخش اش را نمایش داد و به نوعی “مشروعیت” مورد نظرش را به رخ جهانیان کشاند.

۷- ترورتروریست و ایجاد فضای سیاسی و روانی ناشی از آن بر میزان تعداد  شرکت کنندگان در انتخابات خواهد افزود. اکنون زمینه برای  نوعی مظلوم نمائی شیعی رژیم و تبلیغ گسترده اهمیت انتخابات درحفظ منافع ملی، امنیت کشور و مردم ، و  از این نوع سخن پراکنی ها،  برای به پای صندوق رأی کشاندن مردم در انتخابات مهیاتر شده است.

۳

پیامدهای منفی ترورقاسم سلیمانی تروریست و سیاست گذاری های نابخردانه رهبران وسیاستمداران ایران و امریکا را فقط و فقط از یک سو تقویت و افزایش حرکت ها و جنبش های سیاسی، مدنی و صنفی داخل کشور، و از سوی دیگر تلاشِ همگرایانه  و متحدانه   اپوزیسیون واقعی حکومت اسلامی در خارج از کشوربر بستر ارزیابی ها و تحلیل هائی واقعی می توانند تضعیف و خنثی کنند. سازماندهی  جنبش فراگیر ضد جنگ در داخل و خارج از کشورچشم اسفندیارجنگ افروزان و سلطه طلبان است. جنبش ضدجنگ  در پیوند با خواست های مطرح شده ازسوی جنبش های سیاسی، مدنی و صنفی، حرکت ها و جنبش های آزادیخواهانه و عدالت طلبانه  در داخل کشوررا تقویت خواهد کرد.