نکته ها ۴۵

 تقریبا دوهفته پیش شخصی به نام «مهدی سبیلی»، مدیر «انجمنِ علمی- آموزشیِ طب الصادق»، ویدئویی دربارۀ خاصیتِ درمانی و پیشگیرانۀ ادرار شتر در شبکه‌های اجتماعی منتشر کرد که ازطرفی سروصدای خیلی ها را درآورد وبعضی ها را نیز به فکرخرید شترانداخت!

شترحیوان نجیبی است، خارمی خورد وبارمی برد وصدایش هم درنمی آید. شتر را می شود به عنوان وسیله نقلیه کم خطرو بی خرج سوارشد، ازکناراتوبان وحتی پیاده رو رفت و به کار و زندگی رسید. خرج تعمیرولوازم یدکی ندارد، با یک کمی خار که می شود ازبیابان ها مجانی جمع آوری کرد شکمش سیرمی شود و” سیرتا پیازوجودش ” هم بدرد خوراست.

وقتی می شود ازسرگین الاغ ماده سیگارعنبرنسارا درست کرد وفروخت! ازسرگین شترنمی شود؟ شترکه ازالاغ بزرگتراست وتازه خریت های الاغ را هم ندارد!

آقای سبیلی درآن ویدیو مدعی شد امام صادق نوشیدن ادرار شتر را برای درمان بیماری‌هایِ تنفسی توصیه کرده است و افزود که این مایع بهترین دارو برای پیشگیری از مبتلا شدن به ویروس کروُنا و اثربخش‌ترین درمانِ بیماری کوُوید ۱۹ و دیگر بیماری‌هایِ ریوی است.

وی سپس  لیوانی از ادرار شتر را در برابر دوربین نوشید و رو به مردم گفت: اگر می‌خواهید اثربخش باشد باید آن را «گرم و تازه» بنوشید.

ومشکل درست از همینجا آغازمی شود. گرم وتازه اش را چه جوری می شود تهیه کرد؟ چیزی نیست که ازسوپرمارکت بخری، درمیکروویو گرم کنی ونوش جان کنی، باید شتر بخری واگر شتربخری ، کجا نگاهش داری؟

آپارتمان های امروزه بسیارکوچک است، یکی دوتا اتاق، ویک حمام و یک آشپزخانه بیشترندارد.

دراتاق خواب و نشیمن نگاهش داری، خودت کجا بنشینی وبخوابی؟ درآشپزخانه وحمام هم که جا نمی شود، شتراست، ازاین سگ کوچولو ها نیست که توی یک سبد هم جا می گیرد .

حالا فرض کنیم یکی ازثروتمندان معتقد به طب اسلامی که ویلای پانصد متری وهزارمتری دارد، تصمیم گرفت برای آنکه کرونا نگیرد، رفت وشتری خرید و درگوشه باغ واستخر ویلایش جائی برایش فراهم کرد. بازهم تهیه و نوشیدن ادارگرم وتازه اش  چندان ساده نیست ونمی دانی کی می خواهد جیش کند!

شتررا که نمی شود مثل بچه کوچک سرپا گرفت؟ چنان ثروتمندی هم بدیهی است که وقتی دائم باید مشغول زد وبند و معامله باشد تا به ثروتش بیفزاید وحریفان داروندارش را ازکفش بیرون نیاورند، باید تمام مدت لیوان به دست کنارشتره کشیک بکشد وازهمانجا با تلفن به زد وبندهایش هم برسد.

البته اینجا نیزمشکل دیگری پیش می آید. دارد بیست میلیون ماسک طبی را که درانباری پنهان کرده می فروشد که شتره تصمیم می گیرد جیش کند. آدم نیست که خودش را به دستشوئی برساند، شتراست و بی هوا وبدون اخطارقبلی خودش را ول می کند.

طرف لیوانش را بگیرد زیر ادرارشتر، معامله ماسک های بهداشتی به خطر می افتد، نگیرد، کو دیگه تا شتره دوباره بخواهد ادرارکند…؟

کرونا هرلحظه تهدید می کند، معامله را جوش ندهی چندین میلیارد ضررمی کنی، وهوای شتره را نداشته باشی، نوشیدنی گرم وتازه ضد کرونا را از دست می دهی. بخواهی شتره را هم تربیت کنی، سالها طول می کشد تا یاد بگیرد واشاره کند که: جیش دارم!

تعقیب وگریز کرونائی!

آدم ازخونه که میره بیرون، هرچی ویروس بی تربیت وبی پدرومادرعلاف توی خیابون هست، مثل این ندید بدید هائی که پاشون به یک میهمانی مجلل رسیده باشد، شروع می کنند ازدر و دیوارکت وشلوارآدم بالارفتن، و مثل آنها که بعد ازاین وآن را دیدن دست شان به صندوق دولت می رسد، به امید لفت ولیس شروع به بالا وپائین پریدن می کنند و خواندن ترانه “اوسا چلوکبابی، عجب چلوکبابی”  !
هنگام برگشتن به منزل نیزهرچقدرهم که لباس هایت را بیرون درورودی بتکانی، چند تائی ازاون سمج ها وزبل ها ومفت خورها شون که زیریقه کت یا لبه دوبل شلوارمخفی شده اند همراه آدم وارد خانه می شوند ومنتظرفرصت می مانند .

کسانی که کارشان مبارزه با ولگردان، چشم چران ها و آنهائی که توی اینستاگرام دنبال فریب دخترهای مردم هستند، معتقدند به محض اینکه وارد خانه شدید، تا حدودی که اخلاق وادب خودتان وتربیت همسایه هایتان اجازه می دهد، لخت شوید، بنشینید توی بالکن ، کت وشلوارتان را هم آویزان کنید به نرده های لب بالکن که آفتاب بخورد.


ویروس ها به تصور اینکه مجانی به یک جای خوش آب وهوا آمده اند، آرام آرام ازمخفی گاه خود بیرون می آیند که سروگوشی آب بدهند که آفتاب داغ بعد ازظهرمی زند توی چشم وچارشان، شل وول شان می کند، یواش یواش خواب شان می گیرد و شروع می کنند به چرت زدن.

یک ساعتی که گذشت، خیس عرق ازخواب بیدارمی شوند و می بینند ای داد و بیداد، جا تراست و بچه نیست . یعنی اون بابائی که چسبیده بودند به پاچه شلوارش رفته توی اتاق، در را هم محکم بسته ونشسته داره اخبارنیگا می کنه .

هیچی دیگه ….، کورو پشیمان، ازهمان طبقه بالا می پرند پائین ودوباره دربدر شروع می کنند به گشتن دنبال یک قربانی تازه!

ماسک یک بارمصرف که نایاب بود، به فکرافتادیم که از ماسک هائی که با زحمت و قیمت بالا تهیه کرده ایم دفعات بیشتری استفاده کنیم، یکی گفت با اسپری ضدعفونی اش کنید ودوباره استفاده کنید ولی اسپری هم مثل خود ماسک نایاب و گران .
ازداروخانه ی آشنا پرسیدم که چه باید کرد؟

گفت ماسک تان را بعد ازمصرف بگذارید درفر که میکرب هایش کشته شود.

گفتم نمی سوزد ؟

گفت وقتی فر را خاموش کردید وهنوز داغ است اینکارا بکنید والبته مواظب باشید….

به تازگی دراینترنت خواندم که این کارصیحیح نیست. ویروس توی فرمثل پلو روی گاز دم می کشد، ازخامی بیرون می آید، سرد وگرم چشیده روزگار می شود وتازه چشم و گوشش بازمی شود که به کجای آدمیزاد باید حمله کند که زودتر به نتیجه دلخواهش  برسد.
فعلا مطالعه هرروزه مان این شده که ماسک یک بارمصرف را چگونه می شود صد بارمصرف کرد؟!

ماسک با عطر خانم دکتر….

کمبود ماسک بزودی باعث خواهد شد ماسک دست دوم هم به بازاربیاید، درآن صورت آگهی هائی ازاین دست فراوان خواهیم دید :

تعدادی ماسک دست دوم، بسیارتمیز و معطربه کسی که بهترین قیمت را پیشنهاد کند، واگذار می شود .
ماسک ها متعلق به خانم دکتری ست که صبح می رفته بیمارستان، شب برمی گشته وغیرازبستن جلوی دهان و بینی، هیچ استفاده دیگری ازآنها نکرده!

ماسک ها کاملا سالم است، پارگی و زدگی ندارد. تازه بوی عطرنیناریچی که خانم دکترمصرف می کرده هم می دهد . تنها ایراد جزئی که به این ماسک ها می توان گرفت این است که کش های دوطرف آن ها خیلی کش نمی آید که آنهم بخاطرآنکه آقا فرموده اند کشش ندین، ایراد به حساب نمی آید!

برای خریدنش عجله کنید، کرونا دریک قدمی شماست. شاید همین الان داره زیرچشمی نیگاتون می کنه وبا لبخند به طرفتون میاد!


اول تولید آبجو، واینک تولید ماسک!

قبل ازانقلاب، آبجوساختن کارکارخانه های آبجوسازی بود، انقلاب که شد و تولید ونوشیدنش ممنوع، دستورساختن آبجو دهان به دهان گشت و همه راهی مسجد شاه شدند تا تشتک و تشتک زن فراهم کنند و به خود کفائی برسند.  

دوستی می گفت آبجوئی که ما می ساختیم، گیرائی اش یک کمی از ویسکی بیشتر بود وهمه اهل فن مشتاق نوشیدنش، مشکل بازکردن درشیشه بود.

سه چهارنفری می رفتیم توی آشپزخانه، یکی بادیه یا قابلمه به دست می گرفت، یکی ملاقه و لیوان، یکی در بازکن و یکی زمین شور!
وقتی همه می گفتند حاضریم  درشیشه را آرام بازمی کردم. با وجود این، فورانی چون کوه آتش فشان صورت می گرفت، تشتک آن معمولا با شدت می خورد به سقف، و آبجوی کف دارچون آبشارنیاگارای سربالا! جریان پیدا می کرد.

کم کم یاد گرفتم که لیوان وگیلاس حریف این فوران نمی شود وباید سرشیشه را گرفت توی قابلمه یا بادیه که محتویاتش درآن تخلیه شود وحرام نشود. حرام به معنی ازبین رفتن !

کسی که زمین شوربه دستش بود بلافاصله مشغول نظافت درودیواروکف آشپزخانه می شد وآنکه مسئول گیلاس وملاقه بود اندک اندک وآرام آرام وملاقه ملاقه لیوان ها وگیلاس ها را پرمی کرد وبعد به اتاق نشیمن می رفتیم وبه سلامتی گفتن ها شروع می شد .

مبارره با کرونا نیز به همین طریق آغازشد. کسی تجربه چنین ویروس حرام لقمه ای را نداشت. ابتدا شوخی وجوک درموردش آغازشد وبعد که قضیه جدی شد دستورمبارزه با آن.

سی چهل تا نوازنده می نشینند توی یک سالن، سازمی زنند و آوازمی خوانند و حتی یک نت اشتباه نمی نوازند
اونوقت ما یک رئیس جمهورداریم وچند نفردوروبرش که هرکدومشون یک حرفی می زنند ویک چیزی می گویند !


روسای جمهوری چین و ایران دیروز تلفنی گفتگو کردند.

این یعنی دوتا مترجم درایران وچین با هم حرف زده اند، پزش را شی جین پینگ وحسن روحانی داده اند !


اجباری شدن ماسک، کمک مادی به خانواده هاست .

نه روژ لب ، نه کرم گونه ونه عمل بینی … !


آخرین استند آپ کمدی رئیس جمهور:
کرونا یه ابرقدرته، ازش بترسی، پررومیشه، جلوش وایسی، درمیره !


تنش بین ایران وآمریکا اگر درحد فحش بده، فحش بستون باقی بماند، نه تنها قابل تحمله، که موجب تفریح هم هست!


فاصله بسیارزیادی که همیشه با ثروتمندان وآقا زاده ها داشته ایم این خاصیت را داشته که اینک حفظ دومترفاصله  بخاطرکرونا برایمان نه تنها مشکل نیست که خنده داراست!