از خوانندگان
خطاب این نوشته به تمام کسانی است که خود را فعال سیاسی می دانند بویژه آن هایی که در سطح جهانی شناخته شده و صاحب جایگاه متمایزی هستند.
همه ما توسط رسانه های همگانی، ناظر اخباری از جانب مبارزین خط اول جبهه پرستاران و پزشکان ایرانی هستیم که از نداشتن وسایل لازم بهداشتی در بیمارستانها برای مبارزه با ویروس کرونا و درمان بیماران شکایت دارند، بدون آن که تا بحال پاسخی کارساز گرفته باشند!
نویسنده این سطور در تماس مستقیم با سازمانی بنام international Red Crescent و امثال آن به این نتیجه رسید که همه آنها پاسخی ندارند بجز آنکه ما را به شعبات ایرانی- اسلامی خود در ایران رجوع می دهند! غافل از آن که کارشان نظیر سپردن گوشت به دست گربه هست و غافل از این که کمکی که می کنند، توسط رژیم دزدیده می شود!
در این ارتباط، کاری که هر انسان متعهد ایرانی باید انجام بدهد، جلب توجه مسئولان بهداشت جهانی نظیر international health Organization, Disaster preparation و امثال آن به مشکل عدم رسیدگی به مردم ایران است، و مهمتر آن که پزشکان، وکلا و فعالین سیاسی، تا خیلی دیر نشده، دولت چین را از طریق کمک گرفتن از نهادهای صاحب اختیار جهانی، وادار به جبران خیانتی کنند که با پنهانکاری در مورد ویروس کرونا در حق مردم ایران کرده و آن را وارد کشور کردند.
دولت چین قانونا و اخلاقا موظف هست که هر اقدامی که برای نجات مردم خود انجام داده، در اسرع وقت در ایران، به طور رایگان انجام بدهد. این وظیفه ای ست که قانونا باید به عهده دولت ایران باشد که مسئول حفظ مردم کشور در مقابل این حرکت خائنانه و غیرصادقانه و احتمالا عمدی از جانب چین بوده، اما می دانیم که این وظیفه انجامش از طرف نظام حاکم بر ایران با عملکردهای نوکرمآبانه در مقابل دولت چین از یک سو، و سرکوب وحشیانه اعتراضات بر حق مردم ایران از سوی دیگر، محال است. این نظام ناکارآمد حتی مرگ مردم دنیا هم برایش آرزوست چون می داند که سرنوشتی جز پاک شدن از صحنه ی گیتی ندارد.
این ادعا که اشاعه ویروس در ایران سیاسی نیست، به دلایلی که ذکر شد، ادعائی باطل است و ظاهرا برای رفع تکلیف از جانب بعضی از شخصیت های سیاسی ایرانی، عنوان شده است.
در حال حاضر هیچ عذری برای عدم اقدام سیاسی که هدفش جلب کمک دولت چین و وادار کردن به اصطلاح دولت کنونی ایران به کمک رایگان در خصوص دریافت مایحتاج بهداشتی برای مردم است، پذیرفته نیست. و در همین خصوص آشکار است که اگر این وظیفه انسانی توسط فعالان سیاسی ایران انجام شود، در مقابل، حمایت و اعتماد مردم ایران را برای ایجاد تغییری اساسی در ایران آینده، جلب خواهد کرد. این فرصتی است که از دست دادنش سرنوشت ایران را به قهقرا خواهد برد.