می خواستم از ۱۸ تیر بنویسم و از مبارزات دانشجویان که برخی شان جان بر سر پیمان نهادند و تسلیم جور و ستم دینی نشدند!

می خواستم از همکارم زهرا کاظمی بنویسم که به دلیل کوشش برای ثبت ستمی که بر جوانان و دیگران در ایران می رفت و می رود به قتل رسید تا شاید تاریخ در یادش بماند که در سرزمین ما قاضیان، قاتلان اند و عدالت آرزویی بیش نیست.

این ها را ننوشتم تا به موضوعی بپردازم که به ما ایرانیان این سرزمین بیش از هر چیز دیگری مربوط می شود، و آن نقشی ست که سفارت جمهوری اسلامی در به کارگیری و یا بدنام گردانی و صدمه زنی ایرانیان کانادا دارد بازی می کند.

ما سال ها بود به بانگ بلند می گفتیم به کردار سفارتی های رژیمی که ما می شناسیم انتظار کار خردمندانه ی همخوان با پرنسیپ های بین المللی توقع نادرستی است، و دولت های کانادا باید بدانندکه منصور آهن خواه ها ـ که در لیست بلند آدم واجب ترورشان ما در صدر بودیم  ـ برای دل خودشان و یا از سر سیری کوه ها و دریاها را پشت سر ننهاده بودند که به کانادا برسند، بلکه از همین رژیم جبار ایران، فرمان و کیف های فربه ی دلار دریافت کرده بودند و حتی هنگام که لو می رفتند و دستگیر هم می شدند باز هیچ کس از دولتی های اینجا باورش نمی شد که ماجرا جدی است.

روزنامه نگاران ـ توکا نیستانی ـ شهروند

و البته این تنها نبود که ما را نگران عملیات جدی آدمکشانه ی رژیم در کانادا می کرد. دوست روزنامه نگاری می گفت، در هواپیمایی که از ایران روزنامه نگاران برای پوشش جی ۲۰ به تورنتو می آمده اند، چند تن با کارت های روزنامه نگاری و رسانه ای حضور داشته اندکه هیچکدام از روزنامه نگاران، آنها را به عنوان روزنامه نگار بجا نمی آورده اند، در نتیجه حدس زده اند ـ از ماموران اند علاوه بر علنی ها ـ  که احتمالا برای ماموریت ویژه ای آمده اند و ترجیح داده اند که چندان پیگیر ماجرا نشوند.

بعدها دوست دیگری در همین شهر خودمان تورنتو به من گفت که به دلیلی رفته به مسجدی در همینجا و یکی از اراذل و اوباش حکومت را دیده و تعجب کرده که او در کانادا چه می کند. طرف جواب داده که برای جی۲۰ آمده بوده و حالا تقاضای پناهندگی کرده است!

این ها نمونه های کوچکی هستند از بازی بزرگی که رژیم دارد در کانادا پی می گیرد. حال اگر برخی کارهای نادرست مراکز سیاسی و اقتصادی کانادا از جمله عمل نادرست بانک تی دی را هم بر مصیبت هایی که بر ایرانیان وارد می شود بیفزاییم نتیجه فاجعه بار خواهد بود.

 بانک تی دی، ایرانیان دارای حساب بانکی در کانادا را با رژیم ایران عوضی گرفته است و نه دولت و نه مسئولان بانک پاسخ درستی به ایرانیان و نمایندگانشان نمی دهند!

رژیم با دو ترفند کاملن متفاوت می خواهد در جامعه ایرانیان کانادا نفوذ کند! نخستین ترفند به کارگیری برخی از ایرانیان به عنوان خبرچین و عامل نفوذی در میان خودشان است، در همان حال اگر موفق به این هدف نشود، طرح دیگر، بدنام گردانی ایرانیان و زیان رسانی مادی و معنوی به آنان است.

در نتیجه مؤسسات کانادایی نباید به این اهداف موذیانه جمهوری اسلامی با ندانم کاری هاشان کمک کنند. این که ایرانیان شهروند کانادا حساب هایشان بسته شود درست در راستای تقویت هدفی است که رژیم برای نفوذ و حضور در جامعه ایرانیان اینجا دارد.

این که آقای حمید محمدی رایزن به اصطلاح فرهنگی سفارت در اتاوا مدعی است که بخش فرهنگی سفارت قصد دارد با اتکا به جامعه ایرانیان کانادا جای پای بیشتری در این کشور باز کند، معنایش این است که اگر تدبیر درستی اندیشیده نشود، هیچ بعید نیست که صورت ظاهری کنونی و به اصطلاح فرهنگی حضرات به چهره واقعی شان که همان سیمای تروریستی و آدمکشانه است، تغییرکند.

اگر واکنش به موقع شهروند و در پی آن استادان ایرانی دانشگاه های کانادا نبود، فرزند رایزن فرهنگی سفارت، احسان محمدی، برای رهبر درگذشته ی رژیم مراسم بزرگداشت بر پا می کرد.

 این که برخی رسانه های ایرانی از خطاهای موسسات کانادایی با آب و تاب خبر می دهند اما به نقش رژیم ایران در این مصیبت ها که می رسند خود را به بی خبری می زنند، یکی از همان ترفندهایی است که برخی منفعت طلبانه وکسانی هم ناآگاهانه درگیر آن هستند.

این که رژیم بخواهد از ایرانیان به عنوان قربانی و یا خدمتگذار خود استفاده کند و جامعه ایرانی اینجا هم نسبت به آن واکنش نشان ندهد، شتری است که اگر مراقب او نباشیم در خانه ی بسیاران خواهد خوابید.