حزب الله لبنان باز میدان دار عرصه خبرها شده است.  شرکت آشکار در جنایات درکنار ارتش جنایتکار بشار اسد در القصیر و درگیری مرگبار با نیروهای مخالف رژیم سوریه در بعلبک لبنان شمه ای از خبرسازشدن حزب الله لبنان هستند.  تصمیم اتحادیه اروپا به قراردادن نام حزب الله در فهرست گروه های تروریستی و برگزاری نشست ویژه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس برای بررسی عملکرد آن واکنش به مشارکت این گروه در کشتار مردم سوریه است.  سیدحسن نصرالله، رهبر دست نشانده و جیره خوار حزب الله نیز یکباره پرده های مخفی کاری و حاشا را به کنار زده و به ایستادن جنایتکارانه در برابر اراده استوار مردم سوریه برای ساقط کردن رژیم جنایتکار بشار اسد اعتراف می کند.

حزب الله لبنان چیست و از کجا آمده است؟ سازمانی که مدعی آزادی خواهی، مبارزه علیه سلطه گری و نجات مردم فلسطین بود، چگونه می تواند در کنار ارتش سفاک و خونریز رژیمی ددمنش که برسر هم میهنان خود بمب و خمپاره می ریزد و میلیون ها نفر را آواره و بی خانمان می کند شریک جنایات شود و به این کار نیز مباهات کند؟!

حسن نصرالله رهبر حزب الله لبنان

حسن نصرالله رهبر حزب الله لبنان

برای یافتن پاسخ سری به دانشنامه “ویکی پدیا” می زنیم: «حزب الله لبنان یک سازمان سیاسی ـ نظامی در لبنان است.  گروه حزب الله در اوایل سال های ۱۹۸۰، با الهام از ایدئولوژی اسلام سیاسی روح الله خمینی در لبنان ظهور کرد.  در زمان جنگ داخلی، حزب الله لبنان به کمک سپاه پاسداران تعلیم نظامی داده شد و تحت حمایت مالی و سیاسی نظام جمهوری اسلامی قرار گرفت.  حزب الله لبنان سه هدف اصلی را به عنوان آرمان خود اعلام کرده که عبارتند از: محو آثار امپریالیستی غربی در لبنان، مجازات فالانژهای لبنان و برپایی حکومت اسلامی در لبنان.  ایالات متحده امریکا، هلند، بحرین، مصر، بریتانیا، اتریش، کانادا و اسراییل حزب الله لبنان را در فهرست گروه های تروریستی طبقه بندی کرده اند».

با خواندن آرمان های سه گانه حزب الله لبنان، این پرسش به ذهن می آید که آدم کشی درکنار ارتش جنایتکار بشار اسد با کدام یک از این مواد سه گانه مطابقت دارد و اگر ندارد ـ که ندارد ـ آیا حزب الله لبنان عملا از هدف های اعلام شده خود فاصله بسیار نگرفته و عملا به یک گروه آدم کش مزدور که پول می گیرد و آدم می کشد تبدیل نشده است؟!

در همان “ویکی پدیا” می خوانیم که: «سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزب الله لبنان، در اولین سالگرد جنگ اسراییل ـ حزب الله، در مصاحبه اختصاصی با صدا و سیمای جمهوری اسلامی اعلام کرد که در طول جنگ از “مولایش” سیدعلی خامنه ای “رهنمود و راهنمایی” دریافت می کرده است.  نیازی به توضیح نیست که پول و سلاح هم از ملزومات این “رهنمود و راهنمایی” ها بوده اند!

احمد زیدآبادی، روزنامه نگار سرشناس که قربانی کینه توزی ولی مطلقه فقیه شده و چند سال است در زندان به سر می برد، در ۱۸ ماه مه ۲۰۰۸ در نوشتاری در تارنمای “بی بی سی” می نویسد: « شبه نظامیان حزب الله و گروه های متحد آن، در اعتراض به دو مصوبه دولت آقای [فواد] سنیوره مبنی بر تغییر فرمانده امنیتی فرودگاه بین المللی بیروت و برچیدن شبکه مخابراتی مستقل این گروه، راه های ورودی و خروجی بیروت را مسدود کردند  و مراکز تحت کنترل گروه های حامی دولت را به تصرف خود درآوردند.  این ناآرامی ها بیش از شصت کشته و صدها زخمی به جا گذاشت و با دخالت اتحادیه عرب و لغو مصوبات دولت آقای سنیوره پایان یافت».  چنان که دیده می شود، حزب الله لبنان حتی در خاک خود نیز یک گروه یاغی و طغیانگر است و تبعیت از قانون را برنمی تابد.

احمد زیدآبادی در ادامه نوشتار خود می نویسد: «رهبران حزب الله سازمان خود را یک گروه مقاومت می دانند و حفظ تسلیحات خود را برای مقابله با تجاوز احتمالی اسراییل به خاک لبنان ضروری می دانند.  در مقابل، حامیان دولت با تأکید براین که فقط دولت لبنان از حق تصمیم گیری درباره مقابله با تهدیدهای خارجی برخوردار است، سازمان سیاسی حزب الله را به مثابه “دولت در دولت” و شبه نظامیان آنرا “ارتش در ارتش” می نامند و در مجموع حزب الله لبنان را به دنبال کردن منافع ایران و سوریه متهم می کنند».

کارنامه حزب الله لبنان در زمینه پایبندی به قوانین بین المللی نیز سیاه است و فزون بر متهم بودن به شرکت در عملیات تروریستی، تاکنون به ۲ قطعنامه ۱۵۵۹، (۲۰۰۴) و ۱۷۰۱، (۲۰۰۶) مصوب شورای امنیت سازمان ملل مبنی برخلع سلاح همه گروه های شبه نظامی در لبنان وقعی ننهاده است.

حزب الله لبنان از نظر درون سازمانی نیز یک سازمان خودکامه است که برمبنای استبداد رأی رهبر اداره می شود و سیدحسن نصرالله سال هاست بدون آن که انتخابات شفاف و آزادی برگزار شده باشد برآن فرمان می راند.  به گزارش “ایران پرس نیوز” ۱۴ خردادماه، به نقل از “سنی نیوز”: «دبیرکل سابق و موسس حزب الله لبنان با انتقاد شدید از سیدحسن نصرالله دخالت نظامی گروهک وی در سوریه را محکوم کرد.  صبحی الطفیلی گفت: تو یک میلیارد و سیصد میلیون مسلمان را به جنگ با حزبت در سوریه فرا می خوانی.  وی تأکید کرد که تصمیم حزب الله در ابتدا عدم مشارکت در درگیری های سوریه بوده، اما با دستور حکومت ایران وارد جنگ در سوریه شده است.  وی اظهار داشت: هرگز جایز نیست از حاکمی اطاعت کنم که مرا به راهی باطل و نادرست می خواند.  اطاعت و تبعیت از ولی فقیه یا غیرفقیه برای کشتن مسلمانان جایز نیست و کسی که برای کشتن مسلمانان از حاکم جابر اطاعت کند کافر به شمار می رود».

برخورداری از حداقل وجدان و عدم اطاعت مطلق از ولی مطلقه فقیه در مورد سوریه را در گروه حماس ـ که مانند حزب الله لبنان سال ها بر سر خوان یغمای حکومت آخوندی نشسته بود ـ می بینیم که حاضر نمی شود برای دریافت پول و سلاح درکشتار مردم سوریه مشارکت کند. به گزارش تارنمای “عصرایران” ۱۱ خردادماه: «غاضی حمد معاون وزیر خارجه دولت حماس درگفتگو با روزنامه “دیلی تلگراف” می گوید: جمهوری اسلامی دیگر مثل سابق به این گروه کمک مالی نمی کند… روابط حماس با رژیم ایران پس از بحران سوریه “بد” شده است.  “دیلی تلگراف” به نقل از دکتر “عدنان ابوعامر”، استاد دانشگاه علوم سیاسی در غزه می نویسد که جمهوری اسلامی از سال ۲۰۰۶ و هم زمان با پیروزی حماس در انتخابات، ماهانه رقمی بین ۱۳ تا ۱۵ میلیون پوند کمک مالی به دولت اسماعیل هنیه پرداخت می کرده است، اما رقم این کمک ها پس از اختلافات درباره بحران سوریه دیگر مثل سابق نیست و کاهش یافته است.

وزیر خارجه بحرین، که کشورش در حال حاضر ریاست دوره ای شورای همکاری خلیج فارس را به عهده دارد می گوید: «حسن نصرالله، رهبر گروه شیعه حزب الله یک تروریست است و برای نجات لبنان از چنگال او باید دستگیر گردد».  وزیر خارجه امارات متحده عربی هم “مداخله آشکار” حزب الله لبنان درسوریه به نفع ارتش بشار اسد را محکوم کرده و گفته: «این مداخله تنش های فرقه ای در منطقه را افزایش خواهد داد».

کارگزاران ولی مطلقه فقیه تاکنون درمورد ضرورت حمایت از رژیم جنایتکار بشار اسد یاوه سرایی های بسیار کرده اند.  برای  نمونه می توان از گفته چندی پیش مهدی طائب، رییس قرارگاه عمار یادکرد که (نقل به مضون) این است که: «حمایت از رژیم سوریه حتی از حفظ استان خوزستان در جنگ مهم تر است»!

اما، از میان انبوه این یاوه گویی ها، علاءالدین بروجردی، رییس کمیسیون امنیت و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی همه یاوه گوهای دیگر را با فاصله زیاد پشت سر می گذارد: «طبیعی است که نیروی حزب الله به منظور دفاع از شهروندان لبنانی در جنگ سوریه ورود پیدا کند. مقاومت در مورد سوریه احساس مسئولیت می کند و این امر جزء حقوق تعریف شده حزب الله است»!

* شهباز نخعی نویسنده در حوزه ی مسائل سیاسی، ساکن اروپا و از همکاران شهروند است.

Shahbaznakhai8@gmail.com