احمد شهید (Ahmed Shaheed) متولد ۱۹۶۴ وزیر خارجه سابق کشور مالدیو و گزارشگر ویژه کنونی امور حقوق بشر سازمان ملل متحد در مورد ایران است. احمد شهید در ۱۱ ژوئن ۲۰۱۱، توسط شورای حقوق بشر سازمان ملل، به عنوان گزارشگر ویژه در امور ایران برگزیده شد. از وی درخواست شده تا به ایران سفر کند و وضعیت حقوق بشر، زندانیان سیاسی و دیگر زندانیان را بررسی نماید. تاکنون رژیم جمهوری اسلامی به احمد شهید اجازه ی ورود به ایران را نداده است.
احمد شهید جهت “دستیابی به حقیقت در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران”، سفری جهانی را آغاز کرده است؛ از این رو، وی از تاریخ ۲۳ تا ۲۸ جولای ۲۰۱۳ سفری به تورنتوی کانادا را در جدول کار خود قرار داد.
در این راستا، از روز چهارشنبه ۲۴ جولای ۲۰۱۳، احمد شهید با برخی از افراد، خانواده ها و گروه های جامعه ایرانی ساکن تورنتو نشست و گفت و گو داشته است. این نشست ها با همکاری “کانون ایرانی – کانادایی حقوق بشر- تورنتو” هماهنگ شده بود.
به گزارش “کانون ایرانی – کانادایی حقوق بشر- تورنتو”، دیدارها با احمد شهید با قرار قبلی بوده و ایرانیان به همراه “مدارک و اسناد و مسایل و موارد نقض حقوق بشر در مورد خود یا گروه خود” را در میان میگذاشتند. لازم به ذکر است که هدایت این نشست ها به عهده احمد شهید و تیم همراهش (مترجمین) بود.
در روز پنجشنبه ۲۵ جولای ۲۰۱۳ (۳ مرداد ۱۳۹۲)، مهوش علاسوندی و بیژن فتحی بنیانگذاران نهاد “مادران علیه اعدام”، باریس بدل داود (مترجم و عضو نهاد) و فرامرز شیراوند (گزارشگر و عضو نهاد) با احمد شهید، “گزارشگر ویژه حقوق بشر در امور ایران” در سازمان ملل، دیدار کردند.
در این نشست گزارش مشروحی در مورد جنایات و نقض مستمر حقوق بشر توسط رژیم جمهوری اسلامی در ایران به احمد شهید ارائه داده شد. این گزارش شامل: نامه های رسیده از خانواده های قربانیان، زندانیان سیاسی و عادی، وضعیت اسف بار زیستی در زندانها و بازداشتگاه ها، شکنجه های شدید جسمی و روحی زندانیان و بویژه خانواده های آنها و عدم رعایت حداقل های شئونات انسانی بود. یکی از نکات برجسته این دیدار ارائه آمار اعدام های گسترده، ۱۰۲ اعدام در مدت ۲۲ روز، پس از “انتخاب” و پیش از “تحلیف” حسن روحانی به عنوان “رییس جمهور” جمهوری اسلامی بود.
در آغاز نشست، نسخه و ترجمه ای از دو شکایت نامه ی عبداله فتحی خطاب به “دادگاه انتظامی قضات و دادسرای نظامی” که ۷۶ روز پیش از اجرای حکم اعدام نوشته شده بود، به عنوان بخشی از مدارک به احمد شهید ارائه شد. لازم به ذکر است که این دو شکایت نامه به مراجع “قانونی و نظارتی” رژیم جمهوری اسلامی از جمله: “رهبری، رئیس قوه قضاییه، کمیسیون اصل ۹۰ مجلس و بازرسی کل کشور” ارسال شده بود؛ هر چند که این “مراجع”، به “وظایف ذاتی و قانونی” خود بی اعتنا بودند.
مهوش علاسوندی، در ابتدا به طور فشرده، فعالیت های خود و نهاد “مادران علیه اعدام” را این گونه به تصویر کشید: “پس از اعدام فرزندان به دار آویخته ام، محمد فتحی ۲۸ ساله و عبداله فتحی ۲۷ ساله [که] هر دو متاهل بودند، و خروج از ایران، بر علیه اعدام تلاش و فعالیت می کنم و خانواده های بسیاری نیز در این مورد با من در تماس می باشند و خانواده هائی که فرزندانشان در شرف اعدام شدن می باشند و یا در شرایط بسیار سخت و ناگوار در زندان ها به سر می برند، از من درخواست می کنند که صدای آنان باشم!”
وی در مورد مخالفت با اعدام توضیح داد: “بدیهی است هستند کسانی که علیه اعدام شعار دهند و مخالف آن باشند، اما من به عنوان یک مادر، گردن های کبود فرزندانم را از نزدیک مشاهده کردم و همان لحظه با خود عهد کردم که با اعدام مخالفت کرده، قاطعانه در راه ریشه کن نمودن اعدام مبارزه کنم. حتا با اعدام خامنه ای جنایتکار نیز مخالف می باشم. من بر این باورم که هیچکس حق این را ندارد تا جان دیگری را بستاند.”
در موضوع “مادران بر علیه اعدام”، بیژن فتحی گفت: “در مدت سه روز پس از اعلام موجودیت نهاد “مادران بر علیه اعدام”، بیش از یک صد نفر عضویت در این نهاد را پذیرفته اند.”
در زمینه محاکمه رژیم جمهوری اسلامی علاسوندی مطرح کرد: “من بر اساس مدارکی که در دست دارم می خواهم علیه جمهوری اسلامی اعلام جرم کنم،… شکایت بکنم،… از شما و نهادهای بین المللی و وکلایی که فعالیت حقوق بشری انجام می دهند و کم هم نیستند! اما تاکنون به تقاضای من جواب نداده اند، تقاضای کمک دارم!” در این زمینه علاسوندی از احمد شهید چنین درخواست کرد: “در این امر ما را یاری کنید. تا ما بتوانیم رژیم جمهوری اسلامی و مسئولان جنایات انجام شده در این مدت ۳۵ سال را محاکمه کنیم.”
در پاسخ، احمد شهید توضیح داد که: “درخواست شما مبنی بر محاکمه دولت جمهوری اسلامی در یک دادگاه، امکان پذیر نمی باشد. طبق قوانین بین المللی، یک دولت زمانی می تواند به دادگاه احضار شود که خود آن دولت موافق با حضور خود در آن دادگاه باشد.”
وی اضافه کرد: “شما می توانید شکایت خود را به شورای حقوق بشر سازمان ملل ارائه دهید، در واقع می توان گفت که شورای حقوق بشر شبیه دادگاه می باشد، البته شورا، دولت ایران را مورد پرسش قرار خواهد داد و از مسئولان آن در مورد اتهامات وارده توضیح خواهد خواست و مسائل مطرح شده از جانب شما و پاسخ های آنان را مورد مطالعه قرار خواهد داد و یافته ها و نظرات خود را در آن خصوص به شما اعلان خواهد کرد.”
در موضوع تهدید، رفتارهای غیر انسانی و شکنجه های روحی خانواده های قربانیان توسط عوامل رژیم جمهوری اسلامی، علاسوندی از تجارب خود چنین گفت: “یک بار نیز زمانی که جهت اعتراض به اعمال رژیم در مورد رفتارهای غیرانسانی با زندانی ها به زندان مراجعه کرده بودم، مسئولان دو پرونده ی پسرانم را رو در روی من قرار دادند و گفتند؛ اینان بچه های شما هستند – در اسلام دو برادر را اعدام نمی کنند! شما انتخاب کن، کدام یک را اعدام کنیم!؟”
علاسوندی ادامه داد: “در واقع می خواستند من را نیز به نحوی شریک جرم خود سازند و تحت فشار روانی خرد کنند! پس از خاکسپاری فرزندانم، در همان روز من را بازدداشت کردند و مورد بازجوئی و مواخذه قرار دادند، اما به دلیل آگاهی و حضور مردم ناچار شدند که من را آزاد سازند، اما تهدیدم کردند؛ گفتند مگر نمی خواهی در این کشور زندگی کنی؟ در پاسخ گفتم: من غیر از اینجا، جائی ندارم…. گفتند: مگر فرزند دیگری نداری؟ ..گفتم:.. خیر. گفتند: بچه های خواهر و برادر که داری؟!
علاسوندی در رابطه با تهدید جانی و خروج خود از ایران چنین توضیح داد: “مسئولان پرونده ی پسرانم در زندان گفتند: فکر کن زمانی که در خانه تنها نشستی، دویست نفر بسیجی حمله کنند و ترا بکشند! پرسیدم چرا باید چنین کاری بکنند!؟ گفتند به دلیل تشییع جنازه ای که برای بچه هایت به راه انداختی … و یا اینکه یک روز در خیابان به دست شخصی کشته خواهی شد! .. گفتم: پس شما این جا چه کاره اید، مگر شما مسئول امنیت من نیستید؟ ….. گفتند: در آن لحظه نمی توانیم کاری انجام دهیم! به همین دلیل و به اجبار کشور و زادگاهم را ترک کردم.”
در ادامه نشست، مهوش علاسوندی اعلام کرد که: “اکنون من به عنوان نماینده ای از مادران و خانواده ی زندانیان و اعدام شدگان با شما سخن می گویم و نامه هایی را به همراه دارم از خانواده هایی که با من تماس گرفته اند. دو برادر به نام های شهرام و بهرام در زندان رجائی شهر زندانی بودند. پس از شش ماه که از زندانی شدن آن دو می گذشت، مادرشان به ملاقاتشان رفته، از شهرام سراغ بهرام را می گیرد، زندانبان میگوید؛ مگر خبر نداری، بهرام را شش ماه پیش کشتند. مادرشان همان لحظه از حال رفته و در کما بسر می برد. من از شما درخواست می کنم که صدای او باشید و اجازه ندهید تا شهرام نیز به سرنوشت برادرش دچار شود! خواسته ی ما این است که این افراد زنده بمانند و تنها به خاطره ای در یک عکس تبدیل نشوند.”
در مورد پرونده ی دو برادر، شهرام و بهرام احمدی، احمد شهید خواستار توضیحات بیشتری شد. علاسوندی آنچه که در مورد این دو برادر دریافت کرده بود به همراه نامه های بیست و شش تن دیگر در اختیار احمد شهید قرار داد. علاسوندی در ادامه اضافه کرد: “همچنین آرش صادقی که به مدت بیست و نه روز در اعتصاب غذا به سر می برده که در حال حاضر هیچ نشانی از او در دست نیست! مادر آرش صادقی به محض شنیدن خبر بازداشت و شکنجه فرزندش بر اثر سکته ی قلبی جان سپرد.”
لیست اسامی:
۱- حامد احمدی ۲- جمشید دهقانی ۳ – جهانگیر دهقانی ۴- کمال مولایی ۵- صدیق محمدی ۶- هادی حسینی ۷- لقمان مرادی ۸- زانیار مرادی ۹- شهرام احمدی ۱۰- بهرام احمدی (در تاریخ ۲۷-۱۲-۲۰۱۲ اعدام شده و مادرش بعد با خبر شد) ۱۱- مختار رحیمی ۱۲- بهمن رحیمی ۱۳- پوریا محمدی ۱۴- محمد غریبی ۱۵- فرزاد شاه نظری ۶ – پوریا قادری فرد ۱۷- جمال سید موسوی ۱۸- لقمان امینی و …..
در رابطه با اعدام های اخیر نقشه ای به احمد شهید ارائه شد که نشانگر آمار زندانیان اعدام شده در شهرهای مختلف ایران بود. در این نقشه آمده است که در مدت ۲۲ روز پس از “انتخاب” روحانی رئیس جمهور جدید [جمهوری اسلامی]، بیش از یک صد تن اعدام شده اند. مهوش علاسوندی اضافه کرد که: “۱۴۰۰ زندانی دیگر نیز در انتظار اعدام به سر می برند. و فهرستی از لیست اعدامیان از جمله: هادی عباس پور، عبدالرضا امیرخنافره، عبدل امیر مجدمی، ناصر مقدم پیام را در اختیار احمد شهید قرار داد. وی افزود: “حکم اعدام این چهار تن صادر شده و قرار بر آن است تا امروز یا فردا اعدام گردند.”
در واکنش به لیست اعدامی ها، احمد شهید با تاکید اعلام کرد: “من اعدام های اخیر را با جدیت در نظر داشته و می بایست در مورد این افراد و از صحت شرایط آنان مطمئن شوم و البته در اسرع وقت با دولت ایران تماس خواهم گرفت تا از وقوع این اعدام ها جلو گیری شود.”
در زمینه اعتصاب غذای پنج زندانی در زندان تبریز، مهوش علاسوندی توضیح داد که : “آنان به دلیل شرایط ناگوار زندان و اعمال شکنجه دست به اعتصاب غذا زده اند و مسئولان با بی اعتنائی و عدم رسیدگی به شرایط جسمی شان، زندانیان را به حال خود گذارده تا بمیرند!”
بیژن فتحی شرایط اسفناک زندان ها را چنین تصویر کرد: “زمانی که همسرم در زندان دستگرد اصفهان به پزشک زندان مراجعه کرده و از وی درخواست می کند تا به فرزندانمان رسیدگی کند، وی چنین پاسخ می دهد که “گنجایش زندان ۱۵۰۰ تن می باشد اما در حال حاضر ۷۵۰۰ زندانی در آنجا به سر می برند، رسیدگی به این تعداد از زندانیان در توان ما نیست!”
وی در ادامه توضیح داد : “در این زندان که در زمان شاه توسط اسرائیلی ها ساخته شد و رژیم جمهوری اسلامی با اضافه نمودن واحد سیاسی به آن مجموعه که به صورت مخفی بوده و از دیده ها پنهان می باشد و چنانچه کسی جهت بازرسی به آن زندان رود متوجه وجود آن واحد نخواهد شد، زندانیان نگهداری می شوند!”
مهوش علاسوندی پرونده ی آیت الله بروجردی، که در وضعیت بسیار وخیم در زندان به سر می برد، را به احمد شهید تحویل داد و از وی درخواست کرد که به تمامی پرونده های ارائه شده رسیدگی شود.
در پایان نشست، احمد شهید و اعضای نهاد “مادران علیه اعدام” بر لزوم تداوم ارتباط در جهت رفع نیازها، مشکلات و پاسخ به پرسش ها تاکید گذاشتند. همچنین از سوی نهاد “مادران علیه اعدام”، مهوش علاسوندی، بیژن فتحی، باریس بلد داود، و فرامرز شیراوند، یکایک از احمد شهید برای دیدار و گفت و گو سپاسگزاری کردند.
نهاد “مادران علیه اعدام”
۳۱ جولای ۲۰۱۳
نهاد “مادران علیه اعدام”
تعریف: نهادی است غیر انتفاعی که به هیچ یک از احزاب و سازمانها و گروه ها وابستگی نداشته، اما با تمامی احزاب، سازمانها، گروه ها، نهادها و اشخاصی که مخالف اعدام می باشند،همکاری می نماید.
هدف: اجرای یک فعالیت کاملا انسانی برای نجات جان انسانها با همکاری و همیاری همه ی انسانهای آگاه جهت توقف و لغو مجازات اعدام در کشور ایران و همسایگان و سراسر جهان با توجه به توان و امکاناتی که نهاد مادران با همکاری اعضا ی نهاد در اختیار دارند.
شرایط عضویت:
۱- مخالف اعدام بودن و فعالیت علیه اعدام
۲- هر شخص با هر اندیشه و مرامی و عضویت در هر حزب و سازمان و گروهی می تواند با توجه به شرط شماره ۱ و قبول آن به عضویت نهاد مادران علیه اعدام درآمده و با نهاد در حد توان همکاری نماید.
عکس ها از: فرامرز شیراوند
Taasise Nahade madaran alaihe eadam az eghdamate besiar arzandeh ast ke tavasoteh Madare shoja Iran KHanome Alasvandi payeghozri shodeh,va omide ma Iranian in ast ke in Nahad az janebe UN shenasaee va rasmiate jahani peyda konad.Doroud be in Madare arjmand.