سازمان زنان ایرانی انتاریو در بزرگداشت ۸ مارس برگزار کرد
شهروند ـ فرح طاهری: در بزرگداشت ۸ مارس، روز جهانی زن، سازمان زنان ایرانی انتاریو، روز دوشنبه سوم مارچ، پنلی با عنوان “صدای زنان در پژوهش و ادبیات” برگزار کرد.
در آغاز افخم مردوخی، مدیر سازمان، که خود را داوطلب سازمان زنان ایرانی انتاریو معرفی کرد، به حاضران خوشامد گفت و ضمن تبریک روز جهانی زن افزود: درودهای ما به همه زنان و مردان آزادیخواه که در ایران و سایر کشورهای جهان علیه دیکتاتوری و دیکتاتورها، برعلیه اجحافات و حق کشی ها، برعلیه تبعیض ها و ناعدالتی های اجتماعی، اقتصادی و انسانی متعهد به مبارزات خستگی ناپذیر بوده اند.
سازمان زنان ایرانی انتاریو به عنوان یک سازمان مردمی خدماتی، در کنار خواهران و برادران آزادیخواهمان، در عین دفاع از برقراری دمکراسی در ایران و سایر کشورهای جهان کمر خدمت و پاسخگویی به نیازهای جامعه ی تازه پای ایرانی ـ کانادایی بسته است.
مردوخی “دفاع و دادخواهی از حقوق هموطنان مهاجر” از جمله سالمندان، کودکان تک سرپرست، زنان خشونت دیده، بیماران روانی و اقشار در حاشیه را از رسالت های سازمان زنان ایرانی انتاریو خواند.
مردوخی سپس از دکتر شهرزاد مجاب، که با همکاری او این پنل شکل گرفته بود دعوت کرد تا با جمع سخن بگوید.
دکتر شهرزاد مجاب ضمن شادباش روز زن، از همت سازمان زنان ایرانی انتاریو بویژه مدیر توانا، مسئول و مبتکر سازمان، افخم مردوخی، برای برگزاری این نشست، سپاسگزاری کرد.
مجاب همچنین با تشکر از سخنرانان حاضر در پنل، گفت: عنوان گردهمایی امشب “صدای زنان در پژوهش و ادبیات” است که با ابتکار سازمان زنان و پشتیبانی دپارتمان مطالعات زنان دانشگاه تورنتو و انستیتو مطالعات آموزشی انتاریو دانشگاه تورنتو (OISE) برگزار می شود تا صدای زنان ایرانی انتاریو را که تحقیقات مهم و باارزشی می کنند و یا در زمینه ی ادبیات و هنر کارهای خلاقانه ای دارند به گوش جامعه ی ایرانی برساند.
هدف از برقرار کردن رابطه ی نزدیک بین دانشگاه و جامعه ی ایرانی قراردادن علم و عمل در کنار هم است. بدین معنی که دانشی که از تحقیقات علمی تولید می شود در نهایت بهتر است پاسخگوی یک سری از ابهامات، پیچیدگی ها و معضلات اجتماعی هم باشد. این رابطه دوجانبه است. تحول و رشد جامعه، در مواردی حتی عقب گردهای فکری جامعه، سئوال های تازه و پیچیده تری برای محققان مطرح می کند و در نتیجه این سیر تأثیرگذاری و تأثیرپذیری نقشی پویا و سازنده می تواند در تولیدات فکری و هنری داشته باشد.
دکتر شهرزاد مجاب سپس به معرفی شرکت کنندگان در پنل پرداخت و گفت: دکتر هایده مغیثی استاد جامعه شناسی و مطالعات زنان دانشگاه یورک هستند. تأثیر نوشته ها و تفکر ایشان در مورد زنان و اسلام، چندفرهنگی، دیاسپورا و سکولاریسم، هایده را به عنوان یکی از برجسته ترین محققان این مباحث شناسانده است. از همین روست که ایشان عضو هیئت علمی بنیاد ترودو هستند؛ مقامی مهم در یکی از مهمترین مراکز تحقیقاتی کانادا. تحقیقات این مرکز نقش بارزی در سیاست گذاری های کانادا در زمینه ی آزادی، دمکراسی، چندفرهنگی و شهروندی دارد.
دکتر مجاب در معرفی دکتر مغیثی افزود: هایده به عنوان استادی متعهد به مسائل جامعه نگاه می کند، به عنوان زن مهاجری که تجربه ی یک انقلاب شکست خورده را در ذهن خود حمل می کند و به عنوان یکی از بنیان گذاران “اتحاد ملی زنان” سازمانی که دستاورد شرکت وسیع زنان در انقلاب ۱۳۵۷ ایران بود، امروز به ۳۵ سال پیش یعنی تدارکات برگزاری اولین ۸ مارس در ایران می نگرد و به تحلیل خیزش های مردمی دنیای عرب و نقش زنان در آنها در چند سال اخیر می پردازد.
دکتر مجاب در معرفی فرشته مولوی، سخنران دیگر میزگرد گفت: نکته ای که در رابطه با علم، عمل و دانشگاه و جامعه مطرح کردم در مورد هنر و جامعه هم صادق است. خلق آثار هنری نقش بارزی در به وجود آوردن زبانی تازه، تفکراتی نوین برای ابراز احساسات پیچیده ی انسان دارد. داستان نویس شهر ما، خانم فرشته مولوی چنین زیبا می گوید: «این فکر کوچ و خود کوچ بود که مرا به ناگزیر به راه آزمودن گونه ای از نوشتار کشاند که در آغاز چیزی از آن نمی دانستم. پیش از کوچ نوشتن برای من تنها در داستان معنا می یافت. …. ناخواسته ندانسته، از روی نیاز به نوشتن و برای مرهم گذاشتن بر زخم های کهنه و نو و گم و پیدا، به شیوه ای از نوشتن روی آوردم که کم کم دانستم از تاروپود “از خود نوشتن” است و بر آن می بایست نام “جستار شخصی” را نهاد.»
این بیان “جستار شخصی” در درآمد کتاب فرشته به نام “آن سال ها، این جستارها” آمده است. فرشته نویسنده و مترجم پرکار و مبتکری است که کارهای فرهنگی ـ هنری خود را از کتابخانه ی ملی آغاز کرد و در بخش زبان فارسی دانشگاه Yale هم کار کرده است.
دکتر مجاب سپس کتاب های فرشته مولوی را معرفی کرد و در پایان هم اشاره کرد که مولوی هر جمعه ی پایان ماه برنامه ی کتاب ماه تهرانتو را در تورنتو برگزار می کند.
سومین سخنران این میز گرد، ساجده زهرائی بود که دکتر مجاب چنین او را معرفی کرد:
یکی از مزایای دلنشین کار تدریس و پژوهش در دانشگاه برای من آشنایی و همکاری با دانشجویان و محققان تازه نفس و مبتکری است که سئوالات نو طرح می کنند. یکی از پژوهشگرهای تازه نفس ما ساجده زهرائی است. ساجده در روز ۲۴ مارس از رساله ی دکترای خود با عنوان Memory, Trauma and Citizenship: Arab Iraqi Women دفاع می کند و می شود دکتر زهرائی! ساجده زن عرب ایرانی است که از زمانی که به کانادا آمده تلاش در یادگیری ایده ها و روش هایی داشته که بتواند زندگی زنان مهاجر را بهبود بخشد. در این راه ساجده سیاست های دولت کانادا را در مورد شهروندی و مهاجرت مروری تاریخی کرده و امروز به این نتیجه رسیده که از بعد از حمله تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ در آمریکا دولت کانادا به تبعیت از سیاست های خارجی دولت آمریکا برنامه های سیاسی و تعهدات اجتماعی و فرهنگی خود را تابع پروژه ی “جنگ علیه ترور” کرده است. ساجده این برنامه ها را از دیدگاه تئوریک فمینیستی ضداستعمارگرانه و ضد نژادپرستانه نقد می کند و مورد مشخص زنان عرب عراقی که به دنبال اشغال عراق در سال ۲۰۰۳ به عنوان پناهنده در کانادا پذیرفته شده اند را بررسی می کند. نتیجه ی مهمی که می گیرد این است که “جنگ علیه ترور” سازماندهنده ی اصلی سیاست های اجتماعی دولت کانادا در یک دهه ی گذشته شده و مانعی است برای بسط برنامه های روشنگر و مترقی برای زنان مهاجر و راه حل یابی از تجربه ی زنان از جنگ، آوارگی و بی خانمان شدن فرای محدود کردن مشکلات یادگیری زبان و کاریابی آنان به مسائل روحی و روانی.
دکتر مجاب در ادامه ی معرفی ساجده گفت: ساجده مددکار اجتماعی و پژوهشگر اجتماعی است که بسیار زیبا و گیرا می نویسد. رساله ی دکترایش را با زندگی شخصی خود به عنوان زن عرب تبار ایرانی که مادری دارد اهل کربلای عراق شروع می کند. از آوارگی خانوادگی می گوید و از آغاز جنگ اول خلیج فارس در سال ۱۹۹۱ و زندگی سخت مهاجرنشین در جامعه ی بسته ی فئودالی کویت.
دکتر مجاب در پایان نیز از دیگر سخنران این میزگرد یاد کرد که به دلایل گرفتاری های شخصی نتوانسته بود حضور یابد. او گفت: متأسفیم که شوریده مولوی نتوانست در جمع ما باشد. شوریده را از دوران دانشجوئی اش در سطح لیسانس در دانشگاه تورنتو می شناسم، امروز دانشجوی دکترای علوم سیاسی دانشگاه یورک است. شوریده زنی کنجکاو و جسور است و از همان دوران اولیه دانشجویی علاقمند به مبارزات مردم فلسطین علیه رژیم آپارتاید اسرائیل شد. کتاب شوریده به نام “شهروندان بی دولت: عرب های فلسطینی در اسرائیل” (Stateless Citizenship: The Case of the Palestinian Arabs in Israel توضیحی است از ساختار نژادپرستانه ی صهیونیستی دولت اسرائیل و مفهوم شهروندی در چنین ساختاری.
پس از معرفی، دکتر مجاب از سخنرانان دعوت کرد تا حاضران “را به دنیای عمیق تر پژوهش ها و ادبیات خود ببرند”.
دکتر هایده مغیثی، پس از تشکر از برگزارکنندگان و دکتر مجاب و افخم مردوخی گفت:
از سال ۱۳۰۵ شمسی که برای اولین بار جشن روز زن در ایران برگزار شد ، ۸۷ سال می گذرد زنان ایرانی هنوز برای بدیهی ترین حقوق خود یعنی برابری در قانون تلاش می کنند. انقلاب ۱۳۵۷ و استقرار حکومت مذهبی از سوئی امکان دسترسی به این حقوق را دشوارتر کرده و از سوی دیگر آگاهی به ناهمسازی دولت مذهبی با حقوق دموکراتیک، برابری در قانون و در برابر قانون را افزایش داده است.
دکتر مغیثی در ادامه از کتابش که به تازگی به فارسی منتشر شده با عنوان “فمینیسم و بنیادگرایی اسلامی” گفت.
(متن کامل سخنان دکتر مغیثی را اینجا بخوانید.)
پس از آن نوبت به فرشته مولوی رسید. او نیز پس از سپاس از برگزارکنندگان ، بویژه خانم مردوخی و دکتر مجاب، گفت: بسیار سپاسگزارم زیرا ادبیات را در کنار پژوهش نشاندند و این به نظر من خیلی معنی دارد.
شناخت هر مسئله ی اجتماعی از جمله مسئله زنان، روشنگری در برابر نابرابری ها و بی عدالتی ها و همینطور کوشش برای رسیدن به برابری و آزادی در هر چارچوبی که باشد بدون همکاری و همنشینی و همیاری بین ادبیات و پژوهش ممکن نیست.
مولوی افزود: شهرزاد نازنین اشاره ای به در کنارهم قرار دادن علم و عمل کرد من می خواهم هنر را هم به آن اضافه کنم که اینها از هم جدا نیستند.
سال های خیلی دور نویسنده ای مثل ویرجینیا وولف در مقام یک نویسنده صحبت از اتاقی ازآن خود می کند، این اتاقی ازآن خود در واقع چیزی نیست جز اینکه برسد به “صدایی ازآن خود”.
من حدود ده سال پیش مقاله ای به انگلیسی نوشتم به نام “نویسندگان زن و اهمیت هایشان” بعدا فشرده ای از آن را با عنوان “صدایی ازآن خود” به فارسی نوشتم. در سال های اول دهه ی پنجاه زمانی که من تازه شروع کرده بودم که نوشتن را جدی بگیرم، گستره ی ادبیات در سلطه ی مردان بود و تعداد نویسندگان شاخص زن از تعداد انگشتان دست هم کمتر بود، در زمینه ی رمان که در واقع یکی دو نفر بیشتر نبود. پس از این سالها، به عکس شده، یعنی الان صدایی که رساست و به گوش می رسد در حوزه ی ادبیات، صدای زنان است نه تنها اینکه شمار زنان بیشتر است، بحث کمیت نیست و بحث کیفیت هم هست.
مولوی گفت، من در سال هفتاد موفق شدم یک رمان و یک مجموعه داستان منتشر کنم دلایلش را هم خودتان می توانید حس بزنید و بعد هم این رفت تا سال ۸۸ که یک رمان و مجموعه داستان چاپ کردم و رسیدن این کتاب ها به چاپ خودش یک شرح مصیبت است.
او افزود: گستره ی داستان هایی که در کتاب”سگ ها و آدم ها” آمده یک گستره ی ۱۵ ساله است. وقتی می خواستم بفرستم برای نشر در ایران، این بار فکر کردم که از این داستان ها چه چیزهایی ممکن است آنجا چاپ بشود و چه چیزهایی چاپ نشود، و برای اولین بار متوجه شدم بدون اینکه در زمان نوشتن به آن فکر کرده باشم، بالای ۹۰ درصد داستان ها درباره ی زنان است. در واقع یک جور دادخواست زنان است. اگر از دید فمینیستی نگاه کنید، از دید نقد اجتماعی نگاه کنید این کتاب، کتابی ست که خیلی خوب می تواند نشان دهد چه بر سر زنها آمده است.
فرشته مولوی در ادامه سخنانش داستانی از کتاب “سگ ها و آدم ها”ی خود را خواند.
سومین سخنران ساجده زهرایی بود که فشرده ای از رساله ی دکترای خود را به فارسی بیان کرد و از پژوهش خود درباره ی زنان پناهنده ی عراقی در کانادا گفت.
او در بخشی از سخنانش گفت: زنان پناهنده عراقی و خانواده هایشان در کانادا با مشکلات متعددی روبرو بودند، از جمله فقر، بیکاری و مواجهه با تبعیض نژادی در سایر عرصه های اجتماعی، زندگی روزمره شان را به گونه های مختلف محدود می کرد. یکی از بزرگترین مشکلاتی که با آن روبرو بودند نتیجه تغییر سیاست های پناهندگی، مهاجرت و محدودیت شدید خدمات اجتماعی بود. علاوه بر این تبعیض نژادی و دیدگاه منفی از طرف مددکاران و ارائه دهندگان خدمات باعث می شد که آنها را از خدمات اجتماعی موجود محروم کنند و مانع پیشرفت شان باشند.
(متن کامل سخنرانی ساجده زهرائی را اینجا بخوانید.)
پس از پرسش و پاسخ با سخنرانان میزگرد، بهار الماسی، شعری از سروده های خود را خواند که درباره ی روز زن گفته بود، و در مورد جادوگرسوزانی بود که در قرون پانزده و شانزده در اروپا اتفاق افتاده بود.
پایان بخش روز جهانی زن، پذیرایی بود. اعضای هیئت مدیره و داوطلبان سازمان با سالادها و دسرهای خوشمزه دستپخت خودشان از میهمانان خود پذیرایی کردند.