در چند روز گذشته اطلاعیه ای از طرف شورای عالی امور ایرانیان خارج از کشور وابسته به جمهوری اسلامی به صورت گسترده برای ایرانیان خارج از کشور ارسال شده است. در این اطلاعیه خواسته شده نظرهای خود را در مورد تلاش های دولت “تدبیر و امید” در رسیدن به توافق با قدرت های بزرگ جهانی که منجر به تفاهم نامه لوزان در مورد پروژه هسته ای ایران شده بیان نمایند. متن اطلاعیه که به امضای سیدجواد قوام شهیدی دبیرکل شورای مذکور است به شرح زیر می باشد:
بنام خدا
هموطنان ایرانی مقیم خارج از کشور
آرزومندیم سال جدید سالی پر از سعادت، سلامت و خیر و برکت برای شما و خانواده محترم باشد.
چنانچه استحضار دارید در عرصه بین الملل، با حمایت ملت بزرگ ایران، دولت تدبیر و امید موفق گردیده است که به صدور بیانیه مشترک در لوزان برای حل و فصل نهایی موضوع هسته ای دست یابد.
تقویت دیدگاه های کشور و مذاکره کنندگان در صحنه بین الملل از اهم وظایف تمامی آحاد ملت ایران بویژه ایرانیان خارج از کشور است که آرزوی ایرانی آباد، مستقل و سر بلند را دارند.
شورای عالی امور ایرانیان خارج از کشور به عنوان نهاد متولی، از یکایک هموطنان مقیم خارج از کشور تقاضا می نماید، نظرات و دیدگاه های خود را در جهت حمایت از توافق لوزان و نهایی سازی پرونده هسته ای کشورمان را با ما در میان گذارند.
آن چه که ما امروز برای میهن مان انجام می دهیم، بذری است که فرزندان ما در آینده میوه شیرین آن را خواهند چشید.
شورای عالی امور ایرانیان خارج از کشور در انتظار دریافت کمک های فکری شما در این زمینه می باشد.
چشم انتظار دریافت نظرات شما عزیزان هستیم.
سید جواد قوام شهیدی
دبیر کل شورای عالی امور ایرانیان خارج از کشور
با توجه به مجال کمی که از انتشار این بیانیه می گذرد نمی توان به همه ابعاد این ماجرا پرداخت ولی به طور مختصر چند نکته را یادآور می شوم:
۱ـ پروژه هسته ای در ایران سال های متمادی است که به صورتی پنهانی و مخفی از مردم ایران در جریان است و هیچ وقت مردم ایران به صورت آشکار آگاه نشدند، چه رسد که از آنان نظرخواهی شود و اگر یکی از مطبوعات جرأت می کرد بدون اجازه آقایان و خلاف نظر آنان در هر زمینه و موردی مطلبی منتشر کند، قلمش شکسته می شد و آن رسانه توقیف و نویسنده سال ها در زندان می بود که نمونه های روزنامه نگاران در بند، در ایران ولایت فقیهی بسیارند!
۲- حال که با تحریم های شدید و شکننده بین المللی قدرت های جهانی روبرو شده اند، قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل متحد- یا به قول رئیس جمهوری سابق ایران کاغذ پاره ها – را بیرون آورده اند که به اجرا بگذارند و در نتیجه رژیم اسلامی با حفظ جناح بندیهای مختلف و خیمه شب بازی های خود، دولت تدبیر و امید را تشکیل دادند و زیر نظر مقام رهبری به صورتی هدایت شونده تسلیم قدرت های جهانی شدند تا نظام را از فروپاشی و نابودی نجات دهند.
۳ـ سئوال این است چرا از فرهیختگان و مطبوعات داخل کشور چنین سئوالی را نمی کنند؟ دلیل آن واضح است همین امروز رژیم جمهوری اسلامی ایران در بین ۱۹۹ کشور از نظر آزادی مطبوعات در ردیف ۱۹۱ قرار دارد.
۴ـ هیچ کس خواهان جنگ و متلاشی شدن زیرساخت های باقیمانده ی اقتصادی و ویرانی و آوارگی مردم ایران نیست، و از این نظرجلو ضرر را از هر کجا بگیریم به نفع مردم است و می شود در صورت تحقق با این تسلیم نامه موافق بود.
۵ـ دولت تدبیر و امید که رئیس آن در دو دهه ی گذشته مشاور مخصوص و نزدیک و حتی نماینده تام الاختیار رهبر جمهوری اسلامی در حل و فصل پروژه ی هسته ای بوده است، چرا تدبیر و امیدش را خیلی دیرهنگام با تحمیل ضرر و زیان میلیاردها دلار و متلاشی شدن زیرساخت های اقتصادی و اجتماعی کشور و انزوای سیاسی کامل به کار برده است؟
۶ـ در صورت شرکت گسترده ی ایرانیان خارج از کشور، کدام سازمان و ستاد قانونی و بیطرف این نظرخواهی را انجام می دهد و در کدام مطبوعات توقیف شده و یا در حال توقیف ایران منتشر می شود؟
۷ـ در صورتی که این نظرات با نظر رهبر تام الاختیار کشور تناقض داشت، آیا اتلاف وقت و انرژی نخواهد بود، و این نظرخواهی توهین به شعور جمعی نیست؟
۸ـ آثار و عواقب چنین مصالحه ای در صورت تصویب در دهه های آینده که همچنان کشور باید مورد بازرسی های شدید و سازمان یافته قدرت های جهانی باشد، چگونه خواهد بود؟
در پایان آیا منظور از این پرسشنامه شریک کردن ایرانیان خارج از کشور در نوشیدن کاسه ی زهر نیست؟
تا زمانی که مسئولان نظام و مشخصا بیت رهبری با مردم ایران صادق نباشند و مردم را در جریان اموری که به طور مستقیم با زندگی آنان در پیوند است قرار ندهند، تا زمانی که مردم ایران را از میزان خسارات وارده در پیوند با پروژه کمرشکن هسته ای با دادن اطلاعات و آمار و ارقام دقیق آگاه نسازند و مردم را در میهن خودشان همچون بیگانه به حساب آورند، به هیچ عنوان نمی شود به وعده ها و درهای باغ سبز نشان دادن ها دل خوش کرد.
با توجه به ساختار سیاسی ایران که همه چیز در وجود رهبر تبلور می یابد و با توجه به رقابت های بسیار ناسالم، مافیایی و امنیتی که بین جناح های خود نظام موجود است و در این رقابت ها هیچگونه ضوابط و اصولی حاکم نیست و هدف وسیله را توجیه می کند، پر و خالی کردن این پرسشنامه ها دردی از اقتصاد رنجور و به شدت فاسد نظام جمهوری اسلامی ایران دوا نمی کند. این اعتمادسازی باید ابتدا در مردم داخل ایران صورت بگیرد، و این زمانی ممکن خواهد بود که رسانه ها آزاد شوند و بتوانند بدون ترس و نگرانی با دید تحلیلی انتقادی به پروژه هسته ای و دیگر امور مربوط به زندگی و آینده مردم ایران بپردازند.