Nasrin-Almasi 

 

۱۰ دسامبر روز جهانی حقوق بشر است. برای نخستین بار در سال ۱۹۴۸ بعد از پایان جنگ جهانی دوم بیانیه بین المللی حقوق بشر* در پاریس به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل متحد رسید.

این بیانیه حاصل خرد و دانش بشری است، خردی که از لابلای رنج و درد و تجربه های دردناک و خونبار جامعه ی مدرن بشری سر بر کشید تا سد و مانعی شود بر برتری طلبی های نژادی، زبانی، مذهبی، جنسی و جنسیتی، سیاسی و اجتماعی و اقتصادی. اعلامیه حقوق بشر اصل را بر برابری انسان و بزرگداشت کرامت انسان گذاشته است. در پناه همین اعلامیه ی جهانی حقوق بشر بود که انسان توانست یکی از خونبارترین مراحل حیات تاریخی اش را پشت سر بگذارد و فراغتی یابد برای التیام بخشیدن به زخم های عمیقی که بر اثر دو جنگ جهانی خانمانسوز جان و تن او را شیار کشیده بود. اعلامیه جهانی حقوق بشر همه شمول است و به مردم و مذهب و نژاد و کشور خاصی تعلق ندارد چرا که حاصل خرد جمعی ست و عرق ریزان جان بشر

الینور روزولت همسر رئیس جمهور وقت آمریکا یکی از تهیه کنندگان  منشور جهانی حقوق بشر

الینور روزولت همسر رئیس جمهور وقت آمریکا یکی از تهیه کنندگان منشور جهانی حقوق بشر

.

و چنین بود که در کشورهای “جهان آزاد” حقوق بشر پایه ی دمکراسی و آزادی به عنوان یک سیستم و یک روش مملکت داری و چرخاندن امور جامعه شد. روشی که کامل نیست و دائم بر اساس نیازهای جامعه مجبور است خود را به روز کند، بایدها و نبایدها و ارزشگذاری های جامعه را تغییر دهد، خود را وسعت ببخشد و ترمیم کند تا بتواند جامعه و نیازهایش را نمایندگی کند.

بر اساس قراردادی که باز هم از بینش و دانش جمعی سرچشمه می گیرد، حقوق بشر “مادر”ی شد که می بایست همه انسان ها را با تمام تفاوت ها و دیگرگونگی هایش در دل خود جای دهد. چه بسا اگر حقوق بشر که بر اساس ماهیتش جهانشمول است در تمام کشورهای جهان رعایت می شد، ما شاهد این همه جنگ و خون ریزی که در بسیاری از آنها با توسل به اختلافات مذهبی، قومی و نژادی جرقه های این جنگ ها زده می شود، نبودیم.

دمکراسی و آزادی روندی ست جاری و ساری. کامل نیست هرگز نمی توان بر او نقطه ی پایان گذاشت چرا که به اندازه تفاوت ها و نیازهای بشری باید خود را وسعت دهد و به روز کند، قوانین این روند بر اساس نیازها و خواسته های انسان ها تعیین و تامین می شود. این روند زمینی ست همانند انسان که زمینی ست. و این درست مغایر با شرایط کشور مادری ما ایران است که قوانینش به اصطلاح آسمانی ست، بر اساس شرعیات است و محدود می شود به تأمین گروه خاصی از مردم که زندگی و نیازها و احتیاجات خود را بر اساس شرعیات پی ریزی کرده اند، و نه همه ی مردمی که در ایران با دین ها، مذاهب، زبان ها، نژادها، جنس ها و جنسیت ها و… و در چارچوب این جغرافیا زندگی می کنند.

قوانین رایج در این کشور نه تنها همه شمول نیستند که بر ضد طیف عظیمی از مردمان ایران قرار دارند. و البته که دشمن اصلی و اولیه این نظام نابهنگام زنان و حقوق آنهاست که در طول این سالیان هر بار و به عناوین مختلف مورد تجاوز قرار گرفته و تحدید شده است. سیر این تحدید حقوق به این جا ختم نمی شود، که توسط رهبر نظام جمهوری اسلامی با صدور حکم های ریز و درشت حکومتی روز به روز محدودتر و دایره ی بایدها و نبایدهایشان تنگ تر می شود.

اخیرترین حکم رهبر صدور بیانیه ای ست که آموزش علوم انسانی در مدارس دولتی ممنوع شده و تنها مدارس دینی خصوصی می توانند علوم انسانی را آموزش دهند!

این حکم در راستای ترویج فرهنگ و دین دولتی ست.

این حکم در راستای تبدیل شهروند مسئول حق خواه به امتی مکلف، منفعل و گوش به فرمان است! امتی که هر زمان نظام نیاز داشت به خیابان ها بیاید، شعار مرگ بر این و آن دهد، نسق هر آن چه غیر را، بکشد، و هر که را در حلقه تنگ حکم های حکومتی نمی گنجد، خوار و مذموم و جاسوس و بیگانه بخواند.

این امر کوششی است برای جلوگیری از مدرن شدن و به روز شدن ذهنیت ایرانی و متوقف کردن او در گذشته

جلد شهروند 1572 تاریخ 10 دسامبر 2015

جلد شهروند ۱۵۷۲ تاریخ ۱۰ دسامبر ۲۰۱۵

.

این امر کوششی ست برای کشیدن حصاری به دور مردم ایران تا آنها را از جهان به روز شده دورتر کند.

این امر تلاشی ست تا مهر فرهنگ آخوندی را که تمام قد در برابر پدیده ها و گرایش های مدرن ایستاده، همچون داغ بر پیشانی جامعه بکوبد.

برای رهایی از این استبداد دینی نمی توان و نباید با الفبا و فرهنگ استبدادی دیگری به مبارزه با آن پرداخت که راه علاج و مقابله با این استبداد، پذیرش دمکراسی ست، و لازمه ی این پذیرش، شناخت فرهنگ، مناسبات، روابط و ضوابط روند دمکراسی است.

تفاوت ها را ببینیم و برای “خود” حق ویژه قائل نشویم. از همسان سازی و هم شکل سازی خود را بری کنیم که این یک دشمن اصلی دمکراسی و آزادی ست، همان گونه که دمکراسی و آزادی چون خورشیدی ست برای برف استبداد و دیکتاتوری.

____________________

 *اعلامیه جهانی حقوق بشر در سی ماده تبیین شده که در زیر می خوانید. پیش از آن یادآوری می شود که زنده یاد محمدجعفر پوینده – یکی از کسانی که در قتل های زنجیره ای در سال ۱۳۷۷ به قتل رسید-، مترجم اعلامیه جهانی حقوق بشر و الحاقات آن به فارسی است ، و انتشار این کتاب ارزشمندش درست مصادف با روز قتلش در ۱۸ آذر ۱۳۷۷ شد.

متن اعلامیه جهانی حقوق بشر
اعلامیه جهانی حقوق بشر که در ۱۰ دسامبر ۱۹۴۸ به تصویب رسیده ، رواق بنای حقوق بشر را تشکیل می دهد که مسئولیت ساخت آن بر عهده ی ملل متحد است.

دیباچه
از آن جا که شناسایی حیثیت و کرامت ذاتی تمام اعضای خانواده ی بشری و حقوق برابر و سلب ناپذیر آنان اساس آزادی، عدالت و صلح در جهان است؛
از آن جا که نادیده گرفتن و تحقیر حقوق بشر به اقدامات وحشیانه ای انجامیده که وجدان بشر را بر آشفته اند و پیدایش جهانی که در آن افراد بشر در بیان و عقیده آزاد ، و از ترس و فقر فارغ باشند ، عالی ترین آرزوی بشر اعلام شده است؛
از آن جا که ضروری است که از حقوق بشر با حاکمیت قانون حمایت شود تا انسان به عنوان آخرین چاره به طغیان بر ضد بیداد و ستم مجبور نگردد؛
از آن جا که گسترش روابط دوستانه میان ملت ها باید تشویق شود،
از آن جا که مردمان ملل متحد ، ایمان خود را به حقوق اساسی بشر و حیثیت و کرامت و ارزش فرد انسان و برابری حقوق مردان و زنان ، دوباره در منشور ملل متحد اعلام و عزم خود را جزم کرده اند که به پیشرفت اجتماعی یاری رسانند و بهترین اوضاع زندگی را در پرتو آزادی فزاینده به وجود آورند؛
از آن جا که دولت های عضو متعهد شده اند که رعایت جهانی و مؤثر حقوق بشر و آزادی های اساسی را با همکاری سازمان ملل متحد تضمین کنند؛
از آن جا که برداشت مشترک در مورد این حقوق و آزادی ها برای اجرای کامل این تعهد کمال اهمیت را دارد؛
مجمع عمومی این اعلامیه جهانی حقوق بشر را آرمان مشترک تمام مردمان و ملت ها اعلام می کند تا همه ی افراد و تمام نهادهای جامعه این اعلامیه را همواره در نظر داشته باشند و بکوشند که به یاری آموزش و پرورش، رعایت این حقوق و آزادی ها را گسترش دهند و با تدابیر فزاینده ی ملی و بین المللی، شناسایی و اجرای جهانی و مؤثر آن ها را، چه در میان خود مردمان کشورهای عضو و چه در میان مردم سرزمین هایی که در قلمرو آن ها هستند ، تأمین کنند.

ماده ی ۱
تمام افراد بشر آزاد زاده می شوند و از لحاظ حیثیت و کرامت و حقوق با هم برابرند. همگی دارای عقل و وجدان هستند و باید با یکدیگر با روحیه ای برادرانه رفتار کنند.

ماده ی amnesty-poster۲
هر کس می تواند بی هیچ گونه تمایزی ، به ویژه از حیث نژاد ، رنگ ، جنس ، زبان ، دین ، عقیده ی سیاسی یا هر عقیده ی دیگر ، و همچنین منشاء ملی یا اجتماعی ، ثروت ، ولادت یا هر وضعیت دیگر ، از تمام حقوق و همه ی آزادی های ذکر شده در این اعلامیه بهره مند گردد.
به علاوه نباید هیچ تبعیضی به عمل آید که مبتنی بر وضع سیاسی ، قضایی یا بین المللی کشور یا سرزمینی باشد که شخص به آن تعلق دارد ، خواه این کشور یا سرزمین مستقل ، تحت قیمومیت یا غیر خودمختار باشد ، یا حاکمیت آن به شکلی محدود شده باشد.

ماده ی ۳
هر فردی حق زندگی ، آزادی و امنیت شخصی دارد.

ماده ی ۴
هیچ کس را نباید در بردگی یا بندگی نگاه داشت : بردگی و داد و ستد بردگان به هر شکلی که باشد ، ممنوع است.

ماده ی ۵
هیچ کس نباید شکنجه شود یا تحت مجازات یا رفتاری ظالمانه ، ضد انسانی یا تحقیر آمیز قرار گیرد.

ماده ی ۶
هر کس حق دارد که شخصیت حقوقی اش در همه جا به رسمیت شناخته شود.

ماده ی ۷
همه در برابر قانون مساوی هستند و حق دارند بی هیچ تبعیضی از حمایت یکسان قانون برخوردار شوند . همه حق دارند در مقابل هر تبعیضی که ناقض اعلامیه ی حاضر باشد ، و بر ضد هر تحریکی که برای چنین تبعیضی به عمل آید ، از حمایت یکسان قانون بهره مند گردند.

ماده ی ۸
در برابر اعمالی که به حقوق اساسی فرد تجاوز کنند ـ حقوقی که قانون اساسی یا قوانین دیگر برای او به رسمیت شناخته است ـ هر شخصی حق مراجعه ی مؤثر به دادگاه های ملی صالح را دارد.

ماده ی ۹
هیچ کس را نباید خودسرانه توقیف ، حبس یا تبعید کرد.

ماده ی ۱۰
هر شخص با مساوات کامل حق دارد که دعوایش در دادگاهی مستقل و بی طرف ، منصفانه و علنی رسیدگی شود و چنین دادگاهی درباره حقوق و الزامات وی ، یا هر اتهام جزایی که به او زده شده باشد ، تصمیم بگیرد.

ماده ی ۱۱
۱ ) هر شخصی که به بزه کاری متهم شده باشد ، بی گناه محسوب می شود تا هنگامی که در جریان محاکمه ای علنی که در آن تمام تضمین های لازم برای دفاع او تأمین شده باشد ، مجرم بودن وی به طور قانونی محرز گردد.
۲ ) هیچ کس نباید برای انجام دادن یا انجام ندادن عملی که در موقع ارتکاب آن ، به موجب حقوق ملی یا بین المللی جرم شناخته نمی شده است ، محکوم نخواهد شد. همچنین هیچ مجازاتی شدیدتر از مجازاتی که در موقع ارتکاب جرم به آن تعلق می گرفت ، درباره ی کسی اعمال نخواهد شد.

ماده ی ۱۲
نباید در زندگی خصوصی ، امور خانوادگی ، اقامت گاه یا مکاتبات هیچ کس مداخله های خودسرانه صورت گیرد یا به شرافت و آبرو و شهرت کسی حمله شود. در برابر چنین مداخله ها و حمله هایی ، برخورداری از حمایت قانون حق هر شخصی است.

ماده ی ۱۳
۱ ) هر شخصی حق دارد در داخل هر کشور آزادانه رفت و آمد کند و اقامت گاه خود را برگزیند.
۲ ) هر شخصی حق دارد هر کشوری ، از جمله کشور خود را ترک کند یا به کشور خویش بازگردد.

ماده ی ۱۴
۱ ) در برابر شکنجه ، تعقیب و آزار ، هر شخصی حق درخواست پناهندگی و برخورداری از پناهندگی در کشورهای دیگر را دارد.
۲ ) در موردی که تعقیب واقعاً در اثر جرم عمومی و غیر سیاسی یا در اثر اعمالی مخالف با هدف ها و اصول ملل متحد باشد ، نمی توان به این حق استناد کرد.

ماده ی ۱۵
۱ ) هر فردی حق دارد که تابعیتی داشته باشد.
۲ ) هیچ کس را نباید خودسرانه از تابعیت خویش ، یا از حق تغییر تابعیت محروم کرد.

ماده ی ۱۶
۱ ) هر مرد و زن بالغی حق دارند بی هیچ محدیتی از حیث نژاد ، ملیت ، یا دین با همدیگر زناشویی کنند و تشکیل خانواده بدهند. در تمام مدت زناشویی و هنگام انحلال آن ، زن و شوهر در امور مربوط به ازدواج حقوق برابر دارند.
۲ ) ازدواج حتماً باید با رضایت کامل و آزادانه ی زن و مرد صورت گیرد.
۳ ) خانواده رکن طبیعی و اساسی جامعه است و باید از حمایت جامعه و دولت بهره مند شود.

ماده ی ۱۷
۱ ) هر شخص به تنهایی یا به صورت جمعی حق مالکیت دارد.
۲ ) هیچ کس را نباید خودسرانه از حق مالکیت محروم کرد.

ماده ی ۱۸
هر شخصی حق دارد از آزادی اندیشه ، وجدان و دین بهره مند شود : این حق مستلزم آزادی تغییر دین یا اعتقاد و همچنین آزادی اظهار دین یا اعتقاد ، در قالب آموزش دینی ، عبادت ها و اجرای آیین ها و مراسم دینی به تنهایی یا به صورت جمعی ، به طور خصوصی یا عمومی است.

ماده ی ۱۹
هر فردی حق آزادی عقیده و بیان دارد و این حق مستلزم آن است که کسی از داشتن عقاید خود بیم و نگرانی نداشته باشد و در کسب و دریافت و انتشار اطلاعات و افکار ، به تمام وسایل ممکن بیان و بدون ملاحظات مرزی آزاد باشد.

ماده ی ۲۰
۱ ) هر شخصی حق دارد از آزادی تشکیل اجتماعات ، مجامع و انجمن های مسالمت آمیز بهره مند گردد.
۲ ) هیچ کس را نباید به شرکت در هیچ اجتماعی مجبور کرد.

ماده ی ۲۱
۱ ) هر شخصی حق دارد که در اداره امور عمومی کشور خود ، مستقیماً یا به وساطت نمایندگانی که آزادانه انتخاب شده باشند ، شرکت جوید.
۲ ) هر شخصی حق دارد با شرایط برابر به مشاغل عمومی کشور خود دست یابد.
۳ ) اراده ی مردم ، اساس قدرت حکومت است : این اراده باید در انتخاباتی سالم ابراز شود که به طور ادواری صورت می پذیرد. انتخابات باید عمومی ، با رعایت مساوات و با رأی مخفی یا به طریقه ای مشابه برگزار شود که آزادی رأی را تأمین کند.

ماده ی ۲۲
هر شخصی به عنوان عضو جامعه حق امنیت اجتماعی دارد و مجاز است به یاری مساعی ملی و همکاری بین المللی ، حقوق اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی ضروری برای حفظ حیثیت و کرامت و رشد آزادانه ی شخصیت خود را ، با توجه به تشکیلات و منابع هر کشور ، به دست آورد.

ماده ی ۲۳
۱ ) هر شخصی حق دارد کار کند ، کار خود را آزادانه برگزیند ، شرایط منصفانه و رضایت بخشی برای کار خواستار باشد و در برابر بی کاری حمایت شود.
۲ ) همه حق دارند که بی هیچ تبعیضی ، در مقابل کار مساوی ، مزد مساوی بگیرند.
۳ ) هر کسی که کار می کند حق دارد مزد منصفانه و رضایت بخشی دریافت دارد که زندگی او و خانواده اش را موافق حیثیت و کرامت انسانی تأمین کند و در صورت لزوم با دیگر وسایل حمایت اجتماعی کامل شود.
۴ ) هر شخصی حق دارد که برای دفاع از منافع خود با دیگران اتحادیه تشکیل دهد و یا به اتحادیه های موجود بپیوندد.

ماده ی ۲۴
هر شخصی حق استراحت ، فراغت و تفریح دارد و به ویژه باید از محدودیت معقول ساعات کار و مرخصی ها و تعطیلات ادواری با دریافت حقوق بهره مند شود.

ماده ی ۲۵
۱ ) هر شخصی حق دارد که از سطح زندگی مناسب برای تأمین سلامتی و رفاه خود و خانواده اش ، به ویژه از حیث خوراک، پوشاک ، مسکن ، مراقبت های پزشکی و خدمات اجتماعی ضروری برخوردار شود ؛ همچنین حق دارد که در مواقع بی کاری، بیماری ، نقض عضو ، بیوگی ، پیری یا در تمام موارد دیگری که به عللی مستقل از اراده ی خویش وسایل امرار معاشش را از دست داده باشد ، از تأمین اجتماعی بهره مند گردد.
۲ ) مادران و کودکان حق دارند که از کمک و مراقبت ویژه برخوردار شوند. همه ی کودکان ، اعم از آن که در پی ازدواج یا بی ازدواج زاده شده باشند ، حق دارند که از حمایت اجتماعی یکسان بهره مند گردند.

ماده ی ۲۶
۱ ) هر شخصی حق دارد که از آموزش و پرورش بهره مند شود. آموزش و پرورش ، و دست کم آموزش ابتدایی و پایه باید رایگان باشد. آموزش ابتدایی اجباری است . آموزش فنی و حرفه ای باید همگانی شود و دست یابی به آموزش عالی باید با تساوی کامل برای همه امکان پذیر باشد تا هر کس بتواند بنا به استعداد خود از آن بهره مند گردد.
۲ ) هدف آموزش و پرورش باید شکوفایی همه جانبه ی شخصیت انسان و تقویت رعایت حقوق بشر و آزادی های اساسی باشد. آموزش و پرورش باید به گسترش حسن تفاهم ، دگرپذیری و دوستی میان تمام ملت ها و تمام گروه های نژادی یا دینی و نیز به گسترش فعالیت های ملل متحد در راه حفظ صلح یاری رساند.
۳ ) پدر و مادر در انتخاب نوع آمزش و پرورش برای فرزندان خود ، بر دیگران حق تقدم دارند.

ماده ی ۲۷
۱ ) هر شخصی حق دارد آزادانه در زندگی فرهنگی اجتماع سهیم و شریک گردد و از هنرها و به ویژه از پیشرفت علمی و فواید آن بهره مند شود.
۲ ) هر کس حق دارد از حمایت منافع معنوی و مادی آثار علمی ، ادبی یا هنری خود برخوردار گردد.

ماده ی ۲۸
هر شخصی حق دارد خواستار برقراری نظمی در عرصه ی اجتماعی و بین المللی باشد که حقوق و آزادی های ذکر شده در این اعلامیه را به تمامی تأمین و عملی سازد.

ماده ی ۲۹
۱ ) هر فردی فقط در برابر آن جامعه ای وظایفی بر عهده دارد که رشد آزادانه و همه جانبه ی او را ممکن می سازد.
۲ ) هر کس در اعمال حقوق و بهره گیری از آزادی های خود فقط تابع محدودیت هایی قانونی است که صرفاً برای شناسایی و مراعات حقوق و آزادی های دیگران و برای رعایت مقتضیات عادلانه ی اخلاقی و نظم عمومی و رفاه همگانی در جامعه ای دموکراتیک وضع شده اند.
۳ ) این حقوق و آزادی ها در هیچ موردی نباید برخلاف هدف ها و اصول ملل متحد اعمال شوند.

ماده ی ۳۰
هیچ یک از مقررات اعلامیه ی حاضر نباید چنان تفسیر شود که برای هیچ دولت ، جمعیت یا فردی متضمن حقی باشد که به موجب آن برای از بین بردن حقوق و آزادی های مندرج در این اعلامیه فعالیتی انجام دهد یا به عملی دست بزند.