چرا دنیا چنین پرآشوب و آشفته است؟!

چرا هیچ چیز در جای خود قرار ندارد؟!

چرا بیشتر مردم دنیا مبهوت و سردرگم اند و به عنوان نمونه در آمریکا ـ مدعی داشتن بهترین دموکراسی دنیا ـ ، به پدیده هایی چون برنی ساندرز از یک سو و دونالد ترامپ از سوی دیگر رو می آورند؟!

چرا روز به روز فشار مالیاتی بر قشرهای دارای درآمد کم و متوسط افزایش می یابد و به عکس ثروتمندان راه های گریز بیشتری برای پرداخت مالیات می یابند؟!

چرا فساد روز به روز فراگیرتر می شود و گویی می رود که به صورت پدیده ای جهانی سراسر دنیا را فرا گیرد؟!

چه باید ـ یا می توان ـ کرد؟!

اینها بخشی از پرسش هایی است که کم و بیش در ذهن بیشتر ما شکل می گیرد و تلاش ذهنی ناموفق در یافتن پاسخ به گسترش اضطراب، نگرانی، افسردگی، روان پریشی، اعتیاد، ارتکاب انواع جرایم و… منجر می شود.

این هفته، انتشار انبوهی از اسناد افشاگرانه، ظاهرا کوششی برای پاسخگویی به بخشی از این پرسش های بی پاسخ بود. به گزارش تارنمای “بی بی سی” فارسی در ۵ آوریل: «انتشار تعداد زیادی سند محرمانه نشان می دهد که قدرتمندان و ثروتمندان چگونه با استفاده از گریزگاه های مالیاتی ثروت خود را مخفی می کنند. این اسناد از یکی از پنهان کارترین شرکت های دنیا درز کرده، بنگاهی حقوقی در پاناما که “موساک فونسکا” نام دارد.»

در ادامه گزارش “بی بی سی” نیز آمده است: «این اسناد مشخص می کند که مشتری های موساک فونسکا چگونه از پرداخت مالیات فرار می کردند، تحریم ها را دور می زدند و دست به پول شویی می زدند. در این اسناد از برخی از نزدیکان ولادیمیر پوتین، رییس جمهوری روسیه، شوهر خواهر رییس جمهوری چین، روسای جمهوری اوکراین و آرژانتین، پدر [درگذشته] دیوید کامرون، نخست وزیر انگلستان، سه تن از فرزندان نواز شریف، نخست وزیر پاکستان و نخست وزیر ایسلند نام برده شده است.»

افشای اسناد پاناما به برگزاری تظاهراتی علیه زیگموند گونلاگسون، نخست وزیر ایسلند منجر شد که او را وادار به استعفا کرد.

“اسناد پاناما” شامل ۱۱.۵ میلیون سند است که توسط روزنامه آلمانی زود دویچه زایتونگ به دست آمده و در اختیار یک “کنسرسیوم بین المللی روزنامه نگاری تحقیقی” (ICIJ) قرار گرفته که با همکاری خبرنگارانی از ۱۰۷ کشور، از جمله روزنامه ی گاردین انگلستان انتشار یافته است.

هماهنگی رسانه ای و سروصدایی که افشای این اسناد به پا کرده شک برانگیز است. اسناد از بایگانی یک شرکت خدمات حقوقی در پاناما به دست آمده که در سراسر دنیا صدها ـ اگر نه هزاران ـ مانند آن وجود دارد و در چهارچوبی به ظاهر حقوقی و قانونی کار می کنند. به دنبال افشای این اسناد، این شرکت نیز اعلام کرده که همه کارهایش کاملا قانونی بوده و حتی علیه افشای اسناد شکایت کرده است.

اگر چنین است ـ که به نظرمی آید باشد -، پس دلیل این هیاهوی رسانه ای چیست و گرد و خاکی که برپا می کند، می خواهد چه چیز را پنهان نماید؟!

گزارش ۱۷ فروردین تارنمای “رادیو زمانه” با عنوان “بوی ناخوشایند اوراق پاناما” کوششی برای پاسخگویی به این پرسش است: «ماجرای افشای فساد عظیمی که با عنوان “اوراق پاناما” وارد تاریخ می شود، در رأس خبرهای جهان است. هر روز سندهایی در کانون توجه قرار می گیرد و بحث ها را داغ می کند. در این میان نباید از تفسیرهایی غافل شد که خلاف جریان عمل می کنند و به ویژه هشدار می دهند نسبت به تمرکز این یا آن فرد یا حکومت، که بدون افشای اسناد پاناما هم آبرویی ندارند، و هم زمان بی توجهی به آن شبکه ای از بانک ها و کارتل های بین المللی که زیرساخت تبهکاری ها را فراهم می کنند.»

تارنمای “رادیو زمانه” نوشتاری از نویسنده ای به نام کریگ ماوری، دیپلمات و سفیر پیشین بریتانیایی منتشر کرده که در بخشی از آن آمده است: «در اسناد افشا شده صحبتی از سود دفتر حقوقی “موساک فونسکا” از قِبلِ کمپانی های بزرگ یا میلیاردرهای غربی نیست که جزو مشتریان اصلی آن هستند. [روزنامه] گاردین هم به سرعت اطمینان می دهد که “مقدار زیادی از اسناد لو رفته خصوصی خواهد ماند”. چه انتظاری داشتید؟ ارزیابی و انتشار اطلاعات توسط “کنسرسیوم بین المللی روزنامه نگاران تحقیقی” (ICIJ) انجام می شود، گروهی که نامشان طنینی خودنمایانه و مسخره دارد، توسط “مرکز یکپارچگی عمومی” (CPI) حمایت مالی و هدایت می شود. در بین حامیان مالی این موسسه، این نام ها دیده می شوند: بنیاد فورد، بنیاد کارنگی، بنیاد خانواده راکفلر، بنیاد ویل کیت گیلوگ و بنیاد جامعه باز (سوروس). بنابراین، لطفا و ترجیحا منتظر افشای بی دریغ سرمایه داری غربی نباشید. اسرار کثیف شرکت های غربی همچنان سربسته خواهند ماند… رسانه های عمومی بریتانیا مانند گاردین و بی بی سی دسترسی اختصاصی به مجموعه اطلاعات دارند، اما نه شما و نه من مجاز به دیدن آن نخواهیم بود».

در ادامه نوشتار، نویسنده به نکته ای اشاره می کند که می تواند رمز گشای مسئله باشد. این که جنجال رسانه ای بیش از آن که جنبه افشاگرانه – که افکار عمومی تشنه آن است ـ داشته باشد، نقش برپا کردن گرد و خاکی را دارد که عاملان اصلی را از نظرها پنهان می کند: «کاملا روشن است که روسیه و چین فاسد هستند، لازم نیست کسی این موضوع را بار دیگر یادآوری کند. اما چرا نگاهی به چیزهای آشفته درغرب انداخته نمی شود تا بتوان آنها را افشا کرد؟»

بعید به نظر می رسد که “اسناد پاناما” بتواند عاملی موثر در پاسخگویی به پرسش های مطرح در دنیای پرآشوب و آشفته کنونی باشد و بیشتر می توان پذیرفت که نقش پرده ی غبار را دارد!

* شهباز نخعی نویسنده در حوزه ی مسائل سیاسی، ساکن اروپا و از همکاران شهروند است.

Shahbaznakhai8@gmail.com