دومین رهبر جمهوری اسلامی بر خلاف سلف خویش، شهوت زیادی برای سخنرانی و خودنمایی دارد. البته کثرت‌ سخنرانی به معنای تنوع موضوعات و علاقه رهبر برای واکاوی مسائل و مشکلات فراوانی که مردم با آنها سر و کار دارند نیست بلکه او تنها به دنبال اثبات “حقانیت” و “بصیرت” خویش است و در این راه از تسلط نسبی بر فن سخنوری بهره می گیرد . طرفه آن که علیرغم‌گستردگی مفاسد، تباهی ها و عقب ماندگی های ناشی از مدیریت فاسد و بی کفایت داخلی، معمولا بخش عمده ای از سخن‌پراکنی های خامنه ای بر امور خارجی و‌ نقش “دشمن خارجی” در گرفتاری های روزمره مردم تمرکز دارد.

همچنین در تمام سال های گذشته ، برخورد او با مسائل ‌داخلی به جای تاثیر پذیری از واقعیت های ملموس، از شیفتگی یا نفرت او نسبت به جناح های سیاسی نشأت گرفته است. خامنه ای هر گاه لازم‌ بوده برای تقویت زیردستان محبوب خود، نه تنها در برابر بزرگترین مفاسد سکوت کرده، بلکه دیگران را نیز از اعتراض برحذر داشته است. اما آنگاه که تصمیم‌ او تخریب یا بدنام ‌کردن اشخاص و جناح هایی بوده، حتی تبدیل کاه به کوه را مجاز دانسته است. ماجرای حقوق های چند ده میلیونی، رسوایی بزرگی برای دولت روحانی است اما بی تردید در مقایسه با “کوه مفاسد اقتصادی و سیاسی”  که در دوره رهبری خامنه ای به وجود آمده، کاهی بیش نیست.

در عین حال رهبر جمهوری اسلامی که حامی اصلی کوه فساد در سه دهه گذشته بوده، با حرارت هر چه بیشتر در مورد حقوق های غیر متعارف سخن می گوید. نکته جالب این که او از یک سو احساسات عمومی را علیه دولت بر می انگیزد و از سوی دیگر نگاه ایدئولوژیک و فریب کارانه خویش را تبلیغ می نماید. خامنه ای به خوبی می داند اگر بر مجموع ارقام‌ جابجا شده در جریان حقوق های نجومی تاکید کند، بلافاصله مردم به یاد ارقام بسیار بزرگتری می افتند که در سه دهه گذشته با حمایت او حیف و میل شده است.‌ پس در این موضوع نیز فریب کاری پیشه کرده و تنها از جنبه تجمل گرایی و اشرافیت به موضوع می پردازد. او بدون آنکه از حیف و میل اموال عمومی در جریان حقوق های غیرمتعارف ابراز تاسف کند از تجمل گرایی و اشرافی گری بعضی مدیران ‌دولتی اعلام انزجار کرد.‌ موضعگیری خامنه ای در این موضوع بار دیگر نشان داد که دغدغه های رهبرجمهوری اسلامی و آنچه او را رنج می دهد با آنچه که موجب نگرانی مردم ‌است تفاوت دارد. پس شاید وظیفه ما آن‌ باشد که ابعادی از حیف و میل ها را مورد بررسی قرار دهیم که خامنه ای از ورود به آن پرهیز می نماید.

protest-iran

 ماجرای حقوق های غیرمتعارف، دو بعد دارد. خروج‌ مبالغ قابل توجه از جیب مردم و رانت خواری تعدادی مدیر دولتی.‌ فشار افکار عمومی و اراده رهبر برای تخریب دولت باعث شد که بعد دوم ‌تا حدود زیادی متوقف شود. اما آنچه که همچنان پابرجاست منافذی از بیت المال است که همچنان حیف و میل اموال عمومی را میسر می کند.‌ اگر از این زاویه به موضوع نگاه شود مهم‌ترین ‌فیش حقوقی که باید منتشر شود به رهبر جمهوری اسلامی تعلق دارد. مهم ‌نیست که او در ماه چقدر برای گذران زندگی شخصی خود و اعضای خانواده “علی خامنه ای”،  به صورت مستقیم ‌هزینه می کند. حتی اگر داستانسرایی های اطرافیان و حقوق بگیران رهبر در خصوص زهد شخصی او صحت داشته باشد، باز هم‌ آنچه از اموال عمومی صرف ارضای خواسته های او می گردد قطعا یکی از بالاترین رقم ها در سطح رهبران سیاسی جهان است. فلان‌ دیکتاتور در یکی از نقاط جهان، پول های ملت را صرف کلکسیون‌خودروهای رنگارنگ‌ و کاخ های پر زرق و برق می کند و دیگری پول ملت خود را در راه‌ توسعه‌حرم‌سرا چپاول می نماید، اما کلکسیون دست بوسانی که به امید مواجب گرفتن از خامنه ای از سراسر جهان‌ گرد هم ‌آمده اند صدها و هزاران‌ برابر بیش از کلکسیون‌سازی سایر دیکتاتورها خرج روی دست ملت ایران می گذارد.

اگر شهوترانی جسمی فلان‌رهبر، تعدادی زن و دختر را قربانی و هزینه های مالی بر خزانه کشورشان تحمیل می کند شهوات روحی خامنه ای از یکسو ملتی را اسیر و تحقیر نموده و از سوی دیگر هزینه هایی غیر قابل باور روی دست دهها میلیون ایرانی نیازمند می گذارد.

اگر خود خواهی فلان دیکتاتور، موجب در گیری هایی در داخل کشورش می شود بیماری روحی خامنه ای، سالهاست که ایران را در حالت جنگی قرار داده که علاوه بر تحمیل فشارهای روحی بر مردم‌، میلیاردها دلار هزینه مستقیم و غیر مستقیم به سایر ریخت و پاش های کشور می افزاید.‌

اگر ویژه خواری فرزندان ‌و بستگان‌فلان ‌دیکتاتور خون ملتش را‌ به جوش می آورد بسیاری از ایرانیان هر روز تا مرز جنون پیش می روند زیرا یک روز ‌‌با گوش خود اعتراف شیخ حسن‌نصراله به چپاول نامحدود از دارایی های ایران‌‌ را می شنوند و روز دیگر از اخبار مربوط به میلیاردها دلار کمک‌مستقیم‌ایران‌به بشار اسد آگاهی پیدا می کنند.

راستی فیش حقوقی دهها میلیونی فلان ‌مدیر، شامل چه ارقامی است که این همه فریاد به دنبال داشته است؟ در این فیش ها مبالغی وجود دارد که حتی درصدی از آن شامل حال سایر حقوق بگیران نمی شود. به عبارت دیگر برای تامین رفاه و رضایت این‌مدیران، ارقامی غیرمتعارف از بودجه عمومی در اختیار آنان قرار می گیرد. با این تعریف از حقوق های غیرمتعارف به نظر می رسد رسوا کننده ترین ‌فیش به رهبر جمهوری اسلامی تعلق دارد. زیرا برای ارضای تمنیات و شهوات جسمی و روحی او تاکنون مبالغی هزینه شده که هم در طول تاریخ ایران بی سابقه است، هم یافتن نمونه مشابه آن در سایر کشورها، به راحتی امکان پذیر نخواهد بود.‌

به گمانم پرداختن غیر متعارف خامنه ای به این موضوع، علاوه بر تلاش برای تخربب دولت، با هدف انحراف افکار عمومی از فیش حقوقی رهبر صورت می گیرد تا ‌کسی نپرسد مبلغ مخفی در فیش حقوقی رهبر چقدر است و هزینه هایی که برای تامین لذایذ خامنه ای صرف می شود مبتنی بر کدام‌ منطق مدیریتی است.

سید مجتبی واحدی

سیاست‌مدار، روزنامه نگار و مشاور ارشد مهدی کروبی است که از سال ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۶ رئیس دفتر مهدی کروبی بوده‌است و از سال ۱۳۷۹ تا دی ۱۳۸۸، سردبیری روزنامه اصلاح طلب آفتاب یزد را بر عهده داشته‌است. از دیگر سوابق او، معاونت وزارت دارایی از سال ۱۳۶۷ و مشاور رسانه‌ای و مطبوعاتی مهدی کروبی در مجلس ششم و انتخابات ریاست جمهوری ایران (۱۳۸۴) می‌باشد. مجتبی واحدی پس از حصر خانگی مهدی کروبی در بهمن ماه ۱۳۸۹، به عنوان سخنگو و مشاور ارشد مهدی کروبی در خارج از ایران در حمایت از جنبش سبز فعالیت می‌کند.