آشتی با حیوانات
برای دومین سال متوالی، شنبه ۲۷ آگوست ۲۰۱۶، هزاران نفر به خیابان های ژنو آمدند تا به سیاستمداران و مقامات مستقر در سازمان ملل بگویند:
“انسان اشرف مخلوقات نیست.”
آمدند که بگویند، “جنس گرایی، نژادپرستی، و نوع برترباوری، ایدئولوژی های عادلانه ای نیستند.”
آمدند که بگویند، “انسان تنها مخلوقی نیست که احساس دارد، بنابراین ما باید به زندگی و منافع سایر موجوداتی که با ما کره ی زمین را سهیم هستند، احترام بگذاریم.”
بگویند، “تمام مخلوقات روی زمین برابرند.”
همین الان که اینها را می خوانید، ممکن است لبخند تمسخر روی لبتان نشسته باشد. ممکن است در دل نق بزنید که “ای بابا، همه کارهای دنیا درست شده، فقط احترام به حیوانات مونده”، ممکن است فکر کنید این هزاران نفر که در خیابان های ژنو آمده اند، از روی شکم سیری ست و مسئله ی دیگری برایشان نمانده. اینکه نمی دانند شکم گرسنه سر بر بالش گذاشتن یعنی چه؟ نمی دانند جنگ و آوارگی و پناهندگی چه حس و حالی داره. اینکه، حکومت های درست و حسابی دارند که حالا می توانند برای حقوق حیوانات تظاهرات کنند و دستگیر هم نشوند.
خوب، همه ی اینها بخشی از واقعیات را در خود دارد، ولی اگر بدانید همین حقوق حیوانات چقدر به تمام مسائل زندگی ما ربط پیدا می کند، شاید لبخند تمسخرتان محو شود.
نمی خواهیم زیاد وارد جزئیات شویم، تنها به اشاره ای بسنده می کنیم، خودتان می توانید جستجو کنید و بیشتر بیابید.
سلامت روانی و نقش آموزش و پرورش
بعضی از مردم فکر می کنند وقتی جوان ترها دست به آزار و اذیت حیوانات می زنند، این هم مرحله ای از زندگیست که باید از آن عبور کنند. در حالی که، بچه ها و جوان هایی که نسبت به حیوانات خشن و بی رحم هستند به ندرت همان جا متوقف می شوند. اعمال بی رحمانه و خشونت آمیز نسبت به حیوانات مدت هاست که از نشانه های گرایش به روان رنجوری های خطرناک محسوب می شود.
خشونت و بی رحمی نسبت به حیوانات در تنهایی صورت نمی گیرد، بلکه در شبکه ای از روابط خانوادگی آشفته و به هم ریخته اتفاق می افتد. برای مثال، بی رحمی و خشونت نسبت به حیوانات غالباً در خانه هایی یافت می شود که کودک آزاری و خشونت خانگی در آن حضور دارد.
تعداد زیادی از مطالعات روان شناختی نشان می دهد که رابطه آشکاری بین خشونت نسبت به حیوانات در کودکی و بزهکاری های بعدی وجود دارد، و در بعضی موارد، این اعمال زمینه ساز کودک آزاری بوده اند.
یکی از تحقیقات این چنینی، مطالعه کلرفتوس روی “خشونت نسبت به حیوانات در دوره کودکی در میان بزهکاران و غیر بزهکاران” است. مطالعه کلرفتوس، علاوه بر آن که ارتباط قوی و محکم میان حیوان آزاری در کودکی و رفتارهای ضد اجتماعی و خشونت های آتی را به اثبات رساند، بر این نیاز مهر تاکید زد که محققان، پزشکان بالینی و رهبران اجتماعی باید نسبت به اهمیت حیوان آزاری در کودکی مراقب و گوش به زنگ باشند.
کودکانی که طوری تربیت می شوند که عدالت، مهربانی و ترحم نسبت به حیوانات را گسترش دهند، در رابطه با یکدیگر عادل تر، مهربان تر و با ملاحظه تر هستند. پرورش شخصیت جوانان در همین راستا، نتیجه اش مردان و زنانی دلسوزتر است که: انسان تر و نسبت به قانون وفادارتر و مطیع تر هستند ـ و از هر جنبه، شهروندانی با ارزش تر محسوب می شوند.
موفقیت آمیزترین راه برای آموزش های انسانی در مدارس ایجاد یک برنامه منطقی، قابل فهم و گسترده است که به عنوان بخشی از ساختار برنامه درسی، عنوان هایی مثل حمایت های اجتماعی، محیطی (محیط زیستی) و حیواناتی را در بر بگیرد.
محیط زیست و نقش دامداری صنعتی در گرمایش زمین
نقطه جدی آغاز گرمایش زمین با صنعتی شدن بشر برای تولید انبوه و تبلیغ برای مصرف هرچه بیشتر محصولات شروع شد.
با رشد بی سابقه جمعیت و تبلیغ گوشت و صنایع وابسته به آن به عنوان غذای انسان، به تبع تقاضا برای عرضه آن نیز افزایش یافت. از این جهت دامداری های سنتی که معمولاً دام ها به صورت آزادانه تری نسبت به امروز در محیطی نسبتاً باز قرار داشتند از بین رفت و به جهت صرفه اقتصادی بیشتر این مکان ها همواره کوچکتر و فشرده تر شد. به این ترتیب دامداری های کوچکی که به صورت سنتی اداره می شدند تبدیل به دامپروری های صنعتی همچون کارخانه هایی با حداقل امکانات برای حداکثر بهره برداری از حیوانات شدند. اما امروزه دامپروری صنعتی با تمام چشم پوشی های انجام شده در جهت عدم نمایش واقعیت ها، تبدیل به اصلی ترین عامل در بحران گرمایش زمین شده است.
در سال ۲۰۰۶ میلادی بخش خواربار و کشاورزی سازمان ملل متحد (FAO) گزارشی را تحت عنوان «سایه بلند احشام» در ۴۰۸ صفحه منتشر کرد. این تحقیق بیان می کرد که دام ها نقش ۱۸ درصدی در تولید گرمایش زمین دارد، اما نکته قابل تاملی که در خود گزارش نیز بدان اشاره شده بود این است که در واقع تاثیر ۱۸ درصدی دام ها در گرمایش زمین سهم بیشتری از دی اکسید تولید شده توسط وسایل نقلیه دارد.
حیوانات نشخوار کننده در روند هضم غذای خود گاز متان تولید می کنند. این گاز همواره به صورت های مختلف از این حیوانات خارج شده و در جو زمین منتشر می شود. گفته می شود که یک گاو بالغ در طول یک سال معادل خودرویی معمولی که نزدیک به دو بار دور کره زمین را دور بزند موجب انتشار گاز گلخانه ای می شود. همچنین فضولات و کودهای حیوانی سهم بسیار زیادی در گرمایش زمین دارند، زیرا این ضایعات تولید گاز اکسید نیتروژن را می کنند که ۲۸۹ بار قوی تر از دی اکسید کربن است و ماندگاری زیادی برابر با ۱۱۴ سال را در جو زمین دارد.
اخیراً محققانی از موسسه «World Watch» گزارش معتبر دیگری را با عنوان «دام و تغییرات آب و هوایی» منتشر کرده اند که با بررسی ها و محاسبات انجام شده در آن تاثیر دام ها بر آب و هوای کره زمین حداقل ۵۱ درصد برآورد شده است. در این گزارش موارد دیگری از تخریب ها و آلودگی های اصلی و فرعی انواع حیوانات در پرورش صنعتی که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم بر محیط زیست و گرمایش زمین تاثیر می گذارند محاسبه شده است.
تحقیقات سازمان ملل نشان می دهند که از سال ۱۹۵۰ تا ۲۰۰۰ میلادی جمعیت جهان کمی بیشتر از ۲ برابر شده و تولید گوشت به ۵ برابر رسیده است. در ادامه پیش بینی می شود که تا سال ۲۰۵۰ میلادی جمعیت به ۹ میلیارد نفر و تولید گوشت به دو برابر مقدار کنونی برسد که به تبع آلودگی های زیست محیطی اعم از انتشار گازهای گلخانه ای نیز به دو برابر مقدار کنونی می رسد.
رفتار غیرانسانی با حیوانات در دامداری های صنعتی
در تارنمای پناهگاه حیوانات وفا در قزوین، آمده است:
سالانه، حدود”۶۵ میلیارد” حیوان برای تولید گوشت، تخم مرغ، و فرآورده های لبنی کشته می شوند. بسیاری از این حیوانات در مزارع صنعتی پرورش می یابند، آنها در محوطهای کوچک نگهداری می شوند و تولید مثل می کنند و با سرعت بالا و در حجم زیاد پرورش پیدا می کنند به طوریکه بسیاری از آنها به معنای واقعی کلمه تا حد مرگ رنج می برند. حتی حیوانات پرورش یافته در مزارع کوچک خانوادگی هم از تحمل بسیاری از این سوء استفاده ها مستثنا نیستند. صرفنظر از اینکه چگونه آنها پرورش می یابند ، تمام حیواناتی که به عنوان مواد غذایی پرورش می یابند با کشتاری وحشتناک روبرو هستند.
شرح کوتاهی از وضعیت حیوانات اسیر
“گوساله ها” به محض تولد از مادر جدا می شوند زنجیری به گردنشان انداخته شده و به مدت ۱۶ هفته در جعبه های چوبی تنگ که جای تکان خوردن ندارند حبس می شوند. آنها از خوردن غذای طبیعی خود یعنی آب و علوفه محروم بوده و همچنین از راه رفتن، تنفس هوای تازه و بهره بردن از نور آفتاب و عشق مادری محروم می باشند.
“گاوهای شیرده” با پمپاژ مدام هورمون های رشد به بدنشان و حاملگی های اجباری جهت تولید شیر در عذاب و شکنجه دائمی به سر می برند. پس از افت و کاهش فرآوری شیر و لبنیات، بسوی کشتارگاه فرستاده می شوند.
خوک های ماده به مدت ۳ سال مدام در جعبه های فلزی اندازه بدن خودشان حامله نگهداری می شوند. این جعبه ها آنقدر کوچک هستند که خوک ها امکان تکان خوردن را هم ندارند. بچه خوک ها بعد از دو هفته از مادر گرفته میشوند تا خوک ماده مجددا با روش تلقیح مصنوعی حامله شود.
“مرغ های تخم گذار”به تعداد ۵تا۷ عدد روی هم و بطور فشرده در قفس های مفتولی کوچک (به اندازه یک روزنامه تا شده) قرارداده می شوند که این ازدحام باعث کنده شدن پاها و ریختن پرهای آنها می شود. با باز شدن تخم ها.. جوجه های نر روانه کیسه های زباله یا دستگاه های چرخ گوشت می شوند، محلی که به کندی و زیر تنه برادران خود خفه و زجرکش و له می شوند.
حمل و نقل حیوانات به کشتارگاه ها به طور وحشیانه و متراکم در کامیونها، بدون دادن غذا و آب انجام می شود. بسیاری از آنها در طول مسیرهای طولانی تلف می شوند.
برطبق تحقیقات ۱۰ ساله بازرسان انجام شده در کشتارگاه ها و مصاحبه با کارگران، بارها مشاهده شده که حیوانات قبل از بیهوشی پوستشان کنده شده و اجزاء بدنشان تکه شده و با شکنجه فراوان کشته شده و می شوند.
“ما دنیای مهربان تری را تجسم می کنیم که در آن، حیوانات، دیگر به عنوان کالا دیده نشده و برای گوشت و محصولاتشان پرورش داده نمی شوند.”
قبلا در همین صفحه از رنج و درد حیوانات آزمایشگاهی نوشته بودیم، آنها که شکنجه می شوند تا جیب کمپانی های لوازم آرایشی پر پول شود. قبلا از درد و رنج حیواناتی که برای پوستشان کشته می شوند، نوشته بودیم.
ما هر حیوان روی زمین را فقط از دید بهره کشی و منفعت خودمان نگاه می کنیم. یکی را می کشیم و می خوریم، پوست خز آن یکی را می کنیم و می پوشیم، پر آن دیگری را در بالش مان می ریزیم، پوست آن یکی را کیف و کفش می کنیم، آن یکی را بار بر دوشش می گذاریم، دیگری را در سیرک ها از هویت حیوانی اش خارج کرده و به رقص وادار می کنیم. آن یکی را در میدان گاوبازی با تیرهای سهمگین می کشیم و اسمش را ورزش و تفریح می گذاریم.
ما ـ انسان ـ داریم با رفتارهایمان کره ای که در آن ساکن هستیم، به ویرانی و نابودی می کشیم.
با این همه آیا فکر می کنید “بشر اشرف مخلوقات است”؟
مهاتما گاندی رهبر استقلال هند می گوید: بزرگی یک ملت و پیشرفت اخلاقی اش را میتوان از روی نحوۀ رفتار آن ملت با حیوانات مورد قضاوت قرار داد.
ورود دو مسافر کوچولوی “وفا” به تورنتو
یکی از مشکلات سال های اخیر در ایران و در رابطه با حیوانات خانگی، خرید و فروش انواع حیوانات کوچکی است که برای گروهی کالا محسوب می شوند و برای گروهی دیگر بازیچه.
گروه دوم که معمولا برای اولین بار است که مسئولیت موجود زنده ای را به عهده می گیرد، با رویارویی با مشکلی هر چند کوچک اسباب بازی خود را به دور میاندازد. کسی به دلیل مشکلات قانونی، کسی به بهانه ی اعتراض همسایه و دیگری به سبب گرانی مخارج، سگ یا گربه ی خود را راهی خیابان و بیابان دربدری می کند.
در این میان پناهگاه هایی چون “وفا”، با تمام مشکلاتی که دارند، خانه ی این بی پناه ها می شوند.
با توجه به اینکه پناهگاه ها معمولا محل زندگی سگ های بزرگی هستند که شرایط را بهتر تحمل می کنند، وفا تا آنجا که می تواند سگ های کوچک را به خانواده های مناسب می فرستد. هر گاه که در ایران خانه یی مناسب پیدا نشود، و شرایط آمدن به این سوی آبها باشد، وفا با کمک نیکوکاران و مسافران داوطلب بعضی از آنها را به کانادا، آمریکا و گاهی اروپا می فرستد.
در یکی از روزهای آگوست گروهی از اعضای دوستان وفا در کانادا به فرودگاه پیرسون رفتند تا خوش آمد گوی رمی و کاسپر شوند. آفرین، میشل، فریماه، امیر و بهمن با همکاری کار تحویل سگها را از مسافر عزیز و گرامی آقای علیپور انجام دادند. دادن آب و غذا به مسافرهای وفا همیشه نخستین کاری ست که باید کرد. گرفتن عکس و ناز شدن و بغل کردن و مورد توجه آشنا و غریبه شدن هم از کارهای سگهای تازه وارد شده به کانادا بود.
رمی و کاسپر بعد از ساعتی سوار بر ماشین فریماه برای یک مهمانی یک هفتهای به خانه ی او رفتند.
فریماه تجربه ی میزبانی اش را چنین تعریف می کند:
سلام. به عنوان عضوی از گروه دوستان وفا در کانادا، بارها در استقبال، جابجایی و مواظب کوتاه مدت از سگ های عزیز وفا شرکت داشته ام، اما هم خانه شدن با این سگ های سختی کشیده تجربه ای متفاوت است. سگ هایی که در زندگی کوتاه خود سختی های بسیار کشیده، گرسنگی، تشنگی، ترس و دربدری را تجربه کردهاند و همه ی این بلاها را موجودی چون من، چون ما، بر سر آنها آورده است. از لحظه ای که دستت را بر پوست شان احساس می کنند، دوستت می شوند. همان دوستی که همیشه آرزو داشته ای و هیچگاه نداشته ای.
پا گذاشتن روی چمن های خنک، به پارکی برای قدم زدن رفتن، سنجابی را دنبال کردن بهشتی می شود برای موجودی که چون من و شما حق زندگی دارد.
همان لحظه ای که روی تشکی تمیز و نرم می نشینند، و یا زمانی دهان به غذایی در ظرفی تمیز می برند و یا وقتی که توپی کوچک را بر دهان می گیرند، تو می فهمی چه ظلم زیادی بر آنها رفته است.
همسایه ی کانادایی من می گفت تا به حال سگ هایی به این خوبی و مهربانی ندیده است. او می گفت چشم های رمی و کاسپر لبریز از احساس قدردانی ست. همسایه ی من حتی نمی تواند تصور کند که گوش بسیاری از سگ های سرزمین ما بریده شده اند و لنگان، لنگان راه رفتن انگار بخشی از طبیعت گربه هاست.
رمی و کاسپر در هفته ای که با من و خانواده ام هم خانه شدند، رسم دوستی، شاکر بودن، رضایت و شاد زیستن را به ما یادآور شدند. آنها به ما نشان دادند که در دنیای سیاه امروزی میتوان به کورسوی چراغی امیدوار بود، خوش زندگی کرد و خوش زندگی داد. آنها به ما شاد شدن با بهانه های کوچک را آموختند. از این به بعد پرواز هر شاپرک کوچکی، افتادن هر برگی از شاخه و یا هر باران ناگهانی من را چون کاسپر و رمی شاد می سازد.
آنها از خانه ی ما، با تکه یی از دلمان رفتند. مبارک شان باد.
فریماه شایگان ـ گوئلف
اگر دوست دارید که عضو ی از دوستان وفا در کانادا باشید، به صفحه ی فیسبوک ما پیام دهید.
* دوستداران وفا، گروهی هستند در تورنتو متشکل از حامیان و داوطلبان “پناهگاه حیوانات وفا” که در ایران، در دو شعبه (هشتگرد کرج و قزوین)، نگهداری از سگ های بی سرپناه را برعهده دارد.
Facebook: Friends of Vafa in Canada
www.vafashelter.com