دادخواهی نه از برای انتقام که چراغ راه آینده است
شهروند- نسرین الماسی: در سال ۲۰۱۳ مجلس فدرال کانادا، کشتار تابستان ۶۷ در ایران را که طی آن هزاران زن و مرد زندانی توسط رژیم جمهوری اسلامی در سکوت کامل رسانه ها و بی خبری خانواده ها اعدام شدند، به رسمیت شناخت. در سالگرد این اقدام، یکشنبه ۱۸ سپتامبر ۲۰۱۶ در ریچموند هیل سنتر، مراسمی با حضور پرشمار و متنوع ایرانیان از نظر سیاسی /اجتماعی برگزار شد. برگزارکننده این مراسم “کمیته عدالت ۸۸” بود. این در واقع سومین برنامه ای بود که به خاطر نامگذاری روز اول سپتامبر در ۲۰۱۳ به عنوان “روز همبستگی با زندانیان سیاسی ایران” توسط پارلمان کانادا برگزار می شد؛ منظم و با برنامه ها و سخنرانی های قابل توجه. و نمایش یک مستند که دیدنش آه و اشک و تأسف و البته برانگیختن حس همیاری و تلاش در راه مبارزه برای پروسه دادخواهی را در میان سخنرانان و شرکت کنندگان در پی داشت.
سخنرانان این برنامه پرشمار بودند و هر کدام از زاویه ای ضمن همدردی با خانواده های کشتار تابستان ۶۷ و به طور عام با زندانیان سیاسی و خانواده های آنان، به اهمیت روند دادخواهی و محاکمه های عادلانه برای درس گیری از گذشته و عبرت آموزی از تاریخ به منظور جلوگیری از تکرار این جنایت ها و زشتکرداری ها تأکید داشتند.
حضور نمایندگان مجالس ایالتی و فدرال در این برنامه چشمگیر بود و نوید دهنده ی این موضوع که جامعه ایرانی کانادایی، و در بعد وسیع تر ایرانیان و مشخصا زندانیان سیاسی و خانواده های آنان تنها نیستند و در گستره ی جهانی مورد حمایت اند.
دکتر رضا مریدی و دکتر امیر خدیر یاران همیشگی و خستگی ناپذیر جامعه ایرانی کانادایی که هر کجا مردم دادخواهی کرده اند، اعتراضی داشته اند، نیاز به همیاری و همراهی داشته اند، دریغ نکرده اند، به همراه خانم شری هاردکستل و آقای علی احساسی نماینده ایرانی تبار مجلس فدرال با پیام های خود ضمن ابراز همدردی، بر اهمیت دادخواهی نه از برای انتقام که برای عبرت آموزی تأکید داشتند.
آقای رضا بنایی(از اعضای کمیته کارزار به رسمیت شناختن کشتار تابستان ۶۷ توسط کانادا)، خانم سودابه اردوان فعال سیاسی، نقاش و از زندانیان سیاسی دهه ۶۰، آقای پرویز دستمالچی نویسنده و پژوهشگر و آقای نیک آهنگ کوثر روزنامه نگار کارتونیست، از دیگر سخنرانان برنامه بودند.
بخش هنری برنامه بر عهده آقای یوسف ساوالان بود که در دو نوبت با خواندن چند ترانه ی خاطره انگیز به زبان های فارسی، ترکی، انگلیسی، و فرانسوی همراه با گروه خود لحظات زیبایی را بر صحنه نقش زدند.
رضا بنایی از اعضای کمیته برگزارکننده برنامه، ضمن خوشامدگویی به شرکت کنندگان، و برشمردن اعدام های بی رویه و بدون هیچ دادگاه و مدرکی از ابتدای انقلاب تا به امروز و دست داشتن بسیاری از مسئولان نظام و دولتی در این کشتارها با استناد به سخنان افشاگرانه ی آیت الله منتظری که به تازگی نوار صوتی آن در رسانه های اجتماعی پخش شد، در خاتمه گفت: بایستی به یاد داشت که تا هنگام روشن شدن حقیقت امکان مصالحه یی نیست. ممکن است که هیچگاه آن گونه که می خواهیم عدالت تحقق نیابد، اما پای فشاری ما بر حقیقت یابی بر پایه ی کرامت انسانی می تواند تسکین دهنده ی برخی از دردها باشد و به گونه یی بزرگداشتی است از قربانیان پیشین و کنونی و خانواده های آنان. ما در اینجا در برابر خاک گلزار خاوران پیمان خود را تکرار می کنیم که تا روشن شدن حقیقت و دادخواهی و رسیدن به عدالت نه می بخشیم و نه فراموش می کنیم.
دکتر رضا مریدی نماینده پارلمان انتاریو از حوزه ریچموندهیل به چند نکته در سخنرانی خود اشاره کرد: کشتار مردم ایران توسط جمهوری اسلامی از همان روزهای اول پیروزی انقلاب و به مسند نشستن آیت اله خمینی با اعدام های بی محاکمه مسئولان و فرماندهان ارتش سابق ایران بر پشت بام مدرسه علوی آغاز شد و بعد به پیروان دیانت بهایی و کوشندگان سیاسی که برای استقرار دمکراسی در ایران مبارزه می کردند سرایت کرد.
او قتل عام تابستان ۶۷ را “هولوکاست ایرانی” نامید که به دستور شخص خمینی صورت گرفته است.
دکتر مریدی همچنین با استناد به صحبت های دکتر مهدی خزعلی در مصاحبه اخیرش با صدای امریکا، پروسه چگونه به مسلخ بردن زندانیان سیاسی ای که پیش از این حکم گرفته بودند و در حال گذراندن دوران محکومیتشان بودند، برشمرد که در یک رفت و آمد چند دقیقه ای به دو سه اتاق و در نهایت نوشتن وصیت نامه و ختم به اعدام بود.
دکتر مریدی در پایان صحبت های خود از تمام نمایندگان و رهبران احزاب دموکراتیک نو- محافظه کار و لیبرال در دوره گذشته مجلس به خاطر حمایت از لایحه به رسمیت شناختن کشتار تابستان ۶۷ و نیز از کوشش های آقایان کاوه شهروز، رضا بنائی، مایکل پارسا، علی وکیلی، پرفسور پیام اخوان، مهدی کوهستانی و افراد دیگری که در این راه کوشش کرده بودند سپاسگزاری کرد و از نمایندگان حاضر در دوره فعلی در مجلس خواست که در حمایت از رعایت حقوق بشر و حقوق زندانیان سیاسی در ایران که خواسته ی جامعه ایرانی کانادا از آنان است، کماکان کوشا باشند.
خانم شرول هاردکستل نماینده حزب نیو دمکرات از منطقه وینزور ـ توکامسی سخنران دیگر برنامه بود. ایشان بسیار تحت تاثیر فیلم مستند در ابتدای برنامه قرار گرفت و اشاره کرد که نمی توان این فیلم را دید و یاد زنان حامله و دختران جوانی که بدون هیچ جرمی اعدام شده اند نیفتاد و افرادی را می شناسد که اعضای خانواده اشان را در کشتار سال ۶۷ از دست داده اند. ایشان توضیح دادند که باید نقش فعال تری برای این دادخواهی داشته باشیم و بتوانیم در سطح وسیعی مبارزه دادخواهی را پیش ببریم به طور مثال بردن پرونده ایران به سازمان ملل و از آن طریق به دادگاه بین المللی جزایی.
سخنران بعدی، پرویز دستمالچی با معرفی کوتاهی توسط رضا بنایی، سخنان خود را چنین آغاز کرد: موضوع سخن من بررسی ساختار حکومت در جمهوری اسلامی ایران، یا دقیق تر ولایت فقیه است، اما پیش از پرداختن به این امر، می خواهم درباره دو موضوع مهم، بسیار کوتاه اشاره ای کرده باشم، به مناسبتی که خدمت شما عرض می کنم:
یکم، درباره کشتار زندانیان سیاسی ایران در دهه شصت و به دستور مستقیم آیت الله خمینی، و دوم، درباره ترور برلین در سال۱۹۹۲به مناسبت هفده سپتامبر که دیشب بود.
وجه مشترک هر دو این جنایات، بر اساس تمام اسناد و مدارک و شاهدان غیرقابل انکار، تصمیم گیری آن از سوی بالاترین و عالی ترین مقامات جمهوری اسلامی ایران است.
اما اجازه دهید پیش از این دو نیز سخنی کوتاه تحت تاثیر این جلسه گفته باشم.
در برلین، در برابر برخی از خانه ها، سنگفرش های کوچکی از برنز وجود دارد که بر روی آنها نام و مشخصات کسانی را نوشته اند که در زمان نازیسم در آن محل زندگی می کردند و سپس به قتل رسیدند.
در برابر یکی از این خانه ها سنگفرش برنزی بزرگ تری با این متن وجود دارد: این خانه یکی از زندان های مخفی و مخوف گشتاپو در زمان نازیسم بوده است که در آن صدها نفر را به قتل رسانده اند. ما این سنگ را در اینجا نهادیم، و بر روی آن نوشتیم، تا شما بخوانید و بدانید که بهای آزادی شما چه سنگین بوده است.
دوستان، خانمها و آقایان، ملت ما هنوز به آزادی دست نیافته است، اما خواهد یافت، چه زمانی؟ کسی نمی داند.
ما در اینجا گردآمده ایم تا با بزرگداشت یاد و خاطره آن عزیزان نشان دهیم و یادآور شویم که مبارزه علیه جهل و خشونت، و برای دست یازی به آزادی و دمکراسی همچنان ادامه دارد و خواهد داشت.
و این مراسم به نظر من یکی از موفق ترین در این رابطه بوده است. عدالت را نمی توان بر روی بی عدالتی بنا نهاد، به این دلیل نه باید بخشید و نه فراموش کرد، بل در پی “داد” از راه دادخواهی بود. (متن سخنرانی پرویز دستمالچی در همین شماره شهروند به طور کامل منتشر شده است.)
سخنران دیگر، سودابه اردوان، را مهدی کوهستانی یکی از اعضای گروه برگزارکننده مراسم با معرفی کوتاهی از او، به روی صحنه فراخواند. اردوان با صحبت های صمیمانه ی خود و توضیح نقاشی های زندانش که در کتابی به نام یادنگاره های زندان چاپ شده، شرکت کنندگان را با خود به بندهای زندانیان سیاسی زن برد تا لحظاتی خاطرات، دردها، شکنجه ها، امیدها، اختلافات، شادی ها و مقاومت های زندانیان زن که پاسداران را خشمگین تر و مأیوس تر می کرد، حس و لمس کنیم و بر روحیه مبارزه جویانه ی آنان درود بفرستیم. او بر این نکته تأکید می گذاشت زندانیان سیاسی زن قربانی نبودند که مبارزانی بودند که در راه آزادی مبارزه کردند.
نیک آهنگ کوثر روزنامه نگار کارتونیست سخنرانی خود را با عنوان “فرهنگ مصونیت را کنار بگذاریم”، با چاشنی طنز و کنایه و صد البته رگه هایی از خشم همراه با توضیحاتی ارائه کرد. او از جمله گفت: نیک میدانم که ارزیابی کامل وضعیت آن زمان بعد از گذر این همه سال، سخت و حتی شاید غیر عملی باشد، اما برای اینکه در آینده، اشتباهات گذشته را تکرار نکنیم، باید نگاهی انتقادی به آنچه شاهد بودهایم بیاندازیم.
اولین نکته اینکه اشتباه بزرگ ما میتواند تکیه روی فرهنگ تلافی باشد.
پیش از هر چیز، نگاهی بیاندازیم به تجربیات دیگر کشورهایی که از شر قاتلان و ظالمان رهایی یافتند….
او در بخش دیگری از سخنانش گفت: من با هرگونه تعقیب متوهمانه ی مخالفان، مخالفم، اما ما به عنوان ایرانی-کاناداییهای مسئول، نباید مراقب آبروی خودمان باشیم؟ آیا حامیان جنایتکاران و طالبان سکوت در برابر جنایتها، نباید شرمسار شوند؟ آیا نباید مانع تشکیل هستههای طرفدار جناحهای مختلف رژیم جمهوری اسلامی بشویم؟ محک این ماجرا کجا است؟ باید دربارهاش فکر کنیم و نظر حقوقدانها را بپرسیم که بدون افتادن در وادی نقض حقوق انسانها، حامیان جنایتکاران را بایکوت کنیم. هزینه دفاع از جناحهای جمهوری اسلامی را بالا ببریم و لابیگران برقراری رابطه بدون در نظر گرفتن حقوق بشر و آزاد کردن گروگانهای ایرانی-کانادایی را شرمسار کنیم. (متن کامل سخنرانی نیک آهنگ کوثر در شماره آینده شهروند چاپ خواهد شد.)
از نکات بارز این مراسم یادآوری نقش کاوه شهروز در دادگاه نمادین ایران تریبیونال توسط تعدادی از سخنرانان بود که همراه با تشویق شرکت کنندگان از کوشش های حقوق بشری او تجلیل و تشکر کردند.
کاوه شهروز، وکیل، کوشنده حقوق بشری، عضو کمیته کمپین ۶۷ برای به رسمیت شناختن کشتار تابستان ۶۷ توسط پارلمان کانادا و از کاندیداهای حزب لیبرال در منطقه ریچموندهیل در انتخابات فدرال دوره گذشته است. او در دادگاه نمادین ایران تریبیونال یکی از اعضای تیم دادستانی بود. در پایان این دادگاه مردمی، رژیم جمهوری اسلامی برای کشتار تابستان ۶۷ به “جنایت علیه بشریت” محکوم شد.
از ویژگی های این برنامه حضور شرکت کنندگان از طیف های مختلف سیاسی اجتماعی یک بار دیگر تأکیدی داشت براین نکته که جامعه ایرانی کانادایی تورنتو همچنان که گفته می شد و می شود یکی از سیاسی ترین، فرهنگی ترین و اجتماعی ترین جوامع ایرانی خارج از کشور است. جامعه ای که مسئله حقوق بشر و احترام به حقوق بشر در او دارد کم کم نهادینه می شود. جامعه ای که سر هر بزنگاهی نسبت به مسائل سیاسی و حضور نیروهای وابسته به نظام جمهوری اسلامی بی تفاوت نمی ماند و به برنامه ها و پروژه های نظام برای لوث کردن و به فراموشی سپاردن نقض حقوق بشر توسط نظام ولایت فقیهی عکس العمل نشان می دهد.
ویژگی دیگر این برنامه همزمانی آن با ترور میکونوس و حضور آقای دستمالچی از شاهدان عینی آن ترور بود، که بخشی از سخنرانی شان را به آن واقعه اختصاص داده بود و این نکته تأکیدی بر این بود که قتل و ترور از “ابزار و لوازم” اساسی کار این نظام برای ابقای خودش بوده و هست. همچنان که آقای نیک آهنگ کوثر در صحبت هایش به این امر اشاره کرد که اعدام و قتل توسط این نظام از سال ۵۷ با ترور مسئولان نظام پهلوی شروع شده و نه کشتار تابستان ۶۷.
ویژگی دیگر این برنامه حضور آقای علی احساسی نماینده ایرانی تبار از حوزه ویلودیل بود. حضور ایشان را در این جمع باید غنیمت شمرد چرا که می تواند صدای رسایی برای فعالان حقوق بشری ایرانی کانادایی در پارلمان فدرال باشد.
و البته عدم حضور آقای مجیدجوهری نماینده ایرانی تبار از حوزه ریچموند هیل در پارلمان فدرال با وجودی که رسما به این مراسم دعوت شده بود تأسف بار است!
با خسته نباشید به تمام دست اندرکاران این برنامه پربار، و مفید لازم است به دو نکته اشاره شود:
مراسم با وجود این که منظم و برنامه ریزی شده اجرا شد، اما برخی از شرکت کنندگان از طولانی شدن آن گله مند بودند.
و نکته دیگر اینکه برای گزارشگران و روزنامه نگاران امکانات لازم فراهم نشده بود. انعکاس چنین برنامه ای در حد گسترده باید یکی از اهداف برنامه گذاران باشد و در این رابطه چه کسانی بهتر از دست اندرکاران رسانه ها که با داشتن یک مکان مناسب در سالن بتوانند در جریان کامل مراسم قرار گرفته و به خوبی آن را در گزارش هایشان منعکس کنند.
متن سخنرانی رضا بنایی را اینجا بخوانید
متن سخنرانی دکتر رضا مریدی را اینجا بخوانید
متن سخنرانی دکتر امیر خدیر را اینجا بخوانید
متن سخنرانی علی احساسی را اینجا بخوانید
متن سخنرانی پرویز دستمالچی را اینجا بخوانی
گزارش ویدئویی این برنامه را در لینک های زیر مشاهده کنید
اعلام برنامه و سخنرانی رضا بنایی را اینحا ببینید
سخنرانی شرال هاردکستل، علی احساسی و امیر خدیر را اینجا ببینید
سخنرانی پرویز دستمالچی را اینجا ببینید
سخنرانی سودابه اردوان را اینجا ببینید
سخنرانی نیک آهنگ کوثر را اینجا ببینید
مجموعه برنامه را اینجا ببینید