ایرانگردی
سفر به بندر چابهار
بخش سوم
بلوچستان سرزمین شگفتیهاست. شهرها و بندرهای باستانی، غارهای اسرارآمیز، سواحل زیبا، موجافشانها، گلافشانها، باتلاقها، دریاچههای سرخرنگ، صخرههای انسانمانند، کوههای مریخی، جنگلهای حرا، انجیرهای معابد، تمساح گاندو و آتشفشان تفتان از بلوچستان سرزمینی شگفت ساختهاند. سرزمینی افسانهای که از ژرفای تاریخ، بخشی مهم از جغرافیای ایران زیبا را تشکیل داده است.
در شماره پیش به این نکته اشاره کردیم که در پارومی، محل شکست ارتش متجاوز روم، ما با نام «هیولای بلوچستان» روبرو شدیم. جذابیتی که به خودی خود در پس این نام وجود دارد ما را به مناطق کمتر شناخته شده ایران عزیز کشاند.
تاریخچه کشف هیولای بلوچستان
در سال ۱۸۵۹ میلادی (۱۲۳۸ خورشیدی) انگلستان درصدد احداث خط تلگراف بین لندن و بمبئی بود. کارکنان انگلیسی شرکت پیمانکار این پروژه در نواحی شرقی ایران از یافت شدن استخوانهای یک شتر غول پیکر که مردم محلی آن را متعلق به رستم میدانستند با خبر شدند. بر طبق افسانه های محلی، رستم این شتر را در نبرد با کُک کوهزاد به غنیمت گرفته بود.
و را نام بودن کُک کوهزاد
به گیتی بسی رزم بودش به یاد (فردوسی)
گویا در پی چند روز بارندگی سیلآسا، بخشی از کوه شسته شده و سنگوارهها پدیدار شده بودند. مردم سنگوارههای یافت شده را به خانه خود برده بودند. در سال ۱۹۱۰ میلادی (۱۲۸۹ خورشیدی) دیرین شناس انگلیسی به نام کلیو فورستر کوپر از موزه سجویک کمبریج، که افسانهها و گفتههای مردم جنوب شرقی ایران زمین مربوط به یافتن استخوانهای یک شتر غول پیکر را جدی گرفته بود، راهی مکانی به نام دیره بوگتی در شرق ایران زمین شد. جایی که روستاییان آن بیشترین استخوانها را یافته بودند. او انتظار داشت که این شتر غول پیکر یک دایناسور باشد، اما در نهایت ناباوری، او استخوان بزرگترین پستانداری که تاکنون بر روی زمین گام برداشته است را شناسایی کرد. کوپر نام این جانور غول آسا را «هیولای بلوچستان»نامید.
ویژگیهای هیولای بلوچستان
ارتفاع شانههای هیولای بلوچستان از سطح زمین حدود ۵/۵ متر، طول آن از بینی تا دُم دستکم ۱۰ متر (۵/۱ متر از آن، جمجمه سنگین این جانور را تشکیل میداده است)، وزن این جانور حدود ۲۰ تن، کمابیش هم وزن یک دایناسور گیاهخوار (سوروپود) متوسط، تخمین زده میشود. گردن بلند و تنومندش، در کنار پاهایی چون ستون استوار، به او امکان چریدن در شاخههای بالایی درختان، تا ارتفاع ۸ متری را میداده است. با دستهایی بلند و سنگین باید او را بزرگترین پستاندار روی زمین، پستانداری دایناسور مانند و یا به بیانی دیگر «هیولای پستاندار» نامید.
بلوچی تریوم یا هیولای بلوچستان (با نام علمی IndricotheriumTransouralicum) جانوری گیاهخوار بوده است. نام علمی آن برگرفته از ایندریک تریوم است. نامی که دیو افسانهای روسی است و او را پدر همه جانوران میدانستند. این جانور سپس پاراکرا تریوم نامیده شد. نوع قرار گرفتن دندانها، لب بالایی و گردن بلندش نشان میدهد که او یک چرنده از خانواده کرگدن بوده که برگها و سرشاخههای درختان و درختچههای بزرگ را با کمک دندانهای ردیف بالای رو به پایین و عاج مانند خود که جلوی ردیف پایین و رو به جلو را میگرفته، کنده و میخورده است.
این جانور پرخاشگر ۲۰ تا ۳۰ میلیون سال پیش در مرغزارهای انبوه بلوچستان که برخلاف امروز سرسبز و غنی بوده، میزیسته و حدود ۱۰ میلیون سال پیش منقرض شده است. هیولای بلوچستان روزانه دستکم ۲ تن گیاه میخورده و باید بدانیم که آب و هوای این سرزمین در ۲۰ میلیون سال پیش بسیار متفاوت از امروز بوده است. سرزمینی که این هیولا در آن پرسه میزده ـ جایی که امروز یکی از گرمترین بیابانهای جهان است (منطقه سیبی یا سیبستان با دمای فراتر از ۶/۵۲ سانتیگراد در تابستان) ـ در آن زمان مرغزارهایی سرسبز و پرآب با علفهایی انبوه به ارتفاع بیش از دو متر و درختچههایی که زینت بخش جایجای آن بوده و در کنار جنگلهای انبوه، خوراک این هیولاهای سیریناپذیر را برآورده میساختهاند. بر پایه یافتههای علمی از این جانور طرحی توسط استاد خشایار فرشید کشیده شده که آذین بخش این نوشتار است.
چرا هیولای بلوچستان منقرض شد؟
پاسخ انقراض هیولای بلوچستان را باید در دلیل شکوفایی آن دانست. نزدیک به ۲۲ میلیون سال پیش، حرکت قارههای آسیا و افریقا بیشتر دریای باستانی تتیس را نابود کرد. ناپدید شدن این دریا آب و هوای آسیا را دچار تغییرات بنیادین کرد. هیولای بلوچستان از درههای سرسبز به بیابانی سنگلاخ رانده شد. گیاهان ناپدید شدند و هیولای بلوچستان در نبرد بقا شکست خورد. بلوچستان یک مکان آرمانی برای جویندگان سنگوارههاست.
درباره این موضوع مقاله علمی از نگارنده این سطور در تارخ مرداد ماه ۱۳۹۱ خورشیدی، در شماره ۷۶ ماهنامه علوم زمین و معدن به چاپ رسیده که در این نشانی قابل دسترسی است.
دیره بوگتی کجاست؟
دیرهبوگتی (دار = درخت + بودن) به معنای درخت زندگی است. این واژه را در زبان زیبای کردی که از دست نخوردهترین زبانهای ایرانی است، داربوی تلفظ میکنند. دره بوگتی و داربوی هر دو به معنای چشمه آب حیات است. درختی که خوردن میوه آن هر گونه بیماری را از تن دور کرده جوانی جاودان را به ارمغان میآورد. قبیله بوگتی در این مکان زندگی میکنند.
قبیله بوگتی از نوادگان اسپهبد کارن (قارن)، فرمانده ایرانی در جنگ سال ۶۵۲ میلادی (۳۱ خورشیدی) با اعراب هستند که ده سال پس از جنگ نهاوند روی داد. اسپهبدکارن از خاندان مهران برای ادامه مقاومت در برابر گسترش تازیان، از نهاوند به هرات رفت و سپاهی از مردم شرق ایران (آریانای باستانی) برای جنگ فراهم ساخت.
او همواره در پیشاپیش سپاه حرکت میکرد از این رو در نخستین روز نبرد هدف تیر قرارگرفت و کشته شد و سپاه بدون سردار ایران به ارگ هرات باز پس نشست.
این منطقه پس از قرارداد پاریس ۱۸۸۷ میلادی (۱۲۶۶ خورشیدی) و درکمیسیون مرزی دوم در سال ۱۸۹۶ میلادی (۱۲۷۵ خورشیدی) از ایران جدا شد و امروزه در کشور پاکستان قرار دارد. هدف انگلستان از این کار ایجاد یک سپر دفاعی به دور هندوستان بوده است. در این منطقه در دهه هشتاد میلادی سنگواره کامل هیولای بلوچستان توسط گروه فرانسوی به سرپرستی وولکوم کشف شد.
منطقهای که مرزهای کنونی ایران که در چند سال گذشته سنگوارههای هیولای بلوچستان یافت شده نگور نام دارد که در سال ۱۳۸۶ خورشیدی شهاب سنگی در آن سقوط کرده بود.
دیدگاه اسطوره
اما چرا مردم بومی منطقه بلوچستان سنگوارهها را به استخوانهای شتر رستم نسبت دادند؟ در فرهنگ عامه به ویژه در نسلهای گذشته، هر چه که فراتر از نیروی یک بشر عادی بوده به رستم نسبت داده میشد. در بسیاری از نقاط ایران رنگینکمان را کمان رستم مینامند. سنگ رستم در کرمانشاه، رستمدار (درخت رستم) در مازندران نمونههایی از این دست هستند.
تاکنون پژوهشی درباره اسطورههای مردم شرق ایران زمین صورت نگرفته است. شاید به دلیل رواج شتر سواری در این منطقه، پهلوانان اسطورهای نیز سوار شتر میشدند. بر پایه روایات مردم محلی، رستم در نبرد با کُک کوهزاد این اشتر را به غنیمت گرفته است. کهنترین نشانه شترسواری در جهان در شهر سوخته سیستان یافت شده است.