گفت و گوی شهروند با وزیر پژوهش، نوآوری و علوم انتاریو

گفت و گو: نسرین الماسی

دکتر رضا مریدی، وزیر پژوهش، نوآوری و علوم انتاریو، پرسابقه ترین ایرانی کانادایی امر سیاست است. ایشان اولین بار در انتخابات سال ۲۰۰۷ از ناحیه ریچموندهیل به مجلس انتاریو راه پیدا کردند، و با کاردانی و درایت خود خیلی زود جایگاه ویژه و شایسته ای در حزب لیبرال و البته در دل های رأی دهندگانشان به دست آوردند و بی دلیل نبود که در دور دوم و سوم  انتخابات سالهای۲۰۱۱ و ۲۰۱۴ پیروز شدند و به مجلس رفتند.

از سال ۲۰۱۳ ایشان با تقبل سمت چند وزارتخانه نقش حساس و ویژه ای را در دولت انتاریو ایفا کرده اند. هم اکنون ایشان با سمت وزیر پژوهش، نوآوری و علوم در دولت انتاریو از چهره های پرکار و مسئول دولت هستند. از جمله ی این  فعالیت ها و مسئولیت ها سفرهای متعدد ایشان به کشورهای دیگر  برای ایجاد روابط علمی و پژوهشی و نیز عقد قراردادهای فی مابین بوده است. از سفرهای رسمی ایشان می توان از سفر به چین، خاورمیانه (اسرائیل- فلسطن- اردن)، کره جنوبی  نام برد. و این همه از ایشان چهره ای کاردان، مسئول و پاسخگو در جامعه ارائه داده است.

و نیز حضور در صدها نشست آکادمیک، علمی، سیاسی و اجتماعی برای ایراد سخنرانی و یا مشاوره های تخصصی در سطح استان است. به همین دلیل عدم حضور ایشان در نشست وزیر خارجه کانادا آقای استفان دیان با جامعه ایرانی –کانادایی به منظور تبادل نظر در مورد عادی سازی روابط ایران و کانادا که به وسیله آقایان مجید جوهری و علی احساسی نمایندگان ایرانی تبار مجلس فدرال که در انتخابات دور گذشته به مجلس راه پیدا کردند، برنامه ریزی شده بود، تعجب برانگیز بود.

با دکتر مریدی در پیوند با این موضوع حساس گفت و گویی داشتیم که از نظرتان می گذرد. با سپاس از ایشان که با وجود مشغله های فراوان همیشه برای پاسخگویی آماده اند.

reza-moridi

آقای دکتر مریدی در چند هفته اخیر صحبت های زیادی درباره گشایش سفارت ایران در اتاوا شنیده می شود، آیا شما با این کار موافق هستید؟

ـ همانطور که می دانید روابط دیپلماتیک بین ایران و کانادا چهار سال پیش توسط دولت کانادا قطع شد. یکی از دلایل آن را عدم امنیت دیپلمات های کانادایی در ایران ذکر کردند. حزب لیبرال به رهبری آقای جاستین ترودو قبل از انتخابات اکتبر ۲۰۱۵ اعلام کرد که در صورت پیروزی در انتخابات برای برقراری روابط دیپلماتیک با ایران اقدام خواهد کرد. پس از پیروزی در انتخابات دولت آقای ترودو توسط دولت ثالثی باب مذاکرات با ایران را باز کرد و بدیهی است که این گونه مذاکرات با توجه به مسائل مربوط به نقض حقوق انسان ها در جمهوری اسلامی از حساسیت ویژه ای برخوردار است و زمان کافی برای رفع مسائل موجود فی مابین لازم است. در عرف دیپلماتیک کشورهای عضو سازمان ملل با توجه به منافع طرفین در سطوح گوناگون با هم روابط دیپلماتیک برقرار می کنند.

حتی کشورهایی که در حال جنگ هستند سفارتخانه خود را در کشور مقابل باز نگه میدارند و به این ترتیب روابط خود را معمولا در سطح پائین دیپلماتیک حفظ می کنند. بنابراین در اصل موضوع که استقرار مجدد روابط دیپلماتیک بین ایران و کانادا است من با موضع حزب لیبرال موافق هستم. البته مسائل گوناگون منجمله موضوع رعایت حقوق انسان ها، حمایت از سازمان های تروریستی، امنیت ایرانیان کانادایی که به ایران سفر می کنند و موضوعاتی نظیر این ها در گفتگوهای دو کشور مطرح است.

اخیرا طوماری (پتیشن) راه اندازی شد که در آن از دولت کانادا خواسته می شود که سفارت ایران در اتاوا را باز کند، در یکی از رسانه ها از شما خواسته می شود که آن طومار را امضا کنید، شما از امضای آن طومار سرباز زدید. می توانید علت آن را توضیح دهید؟

ـ اولا کانادا نمی تواند برای یک کشور خارجی در خاک خود سفارت باز کند. برقراری روابط دیپلماتیک یک فرآیند دو طرفه است. مانند دوستی و رابطه دو انسان. به این معنی که هر دو کشور پس از رفع مسائل موجود فی مابین توافق می کنند که سفارتخانه های خود را در پایتخت های همدیگر دایر و با توجه به توافق، سفیر یا کاردار یا کنسول مبادله کنند.

دوم آنانی که با اصول اولیه سیاسی و اجتماعی آشنا هستند می دانند که معمولا طومار وقتی راه اندازی می شود که دولت از انجام کاری سر باز می زند و آنان با ارائه طومار دولت را به انجام آن کار وامی دارند. در مورد تجدید روابط دیپلماتیک با ایران  دولت و حزب حاکم لیبرال از یک سال پیش رسما اعلام کرده است برای استقرار مجدد روابط دیپلماتیک با ایران اقدام خواهد کرد و اضافه بر آن مذاکرات برای انجام این کار در جریان است، لذا اقدام به راه اندازی طومار یک حرکت نسنجیده و بی معنی است و قطعا به همین دلیل هم بود که آقای علی احساسی نماینده ویلودیل با توجه به تجربه سیاسی و فعالیت چندین ساله حزبی که دارند مانند اینجانب این طومار را امضا نکردند.

نکته دیگر این است که در عرف سیاسی و حزبی کانادا نماینده ای علیه دولت و حزبی که خود عضو آن است طومار جمع آوری نمی کند و بویژه در این مورد که منافع یک کشور خارجی مطرح است.

reza-moridi-1

در شرایطی که دولت کانادا مذاکرات بسیار حساس و پیچیده ای را با جمهوری اسلامی ادامه می دهد جمع آوری این گونه طومارها دولت کانادا را در موضع ضعیفی قرار می دهد. اضافه بر آن این گونه حرکات هیجان آور زمانی انجام می شود که خانم دکتر هما هودفر پرفسور دانشگاه کنکوردیا (مونترال) که برای دیدار بستگان خود به ایران رفته بود، روانه زندان مخوف اوین می شود و همگان بویژه مسئولین رده بالای دولت کانادا نگران آن بودند که بر او آن رود که بر خانم زهرا کاظمی رفت.

بایست اشاره کنم که کوشندگان اجتماعی و سیاسی جامعه ایرانی کانادا توجه کنند که سیاست خارجی کشور عزیز ما- کانادا و روابط آن با کشورهای خارجی بر مبنای جمع آوری امضا و راه اندازی طومار شکل نمی گیرد. این گونه روابط بویژه در ارتباط با ایران با ظرافت، پیچیدگی و حساسیت های خاصی روبروست که بایست با دقت فراوان و با در نظر گرفتن همه جوانب امر با آن برخورد شود.

اینجانب و قطعا آقای علی احساسی نماینده ویلودیل و آقای دکتر امیر خدیر نماینده پارلمان کبک در ارتباط با روابط خارجی کشورمان کانادا با کشورهای دیگر، منافع کانادا را در نظر می گیریم.

تصور این که با راه اندازی طومار و تحت فشار قرار دادن وزارت خارجه، دولت کانادا بدون توجه به مسائل و پیچیدگی های موجود روابط خود را یک شبه با ایران از سر خواهد گرفت، ساده اندیشی و به دور از بینش سیاسی است.

از طرف دیگر به دور از انصاف است که برای خواسته های برحق ۲۰۰ الی ۳۰۰ هزار ایرانی مقیم کانادا که خواهان دسترسی به خدمات کنسولی از طرف دولت جمهوری اسلامی ایران هستند به جای تحت فشار قرار دادن جمهوری اسلامی، دولت کانادا تحت فشار قرار گیرد و برای این کار به جای انتخاب مسیری که مبتنی بر اصول اداری و دیپلماسی است، به ایجاد هیاهو و راه اندازی این طومار متوسل شوند.

جلد شهروند 1620

جلد شهروند ۱۶۲۰

گفته می شود که ایرانیان ساکن کانادا برای خدمات کنسولی نیاز به حضور سفارت جمهوری اسلامی دارند. نظر شما چیست؟

ـ باید عرض کنم که پس از تسخیر سفارت آمریکا در تهران توسط عوامل جمهوری اسلامی، روابط دیپلماتیک بین ایران و آمریکا قطع شد و طی حدود ۳۷ سال گذشته خدمات کنسولی در تهران و واشنگتن توسط کشور حافظ منافع طرفین ارائه می شود.

این یک عرف دیپلماتیک بین المللی است. پس از قطع روابط کانادا با ایران دولت کانادا کشور ایتالیا را به عنوان حافظ منافع خود در ایران معرفی کرد. ایران کشور عمان را به عنوان حافظ منافع خود در کانادا تعیین کرد و این در حالی بود که دولت عمان در کانادا فاقد سفارت است!

واقعیت این است که دولت ایران به فکر ارائه خدمات کنسولی برای ایرانیان کانادا نیست والا همان موقع و یا زمانی دیگر می توانست کشور ثالثی را برای ارائه ی خدمات کنسولی به عنوان حافظ منافع خود تعیین کند تا ایرانیان مقیم کانادا همانند ایرانیان مقیم آمریکا بتوانند از خدمات کنسولی بهره مند شوند.

اخیرا گردهمآیی به دعوت آقایان احساسی و جوهری با حضور آقای دیان وزیر خارجه کانادا برگزار شد که در آن حدود ۴۰ تن از ایرانیان شرکت داشتند. شما به عنوان فردی با سابقه ی بیش از ۹ سال(سه دوره) نمایندگی پارلمان و ۴ سال وزارت در این گردهمآیی حضور نداشتید، می توانید علت آن را بیان کنید؟

ـ در ماه می گذشته به درخواست عده ای از هموطنان که مایل به داشتن اطلاعاتی در مورد اقدامات دولت در استقرار مجدد روابط دیپلماتیک با ایران بودند، با آقای دیان وزیر خارجه کانادا در دفتر ایشان در اتاوا ملاقات کردم، که گزارش آن بلافاصله از طریق نشریه شهروند به اطلاع همگان  رسید. در پایان این دیدار رئیس دفتر آقای دیان  از من خواستند که گردهمآیی با جمعی از ایرانیان ترتیب دهم که آقای دیان در آن حضور یافته و با جامعه ی ایرانی گفتگو کند. من بلافاصله اقدام به دعوت از حدود یک صد نفر از کوشندگان اجتماعی – سیاسی- اقتصادی – رسانه ای – فرهنگی و حرفه ای جامعه ایرانی کردم و از آقایان جوهری و احساسی نیز دعوت کردم که در آن شرکت کنند.

یک هفته قبل از موعود این گردهمآیی دفتر آقای دیان آن را منتفی و به آینده موکول کرد. پس از آزادی خانم دکتر هودفر، رئیس دفتر آقای دیان مجددا با اینجانب تماس گرفت و درخواست کرد که این گردهمآیی را برگزار کنم. این بار نیز میهمانان را دعوت و از آقایان احساسی و جوهری کتبا درخواست کردم که میزبانی مشترک این گردهمایی را با اینجانب به عهده بگیرند. دو روز پس از آن یکی از کارمندان دفتر آقای دیان با من تماس گرفتند و اظهار کردند که این گردهمآیی که برای روز ۲۸ اکتبر برنامه ریزی شده بود، منتفی است!

تا این که عصر روز  ۲۷ اکتبر آقای احساسی در تماس تلفنی اینجانب را به این گردهمآیی که روز بعد یعنی در همان روز ۲۸ اکتبر برگزار می شد دعوت کردند. من ضمن تشکر از دعوت ایشان به اطلاع رساندم که در آن زمان من در جمع بانکداران و صاحبان مؤسسات مالی در تورنتو سخنرانی دارم و پس از آن هم بلافاصله در دانشگاه یورک به نمایندگی از نخست وزیر میزبان خلیفه مسلمان های احمدی هستم که از انگلستان آمده اند، لذا از شرکت در این گردهمایی با آقای دیان معذورم. با این حال به خاطر احترام به آقای دیان که سابقه آشنایی چندین ساله با ایشان دارم و نیز آقای احساسی، از دو نفر از همکارانم خواهش کردم که به نمایندگی من در آن گردهمآیی حضور پیدا کنند. بدین ترتیب گردهمآیی که قرار بود با حضور آقای دیان و به میزبانی اینجانب در روز ۲۸ اکتبر برگزار شود در همان روز به میزبانی آقایان جوهری و احساسی برگزار شد!

با توجه به این که دو نفر از کارمندان شما در آن جلسه بودند و قطعا دیگرانی هم بودند که راجع به آن جلسه مطالبی به اطلاع شما رسانده اند، نظر شما درباره آن جلسه و نتیجه حاصل از آن چیست؟

ـ آن طوری که اطلاع یافتم و در یکی دو ویدئو که از جریان آن جلسه تهیه شده و در فضای مجازی در دسترس هست به نظر می رسد که ترکیب دعوت شدگان به جلسه (حدود ۴۰ نفر) عمدتا از یک طیف خاصی بود. در حالی که دعوت قبلی اینجانب به صورت گسترده و تمام طیف ها و اقشار جامعه ی ایرانی را در برمی گرفت.

باید عرض کنم که این گونه گردهمآیی ها فرصت مناسبی برای ارائه توانایی ها و درجه مشارکت مؤثر جامعه ایرانی در کشورمان کانادا و نیز برای معرفی فرهنگ و سنت های ایرانیان است و آن طور که به نظر می رسد در این گردهمآیی از این فرصت استفاده نشده است.