گزارش هایی از کشور تاجیکستان

اگر پاکیزگی شهر نبود، شاید دوشنبه این گونه جلوه نمی کرد. مسئولان شهری و رسانه ها باید برای پاکیزگی شهر تلاش زیادی کرده باشند تا مردم این همه، مراقب بهداشت و زیبایی شهرشان باشند و حتا ممنوعیت دود کردن سیگار در خیابان ها و پارک ها و میدان ها و در هر نوع گردهمایی و اجتماع بیرونی، را رعایت کنند. پذیرش مسئولیت جمعی این گونه را می شود با حس مالکیت عمومی شهروندان و احساس خویشی و یگانگی با سرنوشت ملی توضیح داد.

در این میان پذیرش حاکمان و سیستم حکومتی از سوی شهروندان از اهمیت زیادی برخوردار است و فقدان همه ی آن به سلب حس مالکیت عمومی و ملی و به بیگانگی نسبت به اموال و دارایی های ملی و تخریب طبیعت و محیط زیست می انجامد چنان که در ایران امروز عوارض این بی توجهی عمومی را می توان در سیمای شهرها و طبیعت آن دید.

شش مقام، مقامی بلند می یابد

روز ۱۱ ماه می روز جشن موسیقی شش مقام در تالار آمفی تئاتر شهر دوشنبه است. روز پاسداشت شش مقام به دستور رئیس جمهور در سال ۲۰۰۰ تعیین شده و تلویزیون ملی تاجیکستان مسئولیت ارکستر و برگزاری سالانه آن را به عهده دارد. شش مقام موسیقی سنتی و ملی تاجیکان است و از سال ۲۰۰۳ از سوی یونسکو به عنوان میراث فرهنگی و هنری پذیرفته و ثبت شده است.

“جوره بیک مراد” موسیقیدان، نوازنده و خواننده نام آور این موسیقی، که شعر”شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد” غزل مشهور دکتر حمیدی شیرازی از خوانده های اوست، در معرفی موسیقی شش مقام می گوید:”در جهان اندک ملتی را می توان پیدا کرد که به اندازه تاجیکان صاحب سازهای متنوع موسیقی باشد. همین تنوع سازها باعث شد که دستگاه های”شش مقام” ایجاد شود و شعرا هم با استفاده از زبان گهربار پارسی برای آن کلامی دلنشین بنویسند. شش مقام ما پانصد سال پیش دو برابر بوده، یعنی”دوازده مقام” بوده و در سده ١۵ میلادی به”شش مقام” تقلیل یافته است.”(۱)

عصر روز ۱۱ ماه می، صدها نفر دعوت شده اند تا شاهد هنرنمایی هنرمندان این موسیقی سنتی در تالار رو باز آمفی تئاتر دوشنبه باشند. ساعت ۱۹ چهار مجری جوان زن و مرد با کلمات و ادبیاتی آهنگین و موزون برنامه های جشن و هنرمندانی را که قرار است در جشن برنامه اجرا کنند، معرفی می کنند. پس از آن محمد شریف بابا جان، معاون اول تلویزیون ملی تاجیکستان پیام رسمی تلویزیون دولتی که مسئول حفظ و اشاعه موسیقی شش مقام است را می خواند و آنگاه گروه یازده نفره نوازندگان با تشویق تماشاگران مهمان، به صحنه می آیند و دقایقی می نوازند و یک باره دختران رقصنده با لباس های سنتی زیبا و یک شکل، که با لباس نوازندگان و نوع موسیقی تناسب دارد از دو سوی پله های تالار به پیشگاه نوازندگان می رسند و بعد آن شور موسیقی و رقص بیننده را به زمان های دور ماضی پرواز می دهد.

تا پایان برنامه که حدود ۲ ساعت به طول می انجامد چند بار دیگر گروه های رقص به صحنه می آیند و در هر فاصله خوانندگان مشهور شش مقام با اجرای گروه نوازندگان که ثابت اند، ترانه و آواز می خوانند. دو بانوی خواننده، لوحید مومن و ستاره کرامت الله از مشهورترین خوانندگان شش مقام هر بار با تشویق بسیار مهمانان آواز می خوانند و گاه صدای چهچه خواننده اوج می گیرد تشویق ها بیشتر و بیشتر می شود. حدود ۲ ساعت پس از آغاز جشن، همه ی هنرمندان به سن باز می گردند و در کنار هم و روبروی مردم به احترام می ایستند و تماشاگران نیز ایستاده از آنان تشکر می کنند و بدین طریق هجدهمین سال جشن پاسداشت موسیقی شش مقام پایان می یابد.

گل سرخ ناکام

عشق تو ز دل نهادنی نیست

وین راز به کس گشادنی نیست

با شیر به تن فرو شد این راز

با جان به در آید از تنم باز

منظومه لیلی و مجنون از خمسه نظامی گنجوی داستان شورانگیز عاشقانه ای است که به مانند همه ی عاشقانه های بزرگ ادبیات، ذاتی تراژیک دارد. در پرده دوم تئاتر باله لیلی و مجنون وقتی هدیه گل سرخ مجنون از دست لیلی به زمین می افتد کارگردان باله”ماریا لیوکایا” به ما که بیننده ایم می گوید قرار است شاهد داستان عشقی غم انگیز و ناکام باشیم.

روز شنبه ۱۳ می به دیدن تئاتر بالت لیلی و مجنون از روی منظومه نظامی گنجوی در سالن اپرا – تئاتر استاد صدرالدین عینی در خیابان رودکی می روم.

باله لیلی و مجنون بار اول در سال ۱۹۶۴ به کارگردانی”کاسین گونی زروسکی” در مسکو اجرا شد و تا به امروز این نمایش باله، صدها بار در نقاط مختلف اتحاد شوروی و کشورهای اروپایی به نمایش در آمده است. باله لیلی و مجنون در سال های اخیر هرساله در شهر دوشنبه نیز به اجرا درآمده و در تازه ترین آن، ماریا لیوکایا با موسیقی هنرمند مشهور ارمنی تبار “بالاسانیان” و همکاری ۳۰ هنرمند باله آن را به صحنه آورده است.

بازیگر نقش لیلی هنرمند جوان تاجیک “فرنگیس قاسم اوآ” است. او هنرمند مشهوری در تاجیکستان است و چهره اش گاه روی جلد مجلات هنری این جا نقش می بندد. روی صحنه، رقص و بازی اش، تماشاگران را بیش از همه به تشویق خود می کشاند. دو روز بعد نمایش با او قراری برای گفت وگو می گذارم. در محل کارش، بخش اداری ساختمان تئاتر باله صدرالدین عینی. مثل همه ی بالرین ها باریک اندام است و فرز به نظر می رسد. می گوید: “آموزش باله را از سن ۹ سالگی در شهر “پرم” روسیه آغاز کردم و از همین سال۲۰۰۳ تا ۲۰۱۱ در این شهر درس خواندم و بعد آن به تاجیکستان برگشته ام و اکنون خودم در استودیو تئاتر بالت صدرالدین عینی ۲۲ شاگرد ۸ تا ۱۰ ساله دارم و باله به آنان می آموزم و به جز آن در کالج باله هم این هنر را تدریس می کنم و کارمند همین ساختمان تئاتر باله عینی هستم”.

می پرسم در چند اثر اپرا و باله ایفای نقش کرده و آیا در آثار کلاسیک غربی هم بازیگری کرده است؟

“بله، در آثار کلاسیک زیادی نقش داشته ام از جمله در اپرای کارمن. در باله نوع شرقی، در کارهای لیلی و مجنون، داستان رودابه و مقام عشق هم نقش های مهم را ایفا کرده ام.”

می گویم با آن که باله هنری آمده از غرب است، آینده این هنر را در تاجیکستان چگونه پیش بینی می کنی؟

“در زمان حکومت شوروی تاجیکستان از نقاط مهم باله بود و خانم ملکه صابراوآ از سرآمدان این هنر از شهرت زیادی در شوروی برخوردار بود. در حال حاضر دولت به خوبی از این هنر حمایت می کند. هر چند در زمان جنگ داخلی این هنر مدتی در دوشنبه فراموش شد و هنرمندان و استادان این هنر به روسیه رفتند، اما در ۱۵ سال اخیر با حمایت دولت بار دیگر این هنر رو به رشد نهاده و دولت هر ساله تعدادی از کودکان و نوجوانان مستعد را برای تحصیل اپرا و باله به روسیه و عموما به شهر پرم می فرستد تا پس از گذراندن تحصیلات به این جا بازگردند .غیر از این، ما هم در سال به تعداد زیادی این هنر را آموزش می دهیم”.

فرنگیس قاسم اوآ درباره اجرای اپرا باله تاجیکستان در کشورهای دیگر یا حضور در فستیوال های باله می گوید:”ما لیلی و مجنون را در آلمان در شهرهای هامبورگ، برلین و فرانکفورت اجرا کرده ایم و استقبال خوب از کارمان شد و عموما تماشاگران آلمانی بوده اند.  با یک بالرین ایرانی به نام نیما کیان هم آشنا شده ایم که خیلی در اروپا به ما کمک کرد. البته غیر از لیلی و مجنون، داستان رودابه و مقام عشق را هم در روسیه و قیرقیزستان و جاهای دیگر اجرا کرده ایم”.

این هنرپیشه اپرا و باله تاجیکستان درباره این که یک هنرمند باله برای حفظ تناسب اندام و آمادگی فیزیکی چقدر به تمرین روزانه نیاز دارد و تا چه سنی می تواند بدنش را برای صحنه آماده نگهدارد می گوید: “ما برای اولین اجراء تا یک ماه و نیم تمرین می کنیم اما برای هر نمایش پس از آن، هر روز دو ساعت تمرین می کنیم. ما حدود ۵۰ بار در هرسال روی صحنه می رویم و تنها یک ماه در سال تعطیل هستیم. اما یک هنرمند باله به اعتقاد من تا حدود پنجاه سالگی می تواند بدنش را برای ایفای نقش در صحنه آماده نگهدارد.”

هنگام خداحافظی با فرنگیس قاسم اوآ او با من به بیرون ساختمان اپرا تئاتر صدرالدین عینی می آید و از من می خواهد برای روز ۲۱ ماه می به مراسم بزرگداشت ملکه صابراوآ که قرار است هنرمندان اپرا بالت کشورهای مختلف در سالن اپرا تئاتر عینی هنرنمایی کنند، بیایم. به او می گویم خواهم آمد و با او خداحافظی می کنم.

۱- وب سایت جدید آنلاین، شش مقام در موسیقی تاجیکی/ پروانه فیروز، گفت وگو با جوره مراد بیک.