بخش سوم و پایانی

“حزب الله” در  لبنان، “حماس” در فلسطین و نقش “یزدی” و “چمران”

همانطور که از اظهارات “ابراهیم یزدی” به خوبی هویداست، غرب در کادر حمایت از گرایشات اسلام ارتجاعی، به پشتیبانی از خمینی در بحبوحه انقلاب برخاست. این حمایت منحصر به ایران نبود و خوانندگان این گزارش میتوانند به لینک هایی که در پایان متن آورده شده مراجعه کرده و فی المثل در مورد نحوه تشکیل سازمان “حماس” و شقه کردن جنبش فلسطین نیز مطالعه نمایند. در مورد لبنان که به مرکز ثقل سیاست های منطقه ای و تروریستی رژیم تبدیل شد، هنوز مطالعه کافی صورت نگرفته است و دراین بخش، همانند مبحث سرقت انقلاب ایران، تنها به اظهارات خود دکتر “یزدی” و خاطرات “مصطفی چمران” اکتفا می کنیم.

مصطفی چمران که در کنار دکتر یزدی فعالیت می کرد، از آمریکا به خاورمیانه رفت و سپس در لبنان و در کنار “موسی صدر” به تلاش های خود ادامه داد. وی از پایه گذاران سازمان ارتجاعی “امل” بود. بلافاصله پس از به قدرت رسیدن خمینی در ایران و با تلاش های “چمران”، گرایشات طرفدار ایران در “امل” تقویت” شد که سرانجام با تشکیل “حزب الله“، همان نکبتی که نصیب مردم ایران شده بود برای لبنان نیز فراهم گردید. این تشکل تروریستی و ارتجاعی، یکی از پایه های سیاست منطقه ای خمینی و سرپا نگه داشتن رژیم در سه دهه گذشته بوده است. از طرف دیگر، “چمران  و دوستان لبنانی اش، در راه اندازی دستگاه های سرکوب مثل سپاه پاسداران نقش مستقیم داشته اند. در مقدمه کتابی که درباره “چمران” و روی سایت رسمی نهضت آزادی ایران منتشر شده، چنین آمده است:۱۷

یاسر عرفات (وسط) در میان احمد خمینی (راست) و ابراهیم یزدی

«از شکست اعراب در جنگ ۱۹۶۷، دنیاى وسیع امریکا بر او تنگ مى‏نمود و براى فراگیرى فنون نظامى و جنگ‏هاى چریکى راهى اروپا، الجزایر و مصر شد و مدت دو سال در مصر ماند. بعد از فوت جمال عبدالناصر به دعوت امام موسى صدر رهبر وقت شیعیان لبنان به سرزمین فاجعه، درد و رنج مسلمین به‏ویژه شیعیان لبنان قدم نهاد.. در لبنان پایه‏گذارى سازمان‏هاى چریکى مسلّح را برعهده گرفت که هم‏زمان با روشنگرى اسلامى و مذهبى و تقویت روحیه و اعتقادات اسلامى و مکتبى، ورزیده‏ترین، زبده‏ترین و شجاع‏ترین رزمندگان اسلام را تربیت نمود که فرزندان و شاگردان آن‏ها امروز نیز در لبنان براساس همین اعتقادات و روحیه شهادت‏طلبى، حماسه‏ها مى‏آفرینند. (حزب الله)

پس از پیروزى انقلاب اسلامى ایران، مشتاقانه همراه با گروه ۹۲۲ نفره نخبگان مذهبى و سیاسى لبنان به ایران آمد و به دیدار امام بزرگوار خود شتافت و بنا به توصیه امام راحل در ایران ماند. با آن‏که در استمرار برنامه‏هاى خود در لبنان نیز دخالت داشت، در ایران نیز به دستور امام، از پایه‏گذاران سپاه بود و سپس در فرونشاندن توطئه‏هاى خطرناک و جدایى‏طلبانه دشمن در کردستان با آن‏که معاون نخست‏وزیر بود، لباس رزم بر تن کرد و سلاح بر دوش گرفت و با سازمان‏دهى و به‏کارگیرى نیروهاى مسلّح و بخصوص مردمى، به خنثى‏سازى توطئه‏هاى سخت دشمنان برآمد و نام خود و پاوه و حوادث حماسه‏ساز آن و فرمان تاریخى امام خمینی را براى همیشه در تاریخ ثبت نمود.»

در بخشى از خاطرات “ابراهیم یزدى” درباره “مصطفى چمران” که قرار است در کتابى با عنوان «همسفر صدق و صفا» انتشار یابد نیز از چمران به همین گونه یاد می شود:۲۳

«سفرهاى مکرر و حضور دائم چمران در لبنان و ارتباط با امام موسى صدر، موجب شد که آرام آرام جنبش اسلامى ایران در یک سطح دیگرى، که تا آن زمان سابقه نداشت، بر جنبش شیعیان لبنان اثر بگذارد و امام موسى صدر، بعد از استقرار در لبنان در مرحله اول با تلاش فراوان خود توانست مجلس اعلى شیعیان را تاسیس کند. تا آن زمان شیعیان فاقد یک سازمان رسمى بودند….  در مرحله بعد، او حرکت المحرومین را نه فقط براى شیعیان، بلکه براى همه محرومین لبنان، صرفنظر از دین و مذهب، تشکیل داد. در سازماندهى حرکت محرومین، دکتر چمران آرام و بى صدا، نقش برجسته اى داشت. او به طور فعال در انتشار مجله محرومین و تهیه و تنظیم مقالات آن شرکت داشت. چمران مرد هنر نیز بود… در کلاس هاى درس آموزش عقیدتى و معارف حرکت المحرومین، که در مدرسه جبل العامل تشکیل مى شد، چمران خود تدریس مى کرد. یک تابستان هم خود من به اصرار او در آن کلاس ها درس دادم. بسیارى از قهرمانان امل در نبرد با اسرائیلى هاى متجاوز به جنوب لبنان شاگردان مستقیم چمران در همین مدرسه و کلاس هاى حرکت المحرومین بودند. فکر تاسیس یک شاخه نظامى مرکب از داوطلبان حرکت المحرومین از دکتر چمران بود. امام موسى صدر نام آن را امواج المقاومه اللبنانیه یا امل گذاشت. … دکتر چمران، بعد از امام موسى صدر، دومین نفر در حرکت امل بود. بسیارى از فرماندهان و رهبران برجسته جنبش مقاومت جنوب لبنان از شاگردان مستقیم چمران بودند.»

برخی از این فرماندهان که ایشان با افتخار از آنان یاد می کنند، مثل “حسین موسوی“، از فرماندهان تروریستی حزب الله بوده اند.۲۳ پس  تقویت جریانات ارتجاعی تر درون سازمان “امل” و سپس تشکیل “حزب الله”، اکنون حرکت خمینی برای مثله کردن جنبش فلسطین، و ضعیف کردن نیروهای سکولار و ملی در داخل این جنبش، آغاز گردید. ابراهیم یزدی با افتخار از نقش خویش در ضربه زدن آشکار به این جنبش و مصادره آن توسط خمینی یاد می کند. از خوانندگان این گزارش درخواست می شود که با توجه به شرایط کنونی، یعنی تسلط تفنگداران “حماس” بر سرنوشت مردم فلسطین و به گور سپرده شدن آرزوی یک دولت مستقل برای سالیان دراز، اظهارات “یزدی” را با دقت مضاعف مورد نظر قرار دهند.

از راست مهدی بازرگان، از اعضای هیئت سوریه، مصطفی چمران، ابراهیم یزدی، حافظ اسد

ایشان، در اظهاراتی حیرت آور که در سطور پائین ملاحظه می کنید، از فلسطینیان برای تصمیم گیری در مورد سرزمین آباء و اجدادی شان خلع صلاحیت کرده و تصمیم را به “مسلمانان جهان” واگذار می کند. “یزدی” به روشنی توضیح می دهد که چگونه روز ملی فلسطینیان، که سمبل مقاومت آنان در برابر اسرائیل است را با انتخاب “روز قدس” و دادن رنگ مذهبی به آن، هم از نیروهای فلسطینی دزدیده و هم به خمینی اجازه داد تا خودش را متولی مردم فلسطین معرفی کند. این حرکت، دقیقا در امتداد خط حمایت از بنیادگرایان برای حذف نیروهای ملی در منطقه است. به عبارت دیگر، نه تنها یزدی به خمینی کمک کرد تا انقلاب ایران را سرقت نماید، بلکه برای مصادره جنبش فلسطین به نفع گرایشات ارتجاعی مثل “حماس”  تلاش نموده است:

«علاقه معنوى و حساسیت عمومى مسلمانان نسبت به فاجعه فلسطین، دو دلیل عمده دارد. اول ظلم و ستم بى‏حساب و بى‏سابقه بر فلسطینیان و دوم قدس شریف قبله اول مسلمانان….  همین تعلق خاطر به قدس شریف بود که موجب اعلام آخرین جمعه ماه مبارک رمضان به عنوان روز قدس گردید. تا قبل از انقلاب اسلامى ۱۳۵۷ ایران، یکى از روزهاى ماه اکتبر میلادى به عنوان روز جهانى فلسطین از طرف اتحادیه عرب و سازمان‏هاى مختلف عربى اعلام شده بود. این روز به خاطر زنده نگهداشتن و بزرگداشت پیروزى نظامى نیروهاى مسلح فلسطینى الفتح و سایرین، در نبردى سنگین با ارتش اسرائیل در منطقه کرامه (ارتفاعات اردن در نزدیکى مرزهاى سرزمین اشغالى) معروف به “معرکه کرامه” شده بود که طى آن ارتش اسرائیل تلفات سنگینى را متحمل شد، نامگذارى شده بود، اما على‏رغم اهمیت “معرکه کرامه” کشورهاى عربى و سایر مسلمانان از این روز استقبال چندانى نکردند.

 بعد از انقلاب هنگامى که در دولت شادروان مهندس بازرگان مسئولیت وزارت امور خارجه را پذیرفتم، براساس نگرش‏هاى بنیادى و اولویت‏هاى ملى، روابط رسمى میان دولت ایران با ساف در سطح دولت فلسطین برقرار شد. اما این را کافى نمى‏دانستیم و ضرورى بود که گامى جدى براى جهانى کردن مسئله قدس در میان همه مسلمان برداشته شود. بنابراین طرحى براى اعلام روز قدس در آخرین جمعه ماه مبارک رمضان تهیه شد. ….چند روز قبل از ماه رمضان آن سال (۱۳۹۹ برابر با دوم مرداد ۱۳۵۸) در دیدار هفتگى‏ام با رهبر فقید انقلاب، طرح روز قدس را با ایشان مطرح و اعلام آن را به ایشان پیشنهاد کردم. ایشان به شدت از آن استقبال کردند و از من خواستند تا مطالب را تدوین و در اواسط ماه رمضان به ایشان بدهم تا طى بیانیه‏اى آن را اعلام کنند. در وزارت امور خارجه در یک جلسه مشورتى با معاونان خود، آقایان دکتر کمال خرازى و دکتر على صادقى تهرانى، مسئله بررسى و مطالب تدوین و در اختیار امام قرار داده شد و چند روز بعد امام بیانیه خود را صادر کردند و به این ترتیب اولین روز جهانى قدس در جمعه ۲۳ رمضان آن سال برابر با ۲۱ مرداد ۱۳۵۸ با شکوه فراوان در تهران و شهرستان‏ها و برخى از کشورهاى عربى و اسلامى برگزار شد. از آن پس این مراسم همه ساله در اکثر کشورهاى اسلامى برگزار مى‏شود.

ابراهیم یزدی(راست)، مصطفی چمران (دوم از راست) و مهدی بازرگان نفر اول از چپ

… ممکن است دولت‏هاى عربى بخواهند، یا مجبور بشوند در چارچوب اولویت‏هایشان یا منافع و مصالح کلان ملى خود با اسرائیل صلح و با آن دولت روابط عادى برقرار کنند….. دولت ایران اگرچه اعلام کرده است که با سیاست‏هاى دول عرب و طرح صلح خاورمیانه موافق نیست و آن را تأیید نمى‏کند اما در هر حال کار چندانى از دستش ساخته نیست. حتى با وجود کمک‏هاى سخاوتمندانه ایران به سوریه و لبنان و بدهى ۱۴ میلیارد دلارى سوریه به ایران، دولت ایران نمى‏تواند آنها را از صلح با اسرائیل باز دارد.

مهمترین و مشکل‏ترین موضوع فلسطین، مبهم بودن سرنوشت قدس است. چرا که اعراب و فلسطینى‏ها مى‏توانند در مورد سرزمین‏هاى خود، مستقل از سایر کشورهاى عربى یا اسلامى تصمیم بگیرند، اما قدس شریف تنها به اعراب و فلسطینى‏ها تعلق ندارد بلکه متعلق به همه مسلمانان است و آنان نمى‏توانند یک جانبه درباره آن مذاکره کنند و تصمیم بگیرند. دولت ایران که اکنون ریاست کنفرانس اسلامى را برعهده دارد مى‏تواند و باید با استفاده از امکانات فراوانى که در اختیار دارد، آینده قدس شریف را، نه در چارچوب روابط اعراب و اسرائیل، بلکه در سطوح مسلمانان جهان مطرح سازد و به طور فعال طرح‏هایى براى حل مسئله و پایان دادن به اشغال قدس شریف ارائه کند.»۲۰

همانطور که به روشنی از متن بالا هویداست، تقویت جریانات ارتجاعی مذهبی در میان جنبش فلسطین، از افتخارات “ابراهیم یزدی” است. طبیعتا وی در این اقدام دست تنها نبوده است و بخشی از صاحبان قدرت غربی و اسرائیلی و دوستان “یوسف ندا” هماهنگ با اقدامات یزدی و خمینی، در تأسیس سازمان “حماس” نقشی مستقیم داشته اند. همان سازمانی که تاکنون، صدها میلیون دلار از دارائی های مردم ایران را به خود اختصاص داده است. جالب ترین موضعگیری یزدی زمانی است که در برابر اتهامات غرب در مورد حمایت ایران از “حماس” و دیگران، وی به دفاع از آنان بر می خیزد. وی جملات بالای خود در مورد میلیاردها دلار پرداخت به سوریه و لبنان (منظور وی حزب الله است)  برای سنگ اندازی در پروسه صلح  را نیز به فراموشی سپرده و می گوید:

«راهکار سیاسی آمریکا در مواجهه با ایران به این صورت است که: از نظر سیاسی ۴ مسئله وجود دارد که آمریکا و اروپا در مورد ایران مطرح می‌کنند ۱- فعالیت‌های هسته‌ای ۲- حقوق بشر ۳- تروریسم و ۴- صلح خاورمیانه.

صلح خاورمیانه که ارتباط زیادی با ایران ندارد. در واقع هنگامی که اسرائیل این واقعیت را بپذیرد که در چارچوب قطع‌نامه‌ی سازمان ملل حاضر شود با فلسطینی‌ها کنار بیاید، یک دولت مستقل فلسطینی تشکیل می‌شود و چه ایران بخواهد و چه نخواهد صلح ایجاد خواهد شد. آمریکا برای فرافکنی نام ایران را در این قضیه مطرح می‌کند. ایران هم بارها گفته که هرچه فلسطینی‌ها بپذیرند ما هم قبول می‌کنیم.

ابراهیم یزدی، احسان شریعتی، مصطفی چمران
در آرامگاه علی شریعتی

اما مسئله‌ی تروریسم به حمایت ایران از حماس، جهاد اسلامی و حزب‌الله لبنان مربوط می‌شود. این‌جا یک اختلاف در تعریف تروریسم وجود دارد. قطع‌نامه‌ی سازمان ملل در سال ۱۹۸۸ در تعریف تروریسم می‌گوید: «کسانی که علیه ارتش اشغال‌گر مبارزه می‌کنند، تروریست نیستند.» همان‌طور که مجاهدین افغان که علیه اشغال‌گران روسیه می‌جنگیدند تروریست نبودند و حتی آمریکایی‌ها هم به آن‌ها کمک می‌کردند.

ایران به درستی می‌گوید: حزب‌الله لبنان تروریست نیست، زیرا جنوب لبنان در اشغال اسرائیل بوده و حالا هم که جنوب لبنان آزاد شده، حزب‌الله اعلام کرده که ما قصد داریم به عنوان یک حزب سیاسی در لبنان فعالیت کنیم.» ۱۹

البته این بخش از گزارش، با توجه به رویدادهای اخیر در منطقه و بخصوص بحران آفرینی و برادرکشی جریان ارتجاعی “حماس” در فلسطین، کشتارهای فرقه ای شبه نظامیان سرسپرده رژیم در عراق تا قدرت طلبی های ماجراجویانه “حزب الله” در لبنان و … اهمیتی دو چندان یافته است. مهمترین نکته ای که در آخر فقط به آن اشاره می کنیم، نقش بلامنازع رژیم خمینی در فوران و اشتعال آفت خانمان سوز بنیادگرایی مذهبی در کل منطقه است. هرچند برخی از تحلیل گران با توجه به مرزبندی های سنتی یا ساختگی بین شیعه و سنی، موضوع حمایت رژیم از تمام جریانات ارتجاعی را محدود و کم رنگ تصویر می کنند؛ بسیاری از مفسران منطقه نیز از روی ناآگاهی یا به عمد، با بزرگ جلوه دادن نقش غرب در حمایت مقطعی از بنیادگرائی، بر نقش ویژه رژیم ایران در این معادله سایه می اندازند.

به هرحال تهاجم اخیر”حماس” و تلاش های آمریکا و اکثر دول عرب برای حفظ بخش سکولار و میانه رو جنبش فلسطین، یا حمایت از دولت معتدل “سینیوره” در لبنان، یا تلاش برای یافتن نیروهای غیربنیادگرا در باتلاق جنایات رژیم در عراق، و یا سرگیجه ناشی از حمایت منافقانه ملاهای حاکم بر ایران از حاکمان افغانستان و طالبان به طور همزمان…باید خیلیها را از خواب سی ساله خویش بیدار کرده باشد. این گزارش، شاید اولین اقدام در بازبینی نقش یگانه رژیم ملایان در تغییر جغرافیای سیاسی منطقه و به نکبت کشاندن نسل های متمادی از کشورهای فلک زده ای چون ایران، فلسطین، عراق، لبنان و افغانستان می باشد.

رقص شادی نقاب داران مرتجع سازمان “حماس” در خیابان های “غزه” و پایکوبی آنان روی عکس های واژگون شده “یاسر عرفات”، ثمره همان سیاستی است که سی سال پیش با کمک مستقیم “یزدی” و “چمران” آغاز شد.

پاورقی ها:

۱- POLITIQUE INTERNATINALE N° ۹۴ – HIVER 2002

۲-http://www.cfr.org/content/about/annual_report/ar_1999/016-47studies.pdf

۳-Iran’s New Revolution , Foreign Affairs: January/February 2000 (volume 79, number 1)

 ۴-http://www.nehzateazadi.org/publication/eyazdi/3jomhori/3jomhori.htm

۵-  لینک های زیر درباره حمایت غرب از بنیادگرایان،  شبکه بانکی آنان، بانک “التقوی” و رابطه بین بنیادگرایان و نئونازیهای اروپاست.

http://www.cooperativeresearch.org/timeline.jsp?timeline=complete_911_timeline#a1282theproject

http://www.washingtonpost.com/ac2/wp-dyn?pagename=article&contentId=A17354-2003Aug19¬Found=true

http://www.terrorism-illuminati.com/book/dollarsforterror.html

http://www.ccc.nps.navy.mil/si/2005/Jan/comrasJan05.asp

http://oraclesyndicate.twoday.net/stories/557998

http://www.druckversion.studien-von-zeitfragen.net/Politics%20of%20Three.htm

http://twoday.net/static/oraclesyndicate/files/report%20on%20islamists%20the%20far%20right%20and%20al%20taqwa.htm

http://www.geocities.com/johnathanrgalt/Swastika_Crescent.html

http://www.sfgate.com/cgi-bin/article.cgi?file=/chronicle/archive/2002/03/12/MN192483.DTL

http://www.atimes.com/atimes/Middle_East/DK05Ak01.html

http://specials.ft.com/theresponse/FT38ZL6ZSTC.html

http://conspiration.cc/conspir/division_handshar.pdf

۶-http://www.fas.org/irp/congress/1992_rpt/bcci/

http://www.whatreallyhappened.com/RANCHO/POLITICS/FOSTER_COVERUP/bcci.html

۷-http://www.un.org/News/Press/docs/2001/afg163.doc.htm

۸-http://www.ustreas.gov/press/releases/po3380.htm

۹-Ahmed Huber, un administrateur aux sympathies islamistes et nazies

http://fr.mailarchive.ca/soc.politique/2006-07/15012.html

۱۰- http://reflexes.samizdat.net/spip.php?article202

۱۱- http://en.wikipedia.org/wiki/Ahmed_Huber

۱۲-http://www.imam-khomeini.com/Maghalat/imam%20khomeini%20va%20enghelab.htm

۱۳-http://www.imam-khomeini.com/Maghalat/dastavardhaye%20enghelab.htm

۱۴-http://naame.net/articlea.php?mID=34&articleID=816

http://naame.net/articlea.php?mID=35&articleID=854

۱۵-  تجربه تحزب در ایران، روزنامه نشاط، مورخ ۱۵، ۱۹، ۳۱ فرودین و ۵، ۹، ۱۴، ۱۶، ۱۹، ۲۰ و ۲۱ اردیبهشت ۱۳۷۸)

۱۶-  http://www.nehzateazadi.org/news/news83/tajik_yazdi/yaz1120.htm

۱۷-  http://www.nehzateazadi.org/publication/chamran/khoda.htm

۱۸- http://www.baztab.com/news/38908.php

۱۹-  گزارش جلسه پرسش و پاسخ دکتر ابراهیم یزدی، در دانشگاه شهید چمران اهواز،  ۲۶ بهمن‌ماه ۱۳۸۵)

۲۰-  قدس شریف و صلح خاورمیانه، روزنامه عصرآزادگان، شماره ۷۰، مورخ ۱۲ دى‏ماه ۱۳۷۸

۲۱-  یکسویه‏نگرى تاریخى و بى‏انصافى در حق روشنفکران، روزنامه جامعه، شماره‏هاى ۸۰ و ۸۱، مورخ ۱۱ و ۱۲ خرداد ۱۳۷۷

۲۲- http://emruz.info/ShowItem.aspx?ID=7636&p=1

۲۳- http://www.nehzateazadi.org/articles/83/yaz0331.htm

۲۴- http://www.nehzateazadi.org/bayanieh/78/html/pasokh_yazdi.htm

۲۵- http://www.nehzateazadi.org/bayanieh/77/html/1646.htm