این روزها در سراسر ایران و حتا شهرهای دوردست آن خروش ندای حق طلبانه زنان و مردان دلاوری که یکصدا فریاد می زنند: «جمهوری اسلامی نمیخوایم، نمیخوایم و خامنه ای حیا کن، مملکتو رها کن» چنان بلند است که دیگر به گوش ملاهای دروغگو هم رسیده و آن را انکار هم نمیکنند! اما پررویی تعدادی انگشت شمار طرفدار و پشتیبان رژیم جمهوری اسلامی در خارج از ایران تا آنجا پیش رفته که درست در زمانی که خون معترضان در ایران به دست نیروهای سرکوبگر در خیابانها و سیاه چالهای رژیم به زمین ریخته میشود، همزمان جشن و پایکوبی و پارتی شبانه برپا کرده و به دریوزگی از سیاستمداران تازه کار و بی پشتوانه کانادا برای بازگشایی دفتر نمایندگی سپاهیان ولی فقیه در اتاوا مشغولند.
در این راستا اخیرن شاهد حضور جاگمیت سینگ رهبر حزب نیودموکرات در «پارتی شبانه» دوم فوریه گروه چند ده نفره طرفداران و لابیگران جمهوری اسلامی موسوم به «کنگره ایرانیان کانادا» بودیم.
جاگمیت سینگ در این پارتی شبانه در سخنان کوتاه شعارگونه ای چنین گفت:
«میدانیم که در سراسر دنیا تبعیض رو به افزایش است. سیاستهای تفرقهافکنانه فزونی گرفته است. کاربرد ادبیات و سیاستهایی که به تفرقه ی مردم منجر و کامیونیتیها را در برابر هم قرار میدهد رو به افزایش است. از اینرو بیش از هر زمانی برای ما اهمیت دارد تا سیاستهای همگرایانهای را که امکان میدهد تا هویت خودمان را حفظ کنیم به خدمت بگیریم.»
سینگ در رابطه با از سر گیری روابط دیپلماتیک با جمهوری اسلامی گفت:
«در اینجا می خواهم متذکر شوم که من با واقعیت عدم انجام تعهد پیشین دولتمان مشکل دارم. سه سال پیش تعهدی داده شد تا سفارتی در کانادا برای کامیونیتی ایرانیان کانادا و همچنین سفارتی در ایران بازگشایی شود. این بسیار مهم است. باید دولت به دلایل عدیده تعهدی را که داده دنبال کند. بسیاری از ایرانیان کانادایی هنگام عبور از مرز آمریکا برای دریافت خدمات کنسولی از تبعیض رنج میبرند. ایرانیان کانادایی که به ایران سفر میکنند فاقد پشتیبانی سفارت در هنگام پیگیری حقوق و مشکلاتشان هستند. این بسیار مهم است.»
جاگمیت سینگ سخنانش را در این پارتی شبانه چنین پایان داد:
«به باور من، ما با گفتگو میتوانیم دنیای بهتری را بسازیم. ما با بستن (دهان) کسی و یا ارتباطات دنیای بهتری نمیسازیم. دنیای بهتر زمانی است که ما ارتباطات را برقرار کرده و گفتگو کنیم. بنابراین من معتقدم که باید سفارت بازگشایی شود تا روابط دیپلماتیک داشته باشیم. تا برای پیشبرد ارزشهای حقوق بشر و صلح با ایرانیان کار کنیم. این مساله برای من بسیار اهمیت دارد و مایلم بدانید که به آن پایبندم.»
همانطوری که مشاهده میشود سخنان جاگمیت سینگ رهبر حزب نیودمکرات دارای تناقض های آشکاری است. چون کوچکترین اشارهای به رژیم جمهوری اسلامی که بارزترین نمونه و نماد تبعیض و آپارتاید در دنیاست نمی کند. از نگاه سینگ حکومتی که ۴ دهه نیمی از جمعیت ایران یعنی زنان آن را از حقوق پایهای خود محروم کرده “تبعیض” نمی کند! از دیدگاه جاگمیت سینگ رژیمی که از آغاز پیدایش، حقوق انسانی و اجتماعی پیروان ادیان دیگر را به کلی نقض و نفی کرده و به ویژه در مورد بهائیان، آنان را به سطح غیر انسان تنزل داده و به دفعات کشتار کرده سیاستهای تفرقه افکنانه اعمال نکرده و نبایستی آن را افشا و محکوم کرد!
بیدلیل نیست که پویان طبسینژاد (شهروند ایرانی-کانادایی) عضو هیات مدیره کنگره ایرانیان کانادا در حالی که همزمان رییس کمیته ارتباطات قومی حزب نیودموکرات در انتاریوست (گذشته از اینکه تصدی همزمان این دو پست خلاف بند نخست اساسنامه کنگره است) در هنگام حضور در جلسه کمیته میراث کانادا در مجلس فدرال در سال پیش با پیروی از رهبر حزبش (ان دی پی) از جنایاتی که بر پیروان دیانت بهایی در ایران اعمال میشود به کلی اظهار بی اطلاعی می کند!
اما کیست که نداند رژیم اسلامی تهران نخستین کشوری در جهان است که به صورت سیستماتیک سیاستهای تفرقه افکنانه و نفرتپراکنانه را در داخل کشور و منطقه پیوسته گسترش داده است؟جالب آنجاست که جاگمیت سینگ در سخنانش نه تنها رژیم اسلامی ایران را که سالهاست به تفرقه بین شیعه و سنی دامن زده و شبانه روز بر تنور یهودیستیزی و آمریکاستیزی میدمد محکوم نکرده، بلکه بجای آن از عدم برقراری «رابطه دیپلماتیک» با این رژیم تروریست و گروگان گیر گلایه هم می کند!
اما آیا واقعن آقای سینگ نمیداند که «افزایش تبعیض» در برخی از کشورهای غربی، اگر هم اخیرن به صورت پراکنده و غیرسیستماتیک بروز کرده، بیشتر ناشی از روی کار آمدن موقت چند عنصر دست راستی است، و نه وجود قوانین و مقررات تبعیضآمیز در این کشورها؟! حال آنکه در مقابل، قوانین و مقررات تبعیضآمیز در ایران ریشه در قانون اساسی جمهوری اسلامی و سیاستهای آن داشته و در بستر حقوق مدنی و جزایی آن نهادینه شده است.
بنابراین اگر سینگ صادقانه نگران «رنج بردن ایرانیان از تبعیض» است، چرا کوچکترین سخنی از این همه ظلم و ستم و تجاوز و تفرقه اندازی که حکومت ایران بر مردمش و منطقه اعمال میکند بر زبان نمی آورد؟
در اینجا برای اینکه آقای سینگ بهتر به مفهوم واژه” تبعیض” پی ببرند به یادشان می اوریم که ایرانیان مهاجر حتا آزاد نیستند برای فرزندان خود که بیرون از ایران متولد میشوند نام دلخواه انتخاب کرده و بر آن مبنا برای آنان از نمایندگیهای جمهوری اسلامی شناسنامه و گذرنامه ایرانی بگیرند! چون بر اساس قانون مصوب مجلس اسلامی انتخاب نامهایی مانند ژانت و یا ویلیام پذیرفته نشده و نامهای مرکبی هم مانند مارکوس ابراهیم و یا کیوان ویلیام، بر پایه ی قوانین اسلامی ایران «ناموزون» ارزیابی شده و غیرقابل ثبت و پذیرش هستند!
لذابه نظر می رسد که پایفشاری آقای سینگ برای باز شدن مجدد دفتر نمایندگی جمهوری اسلامی در اتاوا در واقع چیزی جز رسمیت دادن و تایید سیاست های ضد حقوق بشری جمهوری اسلامی مانند آنچه که گفته شد، نیست! و به ایشان پیشنهاد می شود که اگر خیلی نگران پایمال شدن حقوق ایرانیان کانادایی در لب مرزهای کانادا هستند، به جای گله و شکایت از برخورد های احتمالی ماموران مهاجرت آمریکا که امری فرعی است، به مخالفت با مقررات ناقض حقوق بشر جمهوری اسلامی که هم اکنون در خاک آمریکای شمالی در حال اجراست پرداخته و به جای منحرف کردن نگاه ها به حواشی و دورویی کردن، به ریشه ی اصلی مشکلات ایرانیان که رژیم اسلامی و سیاستهای آن است توجه کنند.
بد نیست که آقای سینگ به این پرسش بجا هم پاسخ دهند که: در حالی که دولت کنونی کانادا قادر نیست حداقل در خاک آمریکای شمالی مساله ی پیش پا افتاده ی آزادی حق انتخاب نام فرزند را برای ایرانیان کانادا تأمین کند، چگونه سیاستمدارانی چون جاگمیت سینگ توانایی آن را خوا هند داشت که با «برقراری روابط دیپلماتیک برای پیشبرد ارزش های حقوق بشر» با رژیمی خیره سر و گروگان گیر در تهران دست و پنجه نرم کنند؟!
در بخشی دیگر سینگ ادعا میکند که «ایرانیان کانادایی که به ایران سفر میکنند فاقد پشتیبانی سفارت (کانادا) در هنگام پیگیری حقوق و مشکلاتشان هستند»؟! از ایشان باید پرسید، مگر زهرا کاظمی در زمانی که سفارت کانادا در تهران دایر و روابط دیپلماتیک دولت لیبرال کانادا با جمهوری اسلامی دوستانه بود، توانست از «پشتیبانی سفارت» سودی ببرد که دیگر ایرانیان ـ کانادایی انتظار آن را داشته باشند؟ به یاد داریم که سفارت کانادا حتا نتوانست بعدا به خواسته استفان هاشمی (فرزند زهرا کاظمی) عمل کرده و حداقل جسد مادرش را به فرزندش در کانادا تحویل دهد!
اما به راستی دراین روزها در حزب نیودمکرات جای شخصیت های والایی چون آقای پل دوئر که متاسفانه با بیماری سرطان مبارزه میکند (با آرزوی بهبودی برای وی) خالیست تا به آقای سینگ یادآوری کند که چهار سال بیشتر از ۵ ژوئن ۲۰۱۳ نگذشته که به ابتکار حزب ان.دی.پی قطعنامه ی محکومیت جمهوری اسلامی برای کشتار دسته جمعی زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ و شناسایی آن به مثابه جنایت علیه بشریت به پارلمان کانادا ارایه شدکه این اقدام هم در آن زمان با پشتیبانی کامل حزب محافظهکار و لیبرال به تصویب مجلس بدون حتا یک رای مخالف رسید!
اما اکنون چه بر سر حزب ان.دی.پی و رهبر آن آمده که تااین اندازه از سیاستهای مترقی و انساندوستانه دور شده اند و دست دوستی و رابطه به طرف رژیمی ناقض حقوق بشر و آپارتاید دراز کرده اند؟ موجب بسی تأسف است که در نبود شخصیت های فرهیختهای مانند آقای پل دوئر سیاستهای حزب ان.دی.پی تا این اندازه پس رفته است.
در پایان از آقای جاگمیت سینگ می خواهیم تا ضد و نقیضگویی و دورویی را کنار گذاشته و تا دیر نشده از اندک ایرانیان ِکانادایی که از رژیم اسلامی جانبداری میکنند دوری گزیده و با اکثریت ایرانیان کانادا که مخالف این رژیم فاسد و تبهکار هستند همراه شود، زیرا رژیم جمهوری اسلامی به پایانش نزدیک شده و نفس های آخرین را میکشد!
نهاد عدالت ۸۸