تصویب لایحه CFT در مجلس بار دیگر هیجان ها، عصبانیت ها و حماسه سرایی ها را به اوج رساند و البته فرصتی به جمهوری اسلامی داد تا بسیاری از رسوایی ها ، فسادها و ظلمها برای مدتی به حاشیه برود.
این روزها مردم سرگرم خبرگیری و تحلیلِ پیامک های تهدید آمیزی هستند که برای نمایندگان ارسال می گردد بدون آنکه به یاد بیاورند آرش صادقی زندانی شجاع به همراه دهها زندانی سیاسی با خطر مرگ واقعی یا از دست دادن سلامت خود مواجهند.
طرفداران تصویب لوایح چهارگانه، پایکوبی می کنند که “راههای پولشویی در حال بسته شدن است” در حالی که حکومت جمهوری اسلامی، صدها راه ظاهرا قانونی یا مخفی، برای خرجکردن ثروت عمومی در راههایی بر خلاف مصالح و منافع ایرانیان در اختیار دارد. صدای کف زدن ها برای استقلال و شجاعت نمایندگان و رای مثبت آنان به اولین لایحه از لوایح چهار گانه، در حالی گوش فلک را کر می کند که قبل از بررسی لایحه، رئیس مجلس اجازه رهبر برای بررسی قانون را قرائت کرد تا مشخص شود نمایندگان مجلس، گماشتگانی بیش نیستند که برای انجام وظیفه ذاتی خویش نیز نیازمند مجوز رهبر هستند. سرگرم سازی مردم و تلاش برای قرار دادن موضوع FATF در رأس همه اخبار در حالی صورت می گیرد که در همین روزها ، اتفاقات گوناگون از رسوایی های مستقیم مالی تا فریب مردم در موضوع تغییر نرخ دلار ، نشان داد جمهوری اسلامی بزرگتریندشمن ایرانیان است. اما تحولات اخیر پیرامون لوایح FATF برخی حقایق دیگر را نیز آشکار ساخت.
رهبر جمهوری اسلامی چند ماه قبل برای روحیه بخشی به وفادارانِ فریب خورده خوی ، با رجز خوانی های مألوف، ظاهرا در برابر روند جهانی مبارزه با تروریزم و تأمین مالی آن ایستاد. او در دیدار سالانه با نمایندگان مجلس – سی ام خرداد – ، ژست قهرمانی، شجاعت و ایستادگی در برابر روند جهانی گرفت و در مورد لوایح موسوم به مبارزه با پولشویی و تامین مالی آن گفت: “این معاهدات ابتدا در اتاقهای فکر قدرتهای بزرگ و برای تأمین منافع و مصالح آنها پخت و پز میشود و سپس با پیوستن دولتهای همسو یا دنباله رو یا مرعوب، شکلِ به ظاهر بینالمللی میگیرد بهگونهای که اگر کشور مستقلی مانند ایران، آنها را قبول نکند او را مورد هجوم شدید قرار میدهند که مثلاً ۱۵۰ کشور پذیرفته اند شما چطور آن را رد می کنید؟…همانگونه که درباره برخی کنوانسیونهای بینالمللیِ اخیراً مطرح شده در مجلس گفتیم، مجلس شورای اسلامی که رشید و بالغ و عاقل است، باید مستقلاً در موضوعاتی مثل مبارزه با تروریسم یا مبارزه با پولشویی قانونگذاری کند.. البته ممکن است برخی مفاد معاهدات بین المللی خوب باشد، اما هیچ ضرورتی ندارد با استناد به این مفاد به کنوانسیونهایی بپیوندیم که از عمق اهداف آنها آگاه نیستیم یا میدانیم که مشکلاتی دارند.”
ظواهر این اظهارات، کوچکترین تردیدی نسبت به مخالفت علی خامنه ای با بررسی لوایح چهار گانه در مجلس باقی نمی گذاشت اما سه ماه و اندی بعد از آنحماسه سرایی، بار دیگر نمادی از ” نرمش قهرمانانه” در برابر مردم آشکار شد. روز یکشنبه هفته جاری، پیش از آغاز رسمی بررسی لوایح در مجلس، علی لاریجانی پیام رهبر در این خصوص را برای نمایندگان قرائت کرد: “آنچه که من در دیدار با نمایندگان راجعبه لوایح چهارگانه و کنوانسیونها گفتم، مربوط به اصل کنوانسیونها بود، نه کنوانسیون خاص، لذا با بررسی این لوایح در مجلس مخالفتی ندارم”.
ظواهرِ اظهار نظر رهبر نشان می داد، فرصت انتخاب کلمات مناسب و دقیق وجود نداشته و او تنها برای باز کردن راه تصویب نخستینلایحه، به اظهار نظری نامفهوم روی آورده است. اگر این چنین باشد تردیدی باقی نمی ماند که رهبر بار دیگر از فاز ” قهرمان نمایی ” به دنیای واقعیت پا گذاشته و خود را برای نرمش قهرمانانه دیگر، آماده می کند. البته به نظر می رسد او در اظهار نظر مبهم خود، هدف دیگری را نیز تعقیب می نماید: “ایجاد فرصت برای طرح ادعاهای بعدی و تداوم قهرمان نمایی بعد از رفع بحران”. به عبارت دیگر او با اظهار نظری مبهم، به گماشتگان خود احازه داد مراحل تصویب لوایح مورد نظر را آغاز کنند. او در عین حال ، راه ” دبه کردن ” های بعدی برای خود را باز گذاشت.
علی خامنه ای تجربه شیرین برجام را در اختیار دارد. با پذیرش برجام توسط دولت روحانی و تصویب آن در مجلس، نظام جمهوری اسلامی از تحریمهای فلج کننده خلاص شد و به دهها میلیارد دلار دسترسی پیداکرد که هنوز مشخص نیست چگونه و در کجا هزینه شده است. به علاوه، سرمایه گذاری و تمرکز روحانی بر روی برجام، فرشته نجات خامنه ای از برخی مطالبات سیاسی در داخل کشور بود. روحانی از نخستین روز استقرار در دفتر ریاست جمهوری، به بهانه پیگیری برجام، همه وعده های انتخاباتی خود را زیر پا گذاشت. حامیانِ اصلاح طلب نیز با دروغ هایی مانند این که “پیگیری برخی مطالبات سیاسی، روحانی را با تعدد جبهه های درگیری در داخل مواجه و از قدرت او برای پیگیری برجام خواهد کاست” به روحانی کمک کردند تا خُلف وعده های خود را توجیه نماید. البته منتفعِ اصلی آن خلف وعده و این توجیه گری، علی خامنه ای بود که از یکسو، تحقق برجام او را از مخمصه بی پولی نجات می داد و از سوی دیگر، توقف پیگیری مطالبات داخلی، احتمال وقوع هر اتفاق ناخواشایند داخلی – حداقل در کوتاه مدت – را به حداقل می رساند. او که با تحقق برجام، به هر دو هدف رسیده بود رسیدن به یک امتیاز دیگر را نیز پیگیری کرد:”قهرماننمایی مجدد در میان یاران تندروی خویش”. لذا به دروغ ادعا کرد که با برجام موافق نبوده و به دست اندرکاران مربوطه نیز تذکرات لازم را داده بوده است. اینادعا در حالی مطرح شد که علی اکبر ناطق نوری، قدیمی ترین حواری خامنه ای، حداقل دو بار با صراحت اعلام کرد”رهبر در جریان سیر تا پیاز مذاکرات هسته ای بوده است .”
اکنون تجربه برجام در حال تکرار است. بار دیگر، رهبر از تحریمهای فراگیر به وحشت افتاده و در اندیشه راهی برای حفظ دسترسی به دلارهای نفتی است. او دلارها را نه برای رفاه ایرانیان بلکه برای تجهیز چماقداران خود در اقصی نقاط جهاننیاز دارد. از سوی دیگر او بیش از هر زمانی به حفظ روحیه چماقداران خود در داخل کشور نیازمند است. ضمن آنکه سرگرم سازی و انحراف افکار عمومی از پلیدی های روزمره حکومت نیز ، نیاز مبرم اوست. تصویب مقدماتی CFT همزمان با مخالف خوانی های دستوری در تریبون های وابسته به رهبر و رفت و آمد احتمالی این لایحه میان مجلس، شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام می تواند بهترین روش برای رساندن رهبر به هر سه هدف باشد. ضمن آن که او همچنان به تحولات ماه آینده امریکا چشم دارد. حد اقل نتیجه “بازی برجام دو در داخل ایران” ، فرصت سازی و فریب مردم در داخل و برخی دولت ها و مجامع بینالمللی در خارج از کشور یا کمک به شرکای طمع کار جمهوری اسلامی در خارج از مرزها برای توجیه زد و بندهای کثیف با نظامولایت فقیه است.
بسیاری از اقدامات و اظهارات رهبر جمهوری اسلامی در سال های اخیر ، با نوع دیگری از فریب کاری نیز همراه است که در یادداشتی جداگانه به آن خواهم پرداخت ؛ “مظلومنمایی از طریق مشابه سازی شرایط خویش با پیشوای اول شیعیان.
برگرفته از سایت گویانیوز