نگارا اینهمه قهر و غضب چیست؟
دلت بر ما نمی سوزد سبب چیست؟
پنجشنبه ۱۶ ژوئن۲۰۱۶ وقتی از ایستگاه قطار بیرون آمدم جلوی کیوسک روزنامه فروشی تصویر زن جوانی که در بالای آن با خط درشت نوشته شده بود «جو کاکس به قتل رسید» توجه من را به خود جلب کرد. فورا روزنامه را خریده و با سرعت مطلب را خواندم. هنوز چند روزی از واقعه اسفناک اورلاندو نگذشته که فاجعه دیگری این بار درکشور انگلستان رخ داده است.
خانم جو کاکس(Jo Cox) نماینده جوان ۴۱ ساله پارلمان و مادر دو فرزند خردسال سه و پنج ساله با ضربات لگد و چاقو و گلوله در حین ورود به کتابخانه شهر «برسول ـ یورکشایر» در حین خدمت به هموطنانش و انجام وظیفه به هلاکت رسید.
درکشور انگلستان که دموکراسی حاکم است یکی از وظایف نمایندگان پارلمان این است که هفته ای یک بار درکتابخانه حوزه انتخابی خود طی جلساتی نارضایتی های ساکنان آن حوزه از برنامه های دولت وقت را دریافت و در پارلمان مطرح نمایند. وظیفه دیگر نمایندگان پارلمان کمک به حل مسائل و مشکلات اجتماعی – حقوقی ساکنان حوزه های انتخاباتی و همچنین کمک های لازم به آنها می باشد. این کمک ها معمولا در رابطه با مشکلاتی از قبیل مسائل مربوط به فرزندان و مدارس مشکلات مسکن، بی عدالتی هایی که به آنها روا شده و غیره… می باشد.
نمی دانم چه چیز مرا بی اختیار به یاد فاجعه ترور غم انگیز یک زن دانشمند جوان یونانی تبار ساکن اسکندریه ـ مصر به نام هیپی شیا Hypatia انداخت که اغلب درکتب از او به عنوان هیپی شیایِ اسکندریه Hypatia of Alexandria نام برده می شود.
این زن یونانی تبار دانشمند، استاد فلسفه و ریاضی و علم نجوم که ۱۶۰۱ سال قبل در اسکندریه قربانی تعصبات مذهبی شد.
ترور هیپی شیا ناشی از تعصبات دینی و ترورخانم جو کاکس ناشی از تعصبات ناسیونالیستی آنهم از نوع افراطی و ناسیونالیستی نازی ها در آلمان. هر دو جنایت علیه بشریت در مقابل مرکز علم و دانش رخ داده است.
فاجعه ی اسفناک ترورهیپی شیا اولین قربانی تعصبات دینی در شهر اسکندریه بر اثر تحریکات اسقف جدید سیریلِ اسکندریه (Cyril of Alexandria) و مانک ها و ارازل و اوباش علیه آن بانوی دانشمند باعث شد که عده ای از اراذل و اوباش به سردستگی مانکها او را به جرم جادوگری در چند قدمی کتابخانه دانشگاه اسکندریه به خیابان کشانده و با بی رحمی و بی احترامی هرچه تمامتر او را عریان نمودند (تصور بفرمایید برای یک زن دانشمند این عمل چقدر تحقیرآمیز می تواند باشد) و سپس با استفاده از تکه های شکسته کوزه های سفالی او را به بدترین وجه کشتند و تازه به مرگ او راضی نشدند و بدن او را تکه پاره کرده و در میدان شهر سوزاندند.
فاجعه سوم اعدام یک هموطنم است که او هم زنی تحصیلکرده بود به نام خانم فرخ رو پارسا مادر، پزشک، نماینده مجلس و وزیر آموزش و پرورش. جرم او کوشش برای ایجاد شرایط مساوی تحصیل برای دختران و پسران بود که باعث عناد و کینه ی آیت الله خمینی بنیانگذار رژیم یاقوت شد و بر آن مبنا در دادگاه انقلاب اسلامی به نام «مفسد فی الارض» محکوم و در تاریخ ۸ ماه می ۱۹۸۰تیرباران شد.
رژیم یاقوتی که بجز جنگ و خونریزی و فقر و تحریم هدیه ای برای ملت ایران به ارمغان نیاورده، بجز پرداختن بهای سنگین خون سرخ وگرانبهای فرزندان این آب و خاک در مدت ۳۷ سال حکومت یاقوت.
در مورد هیپی شیا سکوت روشنفکران جامعه در مقابل آن عمل وحشیانه باعث شد که حکومت های مستبد دینی (منتسب به آئین مسیح) و کلیسا ها بتوانند قرنها به جنایات خود ادامه بدهند.
آنچه که قابل تعمق است رفتار قشر روشنفکر و محرک جامعه و تاثیر آن در شدت و ضعف این گونه تعصبات خشن و مخرب می باشد.
متأسفانه عدم حمایت جامعه روشنفکر انقلابی و مطبوعات خود باخته به انقلاب اسلامی از دفاع، احترام و رعایت حقوق انسانی خانم فرخ رو پارسا؛ و تأسف بارتر از آن حتی تشویقِ محاکم مبتنی بر شریعت به ادامه ی جنایت های مشابه، باعث شد که حاکمیت دینی در این مدت ۳۷ سال همچنان به اعمال وحشیانه ی خود ادامه دهد!
مضافاً باید گفت که چه بسا حذف یک فرد یا یک گروه توسط صاحبان قدرت نه تنها هشدار به دیگران از گرفتار شدن در سرنوشتی شبیه را به دنبال نداشت، که باعث خوشحالی ماندگان می شد!
در مورد خانم جو کاکس عکس العمل فوری و فوق العاده مفید و موثرِ روشنفکران آگاه و آزاده و همچنین مطبوعات آگاه و آزاد توانستند رشد بیشتر این میکروب، یعنی تعصب نژادپرستی را مانع شوند و مهمتر از آن، اتحاد نمایندگانِ پارلمان و یکپارچگی کلیه احزاب سیاسی با تفکرات کاملا متفاوت محکمترین سنگر را تشکیل داد. به طوری که نمایندگان پارلمان انگلستان در محکوم کردن این عمل وحشیانه ی ناشی از تعصبات ناسیونالیستی را یک پارچه درکنار هم متهم و مانع رشد آن شدند؛ و با حمایت بی چون و چرای قصرِ وست مینستر (Palace of Westminster) نمایندگان مجلس عوام و مجلس لردها خارج از گرایش های حزبی، یک نشست پارلمانی را به بزرگداشت این نماینده جوان اختصاص دادند.
و اما حمایت مردم که با جمع آوری مبلغ یک و نیم میلیون پوند در کمتر از مدت چهار روز به درخواست خانواده خانم جو کاکس برای سه انجمن خیریه ای که او در آنها فعالیت داشته، یکی دیگر از ویژگی های اتحاد علیه آن جنایت وحشتناک و محکوم کردن آن است.
چقدر زیبا گفت کشیش مارتین نیمولر در مورد رژیم هیتلر نازی:
اول سراغ کمونیست ها آمدند،
سکوت کردم چون کمونیست نبودم.
بعد سراغ فعالان اتحادیه های کارگری آمدند،
سکوت کردم زیرا فعال صنفی نبودم.
بعد سراغ یهودی ها آمدند،
سکوت کردم چون یهودی نبودم.
سراغ خودم که آمدند،
دیگر کسی نبود تا به اعتراض برآید.
درمورد کشتار انقلابی جمهوری اسلامی هم می توان گفت:
آن روزی که افسران ارتش را در پشت بام مدرسه علویه تیرباران می کردند، گفتیم که ما ارتشی نیستیم و اجازه دادیم ملاها جنایت کنند.
آن روزی که هویداها ، دکتر جواد سعیدها، وزراء و نمایندگان مجلس را تیرباران می کردند گفتیم ما که سیاستمدار نیستیم و اجازه دادیم ملاها جنایت کنند.
آن روز که جوانان را به بهانه ضد انقلاب اعدام کردند. گفتیم که ما با انقلاب هستیم و اجازه دادیم ملاها جنایت کنند.
آن روز که حجاب اسلامی را بر زنها تحمیل نمودند گفتیم ما که مسلمانیم و اجازه دادیم ملاها جنایت کنند.
و امروز!