شهروند ـ در شهروند ستونی به معرفی ایرانیان موفق و دستاوردهایشان در ادبیات، ورزش، هنر، علم، سیاست و حرفه تخصصی شان در هر گوشه ی جهان، حتی در ایران اختصاص داده شده است. می دانیم که خبر بسیاری از موفقیت ها به رسانه ها راه پیدا نمی کند و تنها در جمع کوچک خانواده و آشنایان عنوان می شود، پس اگر فرد موفقی در اطراف خود می شناسید، لطفا به ما معرفی کنید. ما به دنبال مشهورترین ها نیستیم، اتفاقا یکی از اهدافمان این است که بتوانیم آنها را که تا کنون تلاش و خلاقیت و استعدادشان تغییری در زندگی خود و یا دیگران به وجود آورده، ولی دیده نشده اند، به دیگران معرفی کنیم.

در شماره های گذشته مهوش ثابت، آوا هما، سمیرامیس کیا، سونا مقدم، مهدی رضانیا، مریم حفیظی راد، سارا رحیمی، سعید ولدبیگی، نسرین متحده، سوسن رشیدی، بامداد اسماعیلی، عصمت صوفیه، کامران وفا، یارا شهیدی، سایه اسکای، مهران انوری، گلریز قهرمان، وحید رجب لو، شکوفه آذر، زهرا نعمتی، مریم ناظمی، مهسا قربانی، مینو اخترزند، بهروز بوچانی و آرش کمالی سروستانی، بیتا دریاباری، فرح کریمی، گلاره زاده، اشرف قندهاری(بهادرزاده)، تیمور الیاسی، اعضای تیم فوتسال زنان ایران، رضا مریدی، مریم طوسی، گلدی قمری، سیروس حبیب، پریسا تبریز و پی یر امیدیار را معرفی کردیم.

این هفته با امیر خدیر، اولین ایرانی تبار نماینده مجلس استانی کبک آشنا می شویم.

امیر خدیر دومین ایرانی تباری ست که به پارلمان های استانی کانادا و اولین ایرانی تباری ست که به پارلمان استان کبک رفته است.

امیر ۱۲ ژوئن ۱۹۶۱ در تهران به دنیا آمد. امیر پیش‏ از انقلاب، وقتى تنها ده‌ سال داشت به کانادا آمد. پدر و مادرش‏ از فعالان کنفدراسیون دانشجویان خارج از کشور در زمان شاه بودند و همین او را از کودکى با سیاست آشنا کرد. بعدتر امیر به جنبش‏هاى دانشجویى پیوست و پیش‏ و پس‏ از انقلاب با دیکتاتورى در افتاد. ورود او و خانواده‌اش‏ به کبک هم‌زمان بود با تحولات اجتماعى بزرگى که در آن جامعه در حال شکل گرفتن بود و بعدها به انقلاب آرام مشهور شد. کلیسا داشت سلطه خلل‌ناپذیر چند صد ساله‌اش‏ را در اجتماع و سیاست کبک از دست مى‌داد، گرایش‏ جدایى‌طلبى در کبک، چه در شکل خشونت‌آمیزش‏ مثل بمب‌گذارى‌هاى جبهه آزادى‌بخش‏ کبک و چه به شکل قانون‌گرایش‏ مثل تشکیل حزب پارتى کبکوا، داشت قدرت نمایى مى‌کرد. و این‌ها هم‌زمان بودند با شکوفایى اقتصادى کبک که متروى مونترآل و آموزش‏ و پرورش‏ رایگان و بیمه درمانى از جمله پیامدهاى آن بودند.

امیر در دانشگاه مونترال فیزیک خواند و فوق‌لیسانسش‏ را در این رشته از دانشگاه مک گیل گرفت، اما بعد (گویا به تشویق همسرش) تصمیم گرفت در دانشگاه لاوال پزشکى بخواند که منجر به گرفتن تخصص‏ در زمینه بیمارى‌هاى عفونى شد و تا امروز در همین زمینه کار مى‌کند.

در کنار کار روزانه‌‏، امیر در هر زمینه اجتماعى و سیاسى فعالیت کرده. از همکارى با سازمان پزشکان بدون مرز و بعد با سازمان پزشکان جهان‌وطن گرفته تا همکارى موثر با انجمن زنان ایرانى مونترآل و تا سازمان‌دهى تظاهرات ضد جنگ در کبک و کمک به برگزارى نمایشگاه نقاشى و عکس‏.

امیر خدیر سی سال است که با نیما مشعوف (دندانپزشک) ازدواج کرده و سه دختر دارند به نام‌هاى دریا، یلدا، و لیلى.

امیر خدیر و فرانسواز داوید و چند نفرى دیگر از هم‌فکرانشان اول «اتحاد نیروهاى پیشرو» را بنیان گذاشتند که بیشتر براى مخالفت با جنگ عراق و جهانى‌شدن بازار شکل گرفته بود. بعد، با پیوستن چند ارگان سیاسى و اجتماعى دیگر حزب همبستگى کبک را براى پر کردن خلاء سیاسى چپ در کبک در سال ۲۰۰۶ پایه‌گذارى کردند.

خدیر در انتخابات دسامبر ۲۰۰۸ توانست از این حزب به نمایندگی از منطقه انتخاباتی مرسیه وارد مجلس استانی کبک شود.

او همچنین نخستین سخنگوی مرد حزب همبستگی(Québec solidaire) است.

 

شهرام تابع محمدی پس از پیروزی امیر خدیر در انتخابات گفت وگویی مفصل با او انجام داد که در شهروند دسامبر ۲۰۰۸ منتشر شده است. در این گفت وگو، امیر خدیر در پاسخ به این پرسش “پیروزى شما چه نفعى براى مهاجران و اقلیت‌هاى قومى دارد؟” گفته: از همان اول که این کار را شروع کردم مهاجران جوامع مختلف از من توقع داشتند و دارند که در پارلمان کبک صدا و زبان آن‌ها باشم. مهاجرانى مثل عرب‌ها، ایرانى‌ها، و آمریکاى لاتینى‌ها که بیشتر با آن‌ها در تماس‏ هستم از این دست هستند. من با کمال افتخار این مسئولیت را مى‌پذیرم. چون بخصوص‏ مهاجران تازه‌پا مثل این‌هایى که مثال زدم، نسبت به مهاجران قدیمى‌تر مثل ایتالیایى‌ها و یهودى‌ها آسیب‌پذیرتر هستند و مانند آن‌ها کانال‌هاى سیاسى و تاریخى خودشان براى دسترسى به قدرت را ندارند. با این‌حال این را هم مى‌خواهم اضافه کنم که هدف من چیزى بالاتر از این است. من مى‌خواهم به‌ طور مساوى با دیگر اعضاء این جامعه در قدرت سیاسى شریک شوم، نه فقط براى گرفتن امتیاز براى اقلیت‌ها بلکه براى دستیابى به برابرى و استفاده از حقوق مدنى و اقتصادى که براى همه افراد این جامعه در نظر گرفته شده‌اند. ما امتیاز ویژه براى اقلیت‌ها نمى‌خواهیم، بلکه برابرى مى‌خواهیم. اقلیت‌ها مى‌خواهند حقوق شناخته‌شده‌شان در قانون به رسمیت شناخته شود و تبعیضى که بر آن‌ها تحمیل مى‌شود پایان پذیرد.